به قول فردی دانا …
“تا میتوانید آلمانی تمرین کنید و جملات زیبای آلمانی بگویید تا زبانتان خوب شود!”
البته برای دانستن این نکته به دانش زیادی احتیاج نداشتید.
اما آلمانیها، اصطلاحات بسیاری دارند که دانستن آنها، نه تنها باعث میشود باهوش به نظر برسید، بلکه شما را با زبان و فرهنگ آلمانی آشنا میکنند. هر زبانی، اصطلاحات و کنایههای مخصوص به خود را دارد که دانش و خرد یک نسل را به نسل بعد منتقل میکند. دانستن آنها، به زبانآموزان نیز کمک بزرگی میکند چون آنان را با خصوصیات ویژهی زبان آشنا کرده و شباهت ها و تفاوتهای زبانهای مختلف را به آنها گوشزد میکند.
میتوانید از اصطلاحات زیر در مکالمات خود استفاده کنید و باهوشتر از سنتان به نظر برسید!
Übung macht den Meister
معادل فارسی: کار نیکو کردن از پر کردن است/ گر خواهی شوی خوش نویس، بنویس، بنویس، بنویس
ترجمهی لغت به لغت این اصطلاح، یعنی “تمرین کردن استاد میسازد”. البته، این ترجمهی لغوی در فارسی کاربرد ندارد و برای نزدیکترین معادل آن، میتوان از “کار نیکو کردن از پر کردن است” و یا از “کار کن تا استاد شوی” استفاده کرد.
این اصطلاح میتواند برایتان مشوقی باشد که هر چه میتوانید گرامر و لغت تمرین کنید تا به زودی بر زبان آلمانی مسلط شوید!
Bald reif hält nicht steif
معادل فارسی: هر چه زود برآید دیر نپاید
در ترجمهی لغت به لغت، این اصطلاح همچین معنایی دارد: “میوهای که زود رسید، برای مدت طولانیای سفت نمیماند”. بهترین معادل فارسی آن در بالا ذکر شده.
این اصطلاح معمولا برای کودکان استفاده میشود. به این معنا که کسانی که در کودکی استعدادهای فراوانی دارند، تا زمانی که بزرگ شوند، استعدادهای خود را رها میکنند.
Nur die Harten kommen in den Garten
معادل فارسی: بقای اصلح/ قانون جنگل
در ترجمهی لغوی این اصطلاح، به همچین عبارتی میرسیم: “فقط قویترینها به باغ میروند”. به طور کلی، این اصطلاح به این نکته اشاره دارد که فقط قویترینها زنده میمانند. من دقیقا نمیدانم در “باغ” چه خبر است؛ اما حتما باید قوی و سرسخت باشید تا از آن جان سالم به در ببرید!
Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei
معادل فارسی: هر چیزی پایانی دارد
ترجمهی لغت به لغت این اصطلاح، که میتوان از آن به معنای دور این کنایه هم پی برد، این عبارت است: “هر چیزی انتهایی دارد، به جز سوسیس که دو انتها دارد!”
آیا میدانستید که زبان آلمانی، اصطلاحات و کنایههای بسیاری راجع به سوسیس دارد؟ البته برای فهمیدن این اصطلاح بخصوص، معنای لغوی آن کافی است. هر چیزی در نهایت به پایان میرسد یا انتهایی دارد؛ البته به جز سوسیس!
Kleinvieh macht auch Mist
معادل فارسی: قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
اگر این نقل قول را کلمه به کلمه ترجمه کنید، به این جمله میرسید: “حیوانات کوچک هم مدفوع تولید میکنند”
با شنیدن این اصطلاح، شاید تصویر قشنگی به ذهنتان نیاید؛ اما پیام پرمعنایی پشت آن وجود دارد: مقادیر کوچک همیشه باعث به وجود آمدن چیز بزرگی میشوند.
پس در یادگیری آلمانی ناامید نشوید، حتی اگر سرعت یادگیری پایینی دارید. همانطور که این ضربالمثل آلمانی اشاره دارد، نباید در انجام دادن کاری تسلیم شوید، حتی اگر در پیشرفتتان کند باشید.
Das Leben ist kein Ponyhof
معادل فارسی: هم خدا را میخواهد هم خرما را/ همیشه نمی توانی چیزی را که می خواهی به دست بیاوری
میتوان گفت این ضربالمثل هم مانند اصطلاح قبلی راجع به حیوانات است؛ چون معنای لغوی آن به این صورت است: “زندگی مزرعهی اسب نیست”
معنای کلی این مثل این است که انسانها مثل حیوانات مزرعه نیستند که بیخیال همه چیز باشند و نیازهایشان را افراد دیگری تامین کنند.
به زبان دیگر، همیشه نمیتوانیم چیزی که میخواهیم را به دست بیاوریم!
Kinder und Betrunkene sagen immer die Wahrheit
معادل فارسی: حرف راست را باید از بچه شنید
“بچهها و افراد مست، حقیقت را میگویند”. این جمله، معنای لغوی مثل بالا است. در فارسی نیز میتوان اصطلاح بسیار مشابهی را پیدا کرد: “حرف راست را از بچه بشنو”.
این اصطلاح، برای گروه خاصی استفاده میشود که معمولا حرف راست را میگویند. کودکان نمیتونند اسرارشان را برای مدتی طولانی پیش خود نگه دارند، افراد مست نیز از این لحاظ به آنها شبیه هستند… بقیهی انسانها از ابزار دروغ برای نگهداری رازهایشان استفاده میکنند.
Wenn man dem Teufel den kleinen Finger gibt, so nimmt er die ganze Hand
معادل فارسی: اگر به آنها رو بدهی سوارت میشوند / رو بدهی آستر هم میخواهد
معادل لغوی این عبارت، جملهی روبرو است: “اگر انگشت کوچکت را به شیطان بدهی، دستت را از تو میگیرد”.
به این معنا که اگر به مردم اجازه دهی، میتوانند از تو سوءاستفاده کنند.
Klappe zu, Affe tot
معادل فارسی: والسلام / ختم کلام
معادل لغوی این مثل، معنای مشخصی ندارد: “در را ببند، میمون مرده است” حتما سوالات زیادی راجع به آن میمون بیچاره برایتان پیش آمده است!
خوشبختانه در معادل فارسی این اصطلاح، هیچ میمونی آسیب نمیبیند! در مثل فارسی آن، فقط میگوییم: “والسلام!” یا “ختم کلام”.
Was ich nicht weiß, macht mich nicht heiß
معادل فارسی: بی خبری خوش خبری است/ هر چه کمتر بدانی بهتر است
همهی ما اصطلاح “بی خبری خوش خبری است” را شنیدهایم، که نزدیکترین مثل فارسی به معادل آلمانیاش است؛ اما آیا تا به حال، ضربالمثل آلمانی آن را شنیدهاید؟
این مثل، به صورت لغت به لغت، اینگونه ترجمه میشود: “هر چیز که راجع بهش ندانم، نمیتواند به من آسیب برساند”.
Was Hänschen nicht lernt, lernt Hans nimmermehr
معادل فارسی: نرود میخ آهنین در سنگ/ پیر را تعلیم دادن مشکل است
این مثل بسیار بامزه است. اگر مستقیم آنرا ترجمه کنیم، به این عبارت میرسیم: “چیزی که هانس کوچولو یاد نگرفت، هانس بالغ هیچوقت نمیفهمه”
این اصطلاح، نسخهی خودمان از مثلهای “پیر را تعلیم دادن مشکل است” یا “نرود میخ آهنین در سنگ” است. باید به کلمهی “هانس کوچولو” در عبارت اصلی، توجه ویژهای داشته باشید. این کلمه به صورت مصغر نوشته شده است؛ که معمولا برای اسامی کودکان به کار میرود.
Stochere nicht im Bienenstock
معادل فارسی: پا روی دم شیر نگذاشتن/ شر به پا نکردن
این ضربالمثل آلمانی به ما اخطار میدهد که “نباید دور و بر لانهی زنبور پلکید”. این مثل، اصطلاحات فارسی مشابه بسیاری دارد. مانند “چوب در لانهی زنبور نکردن”، “با دم شیر بازی نکردن” و یا “شر به پا نکردن”.
در هر صورت، نباید سر به سر زنبورها یا شیرها گذاشت. کسی چه میداند که اگر آنها را اذیت کنیم چه بلایی سرمان میآورند!
Wo sich die Füchse gute Nacht sagen
معادل فارسی: دورترین گوشه/ کوه قاف/ ناکجا آباد
آیا شما “جایی که روباهها شب بخیر میگویند” را میشناسید؟ چون این عبارت، ترجمهی مستقیم اصطلاح بالا است.
در زبان فارسی میتوان همچین جایی را “دورترین گوشه” و یا “کوه قاف” نامید.
Besser ein Spatz in der Hand, als eine Taube auf dem Dach
معادل فارسی: سیلی نقد به از حلوای نسیه
حتما اصطلاح فارسی “سیلی نقد به از حوای نسیه” را شنیدهاید؛ البته اصطلاح آلمانی این مثل با معادل فارسیاش تفاوت زیادی دارد.
“گنجشکی در دست، بهتر از کبوتری روی سقف است” ترجمهی مستقیم ضربالمثل بالا است.
Arbeit ist die beste Jacke
معادل فارسی : کار جوهر مرد است
آلمانی ها همیشه می گویند: “کار کردن بهترین محافظ است” ما هم با این سخن آموزنده موافق هستیم که “کار جوهر مرد است”.
احساس بیهودگی می کنید؟ بهتر است با یادگرفتن واژه های آلمانی حالتان را خوب کنید!
دفعهی بعد که میخواهید آلمانی صحبت کنید، میتوانید از این سخنهای آموزنده و ضربالمثلها استفاده کنید تا علاوه بر مسلط بودن، عاقل نیز به نظر برسید!
یک نکتهی دیگر راجع به یاد گرفتن اصطلاحات آلمانی
کلید یادگیری موثر آلمانی و آشنایی با فرهنگ آلمان چیست؟
استفاده از ابزار و مطالب مناسب.
همهی چیزهایی که میخواهید را نمیتوانید از کتابهای درسی یاد بگیرید.
میتوانید آنها را از ویدئوهای دنیای واقعی، مانند موزیک ویدئوها، تبلیغات، اخبار یا سخنهای انگیزشی یاد بگیرید.
زبان آلمانی بسیار زیباست و در موسسه جرمن ترم میتونی با صرف 6 ماه و با کمک پکیج های آموزش زبان آلمانی به این زبان مسلط بشی