شاید بخواهید درباره کسی یا چیزی حرف بزنید، اما دقیقاً نمیدونید کیه یا چیه. یا شاید میخواهید در مورد مقداری صحبت کنید، اما عدد دقیقش مهم نیست. یا اصلا نمیخواید اسم کسی رو تکرار کنید و میخواهید به صورت کلی حرف بزنید. اینجا ضمایر نامعین به کمکتون میان!
این ضمایر به ما اجازه میدن که خیلی راحت و بدون نیاز به جزئیات دقیق یا اسمهای مشخص، درباره افراد، اشیاء یا مقادیر به صورت کلی و نامشخص حرف بزنیم. فکر کنید مثل اینکه توی فارسی میگیم “کسی آمد”، “چیزی افتاد”، “همهچیز خوبه”، “هیچکس نبود”.
آمادهاید با این کلمات کاربردی آشنا بشیم؟ بزن بریم!
ضمایر نامعین (Indefinitpronomen) چیستند؟ وقتی هویت یا مقدار دقیق مشخص نیست!
ضمیر نامعین کلمهایه که به جای یک اسم مینشیند، اما به یک شخص، شیء یا مقدار نامشخص اشاره میکنه. برعکس ضمایر شخصی (مثل من، تو، او) که مرجعشان کاملاً مشخص است، ضمایر نامعین مرجعی غیرقطعی دارند.
این ضمایر میتوانند در نقشهای مختلفی در جمله ظاهر شوند، مثلاً جای فاعل یا مفعول بنشینند، بدون اینکه به یک اسم معین قبلی اشاره کنند.
بیایید با چند تا از رایجترین ضمایر نامعین در آلمانی آشنا بشیم و ببینیم چطور توی جمله میان. (بعضی از این کلمات رو شاید قبلاً به عنوان کمیتسنج قبل از اسم دیده باشید، اما اینجا نقش ضمیر رو دارند، یعنی به تنهایی و به جای اسم میآیند.)
- jemand: کسی، فردی (برای اشاره به یک شخص نامشخص)
- مثال: Jemand hat an der Tür geklopft. (کسی در را زد.)
- مثال: Sucht jemand mich? (آیا کسی دنبال من میگردد؟)
- niemand: هیچکس (برای اشاره به عدم وجود هیچ شخص)
- مثال: Niemand war zu Hause. (هیچکس خانه نبود.)
- مثال: Ich habe niemand gesehen. (من هیچکس را ندیدم.)
- etwas: چیزی، مقداری (معمولاً برای اشاره به یک شیء یا مفهوم نامشخص – این ضمیر صرف نمیشود و شکلش ثابت است!)
- مثال: Ich möchte etwas essen. (من میخواهم چیزی بخورم.)
- مثال: Hast du etwas Interessantes gelesen? (آیا چیزی جالب خواندهای؟)
- nichts: هیچچیز (برای اشاره به عدم وجود هیچ شیء یا مفهوم – این ضمیر صرف نمیشود و شکلش ثابت است!)
- مثال: Ich habe nichts verstanden. (من هیچچیز نفهمیدم.)
- مثال: Nichts ist unmöglich. (هیچچیز غیرممکن نیست.)
- man: شخص/انسان به طور کلی (برای بیان جملات کلی و غیرشخصی، مثل “آدم…” یا “میشود…”)
- مثال: In Deutschland spricht man Deutsch. (در آلمان، آدم آلمانی صحبت میکند. / مردم آلمانی صحبت میکنند.)
- مثال: Wie kommt man zum Bahnhof? (چطور آدم به ایستگاه قطار میرسد؟ / چطور میشود به ایستگاه قطار رسید؟)
- نکته:
man
فقط در حالت فاعلی میآید و فعل بعدش همیشه برای سوم شخص مفرد (er, sie, es
) صرف میشود.
- alle: همه (برای اشاره به تمام افراد یا چیزها)
- مثال (اشاره به افراد): Alle sind gekommen. (همه آمدهاند.)
- مثال (اشاره به چیزها): Ich habe alles gekauft. (من همهچیز را خریدهام.) – دقت کنید اینجا شکل ضمیر برای چیزها
alles
است.
- einige: برخی، تعدادی (برای اشاره به تعدادی نامشخص از افراد یا چیزها – معمولاً جایگزین اسم جمع)
- مثال (اشاره به افراد): Einige waren schon da. (برخی از قبل آنجا بودند.)
- مثال (اشاره به چیزها): Ich habe einige probiert. (من برخی را امتحان کردهام. – مثلاً برخی از لباسها را.)
- manche: برخی، تعدادی (اغلب شبیه
einige
، معمولاً جایگزین اسم جمع)- مثال (اشاره به افراد): Manche glauben das nicht. (برخی این را باور نمیکنند.)
- مثال (اشاره به چیزها): Manches ist neu. (برخی چیزها جدید هستند.) – دقت کنید اینجا شکل مفرد خنثی
manches
است.
- jeder: هرکدام، هر یک (برای اشاره به تک تک اعضای یک گروه – جایگزین اسم مفرد مذکر)
- مثال: Jeder hat eine Meinung. (هرکس یک نظر دارد.)
- jede: هرکدام، هر یک (جایگزین اسم مفرد مونث)
- مثال: Von den Frauen hat jede geholfen. (از بین زنها، هر کدام کمک کرد.)
- jedes: هرکدام، هر یک (جایگزین اسم مفرد خنثی)
- مثال: Von den Büchern ist jedes interessant. (از بین کتابها، هر کدام جالب است.)
- beide: هر دو (برای اشاره به دو نفر یا دو چیز – همیشه جایگزین اسم جمع)
- مثال (اشاره به افراد): Beide haben “Ja” said. (هر دو “بله” گفتند.)
- مثال (اشاره به چیزها): Ich nehme beide. (من هر دو را برمیدارم. – مثلاً دو تا سیب را.)
- einer/eine/eins: یکی (برای اشاره به یک فرد یا چیز از میان گروه، یا جایگزین اسم مفرد مذکر/مونث/خنثی)
- مثال: Hast du einen Bruder? Ja, ich habe einen. (آیا برادر داری؟ بله، من یکی دارم. – جایگزین اسم مذکر)
- مثال: Hast du eine Katze? Ja, ich habe eine. (آیا گربه داری؟ بله، من یکی دارم. – جایگزین اسم مونث)
- مثال: Hast du ein Auto? Ja, ich habe eins. (آیا ماشین داری؟ بله، من یکی دارم. – جایگزین اسم خنثی)
- keiner/keine/keins: هیچکدام (برای اشاره به عدم وجود هیچ فرد یا چیز از میان گروه، جایگزین اسم منفی – شکل منفی
einer/eine/eins
)- مثال: Hast du einen Bruder? Nein, ich habe keinen. (آیا برادر داری؟ نه، من هیچکدام ندارم.)
- مثال: Hast du eine Katze? Nein, ich habe keine. (آیا گربه داری؟ نه، من هیچکدام ندارم.)
- مثال: Hast du ein Auto? Nein, ich habe keins. (آیا ماشین داری؟ نه، من هیچکدام ندارم.)
- mehrere: چندین (برای اشاره به تعدادی بیشتر از یکی یا دو تا، ولی نه خیلی زیاد – معمولاً جایگزین اسم جمع)
- مثال: Ich habe mehrere gesehen. (من چندین نفر/چیز دیدم.)
- etliche: تعدادی، نسبتاً زیاد (کمی رسمیتر از
mehrere
– معمولاً جایگزین اسم جمع)- مثال: Etliche haben sich beschwert. (تعدادی شکایت کردهاند.)
- genug: کافی (برای اشاره به مقدار یا تعداد کافی – میتواند قبل اسم یا به تنهایی بیاید – معمولاً صرف نمیشود!)
- مثال: Haben wir Milch? Ja, wir haben genug. (آیا شیر داریم؟ بله، به اندازه کافی داریم.)
مفرد یا جمع؟
- بعضی از ضمایر نامعین همیشه مفرد هستند و فعل بعد از آنها هم برای سوم شخص مفرد صرف میشود: etwas, nichts, man, jemand, niemand.
- بعضیها معمولاً جمع هستند و فعل بعد از آنها هم برای سوم شخص جمع صرف میشود: alle, viele, wenige, einige, manche, mehrere, etliche, beide.
- ضمایر jeder, jede, jedes مفرد هستند و با فعل مفرد میآیند.
- ضمایر einer, eine, eins و منفی آنها keiner, keine, keins بسته به اسمی که جایگزینش شدهاند، مفرد هستند و با فعل مفرد میآیند.
آیا ضمایر نامعین هم صرف میشوند؟ بعضیها بله، بعضیها نه!
خب، رسیدیم به بخش صرف! مثل خیلی از کلمات دیگه توی آلمانی، بیشتر ضمایر نامعین هم وقتی توی جمله قرار میگیرن، شکلشون بر اساس حالت دستوری (Kasus) و گاهی جنسیت یا تعداد، تغییر میکنه. صرف کردن کمک میکنه تا نقش این ضمایر (فاعل، مفعول و…) توی جمله مشخص بشه.
- خبر خوب اول: بعضی از این ضمایر اصلاً صرف نمیشوند و شکلشون توی همه حالتهای دستوری یکسانه! اینها شامل: etwas و nichts و man (که فقط حالت فاعلی داره و شکلش ثابته) و genug هستند. راحت شدیم از صرف این چند تا!
- خبر خوب دوم: بقیه ضمایر نامعین (مثل
jemand
,niemand
,alle
,einige
,manche
,jeder/jede/jedes
,beide
,einer/eine/eins
,keiner/keine/keins
,mehrere
,etliche
) صرف میشوند. نگران نباشید! الگوهای صرفشون معمولاً شبیه الگوهای صرف صفتها یا حروف تعریف هستند که قبلاً دربارهشون صحبت کردیم.
جدول زیر صرف برخی از ضمایر نامعین پرکاربرد را در حالتهای فاعلی (Nominativ)، مفعولی (Akkusativ)، مضافالیه (Genitiv) و حرف اضافه (Dativ) نشان میدهد:
Nominativ | Akkusativ | Dativ | Genitiv* | |
مذکر | jemand | jemanden | jemandem | – |
niemand | niemanden | niemandem | – | |
man | einen | einem | – | |
jeder | jeden | jedem | – | |
einer | einen | einem | eines | |
keiner | keinen | keinem | keines | |
مؤنث | jede | jede | jeder | – |
eine | eine | einer | einer | |
keine | keine | keiner | keiner | |
خنثی | alles | alles | allem | – |
beides | beides | beidem | – | |
einiges | einiges | einigem | einiges | |
manches | manches | manchem | manches | |
eins | eins | einem | eines | |
keins | keins | keinem | keines | |
جمع | alle | alle | allen | aller |
beide | beide | beiden | beider | |
einige | einige | einigen | einiger | |
manche | manche | manchen | mancher | |
keine | keine | keinen | keiner |
آیا ضمایر نامعین هم صرف میشوند؟
همانطور که گفتیم، بیشتر ضمایر نامعین صرف میشوند، یعنی شکلشان بر اساس حالت دستوری (Kasus) و گاهی جنسیت یا تعداد، تغییر میکند. صرف کردن به ما نشان میدهد که ضمیر چه نقشی در جمله دارد (فاعل، مفعول مستقیم، مفعول غیرمستقیم و…).
خبر خوب دوباره: یادتونه گفتیم بعضیها صرف نمیشوند؟ اینها شامل etwas, nichts, man (فقط در حالت فاعلی), genug هستند. اینها شکلشان در تمام حالتهای دستوری ثابت است.
خبر مهم: بقیه ضمایر نامعین صرف میشوند. نگران نباشید! الگوهای صرفشان معمولاً شبیه الگوهای صرف صفتها یا حروف تعریف هستند که قبلاً دربارهشان صحبت کردیم.
نگاهی نزدیکتر به صرف برخی ضمایر نامعین مهم:
- etwas و nichts: این دو ضمیر هرگز صرف نمیشوند و شکلشان در تمام حالتهای دستوری (فاعلی، مفعولی، داتیو، اضافی) یکسان است. خیلی راحت!
- مثال: Ich sehe etwas. (مفعولی) | Mit etwas Glück. (داتیو – با کمی شانس)
- مثال: Ich höre nichts. (مفعولی) | Er kann ohne nichts leben. (حرف اضافه – بدون هیچچیز)
- man: این ضمیر فقط برای اشاره به افراد به طور کلی (“آدم…”) به کار میرود و جایگاه فاعل مینشیند. شکلش در حالت فاعلی همان man است، اما در حالتهای دیگر شکلهای ثابتی دارد:
- فاعلی (Nominativ): man (صرف فعل برای سوم شخص مفرد)
- مفعول مستقیم (Akkusativ): einen
- مفعول غیرمستقیم (Dativ): einem
- حالت اضافی (Genitiv): استفاده نمیشود.
- مثال: Man spricht Deutsch. (آدم آلمانی صحبت میکند.)
- مثال: Das stört einen. (این آدم را اذیت میکند. –
einen
مفعول مستقیم) - مثال: Das hilft einem nicht. (این به آدم کمک نمیکند. –
einem
مفعول غیرمستقیم)
- jemand و niemand: این دو ضمیر هم صرف میشوند. صرف آنها سادهتر از اسمهاست و اغلب فقط در حالتهای داتیو و مفعولی پسوند میگیرند (گاهی هم میتوان بدون پسوند از آنها استفاده کرد، به خصوص در محاوره).
- فاعلی (Nominativ): jemand, niemand
- مفعول مستقیم (Akkusativ): jemanden, niemanden (گاهی jemand, niemand بدون n)
- مفعول غیرمستقیم (Dativ): jemandem, niemandem (گاهی jemand, niemand بدون em)
- مثال: Jemand hat angerufen. (فاعلی) | Ich habe jemanden gesehen. (مفعولی) | Ich helfe jemandem. (داتیو)
- مثال: Niemand weiß das. (فاعلی) | Sie hat niemanden gesehen. (مفعولی) | Er traut niemandem. (داتیو)
- einer/eine/eins و keiner/keine/keins: این ضمایر جایگزین اسمهای مفرد مذکر، مونث و خنثی (و در مورد keiner/keine/keins، اسمهای جمع) میشوند و صرف آنها کاملاً شبیه صرف صفتها بعد از حرف تعریف نامعین (
ein/eine/ein
) یا حرف تعریف منفی (kein/keine/kein
) است، با این تفاوت که خودشان به تنهایی میآیند!- مثال صرف
einer
(مذکر مفرد) وkeiner
(مذکر مفرد):- Nom: einer, keiner
- Akk: einen, keinen
- Dat: einem, keinem
- Gen: eines, keines (کمتر رایج وقتی تنها هستند)
- مثال صرف
eine
(مونث مفرد) وkeine
(مونث مفرد):- Nom: eine, keine
- Akk: eine, keine
- Dat: einer, keiner
- Gen: einer, keiner (کمتر رایج وقتی تنها هستند)
- مثال صرف
eins
(خنثی مفرد) وkeins
(خنثی مفرد):- Nom: eins, keins
- Akk: eins, keins
- Dat: einem, keinem
- Gen: eines, keines (کمتر رایج وقتی تنها هستند)
- مثال صرف
keine
(جمع –ein
شکل جمع ندارد):- Nom: keine
- Akk: keine
- Dat: keinen
- Gen: keiner (کمتر رایج وقتی تنها هستند)
- مثال: Von den Büchern möchte ich eins. (از بین کتابها، من یکی را میخواهم. –
eins
جایگزین Buch خنثی و در حالت مفعولی است.) - مثال: Von den Antworten war keine richtig. (از بین جوابها، هیچکدام درست نبود. –
keine
جایگزین Antwort مونث و در حالت فاعلی است.)
- مثال صرف
- alle, viele, wenige, einige, manche, mehrere, etliche, beide: این ضمایر معمولاً جایگزین اسمهای جمع میشوند و صرف آنها کاملاً شبیه صرف صفتهای “قوی” (Strong Declension) است، یعنی همان الگویی که برای صفتهایی که بدون حرف تعریف میآیند استفاده میشود.
- مثال صرف
alle
(جمع):- Nom: alle
- Akk: alle
- Dat: allen
- Gen: aller (رایج در متون رسمی)
- مثال صرف
viele
(جمع):- Nom: viele
- Akk: viele
- Dat: vielen
- Gen: vieler (رایج در متون رسمی)
- مثال صرف
einige
(جمع):- Nom: einige
- Akk: einige
- Dat: einigen
- Gen: einiger (رایج در متون رسمی)
- مثال: Alle sind gekommen. (فاعلی جمع) | Ich habe alle gesehen. (مفعولی جمع) | Ich spreche mit allen. (داتیو جمع)
- مثال صرف
نکته در مورد حالت اضافی (Genitiv): همانطور که اشاره شد، معمولاً فقط ضمایر نامعین جمع (مثل aller
, vieler
, einiger
, mancher
) در حالت اضافی استفاده میشوند و این کاربرد بیشتر در زبان رسمی و نوشتاری دیده میشود.
کاربرد ضمایر نامعین در جملات: در عمل ببینیم!
حالا بیایید مثالهای بیشتری از کاربرد این ضمایر در جملات واقعی ببینیم و به صرف آنها (در صورت وجود) دقت کنیم:
- Jemand: Jemand ist an der Tür. (کسی در زد. – فاعلی) | Ich habe jemanden gesehen. (من کسی را دیدم. – مفعولی)
- Niemand: Niemand weiß die Antwort. (هیچکس جواب را نمیداند. – فاعلی) | Sie hat niemanden gesehen. (او هیچکس را ندید. – مفعولی)
- Irgendjemand: Kennt irgendjemand die Antwort? (آیا کسی (واقعاً هر کسی؟) جواب را میداند؟ – فاعلی)
- Jeder/Jede/Jedes: Jeder kann das tun. (هرکس (مذکر) میتواند این کار را انجام دهد. – فاعلی) | Jede hat mitgemacht. (هرکس (مونث) شرکت کرد. – فاعلی) | Jedes ist einzigartig. (هرکدام (خنثی) منحصربهفرد است. – فاعلی)
- Alle: Alle sind glücklich. (همه خوشحال هستند. – فاعلی جمع) | Ich habe alle eingeladen. (من همه را دعوت کردهام. – مفعولی جمع)
- Keiner/Keine/Keins: Keiner weiß Bescheid. (هیچکس خبر ندارد. – فاعلی مذکر) | Keine ist gekommen. (هیچکس (مونث) نیامده است. – فاعلی مونث) | Ich habe keins mehr. (من هیچکدام بیشتر ندارم. – مفعولی خنثی)
- Man: So etwas macht man nicht! (آدم این کار را نمیکند! – فاعلی) | Das hilft einem nicht. (این به آدم کمک نمیکند. – داتیو)
- Einer/Eine/Eins: Einer von uns muss gehen. (یکی از ما باید برود. – فاعلی مذکر) | Eine Frau sitzt im Cafe. Ja, da sitzt eine. (یک زن در کافه نشسته است. بله، یکی آنجا نشسته است. – جایگزین اسم مونث فاعلی)
- Etwas: Sollen wir etwas essen? (آیا چیزی بخوریم؟ – مفعولی)
- Nichts: Ich habe nichts gesehen. (من چیزی ندیدم. – مفعولی)
- Alles: Alles ist bereit. (همهچیز آماده است. – فاعلی) | Ich love alles. (من همهچیز را دوست دارم. – مفعولی)
- Einiges/Manches: Einiges ist neu. (برخی چیزها جدید است. – فاعلی خنثی) | Manches war kaum zu verstehen. (برخی چیزها به سختی قابل فهم بود. – فاعلی خنثی)
- Viele: Viele sind gekommen. (بسیاری (از مردم) آمدهاند. – فاعلی جمع) | Ich sehe viele. (من بسیاری را میبینم. – مفعولی جمع)
- Einige: Einige haben protestiert. (برخی اعتراض کردهاند. – فاعلی جمع) | Ich habe einige gesehen. (من برخی را دیدهام. – مفعولی جمع)
- Manche: Manche wollen alles. (برخی همه چیز را میخواهند. – فاعلی جمع) | Er kennt manche. (او برخی را میشناسد. – مفعولی جمع)
- Beide: Beide haben zugestimmt. (هر دو موافقت کردند. – فاعلی جمع) | Ich nehme beide. (من هر دو را برمیدارم. – مفعولی جمع)
مقایسه: ضمایر نامعین در کنار ضمایر شخصی و ملکی
برای اینکه جای ضمایر نامعین توی ذهنتون بهتر مشخص بشه و قاطیشون نکنید، بیایید اونها رو با دو گروه دیگه از ضمایر که بیشتر باهاشون آشنا هستید مقایسه کنیم:
- ضمیر نامعین در مقابل ضمیر شخصی (Personalpronomen):
- ضمیر شخصی (ich, du, er, sie, es, wir, ihr, sie, Sie): به یک فرد یا چیز کاملاً مشخص و معلوم اشاره میکنه.
- مثال: Ich habe das Buch gelesen. (من (یک شخص مشخص) کتاب را خواندم.)
- ضمیر نامعین (jemand, niemand, etwas, nichts و…): به یک فرد یا چیز نامشخص یا کلی اشاره میکنه.
- مثال: Jemand hat das Buch genommen. (کسی (یک شخص نامشخص) کتاب را برداشت.)
- ضمیر شخصی (ich, du, er, sie, es, wir, ihr, sie, Sie): به یک فرد یا چیز کاملاً مشخص و معلوم اشاره میکنه.
- ضمیر نامعین در مقابل ضمیر ملکی (Possessivpronomen):
- ضمیر ملکی (mein, dein, sein, ihr, unser, euer, ihr, Ihr و شکلهای صرف شدهشان): مالکیت رو نشون میده (“مال من”، “مال تو” و…).
- مثال: Das ist mein Buch. (این کتاب من است. –
mein
اینجا صفت ملکی است.) - مثال: Das ist meins. (این مال من است. –
meins
ضمیر ملکی مستقل است.)
- مثال: Das ist mein Buch. (این کتاب من است. –
- ضمیر نامعین: به هویت یا مقدار نامشخص افراد یا اشیاء اشاره میکنه و ربطی به مالکیت نداره.
- مثال: Eines der Bücher ist verloren. (یکی (یک کتاب نامشخص) از کتابها گم شده است.) –
eines
ضمیر نامعین است و مالکیت را نشان نمیدهد.
- مثال: Eines der Bücher ist verloren. (یکی (یک کتاب نامشخص) از کتابها گم شده است.) –
- ضمیر ملکی (mein, dein, sein, ihr, unser, euer, ihr, Ihr و شکلهای صرف شدهشان): مالکیت رو نشون میده (“مال من”، “مال تو” و…).
حواستون باشه! اشتباهات رایج با ضمایر نامعین:
زبانآموزها گاهی وقتا توی استفاده از این ضمایر دچار اشتباهاتی میشن. دونستن این اشتباهات کمک میکنه خودتون هم ازشون دوری کنید:
- اشتباه در صرف: این رایجترینشه! یادتون باشه که بیشترشون صرف میشن و شکلشون در حالتهای مختلف تغییر میکنه (مخصوصاً
man
که توی حالت مفعولیeinen
و داتیوeinem
میشه، یا صرفeiner/keiner
وalle/viele
…). - قاطی کردن
alle
وalles
:alle
: همه (برای افراد یا اشیاء جمع) ➡️ Alle sind gekommen. (همه آمدهاند.) / Ich habe alle gesehen. (همه را دیدم.)alles
: همهچیز (برای اشیاء یا مفاهیم مفرد) ➡️ Alles ist gut. (همهچیز خوب است.) / Ich habe alles gekauft. (همهچیز را خریدم.)
- قاطی کردن
jeder
وalle
:jeder
/jede
/jedes
: هرکدام، هر یک (اشاره به تک تک اعضای یک گروه، همیشه با فعل مفرد) ➡️ Jeder muss helfen. (هرکس (تک تک) باید کمک کند.)alle
: همه (اشاره به کل گروه، همیشه با فعل جمع) ➡️ Alle müssen helfen. (همه (با هم) باید کمک کنند.)
- استفاده از
etwas
وnichts
برای افراد: این دو ضمیر فقط برای اشیاء و مفاهیم هستند، نه افراد!- غلط ❌: Ich habe etwas gesehen. (اگر منظور شخص باشد)
- درست ✅: Ich habe jemanden gesehen.
- عدم تطابق فعل با ضمیر: یادتون باشه که ضمایر نامعین مفرد با فعل مفرد و ضمایر جمع با فعل جمع میآیند (البته با استثنای مهم
man
که معنی جمع دارد ولی فعلش همیشه برای سوم شخص مفرد صرف میشود!).
نکات ریز و کاربردی درباره ضمایر نامعین:
- تفاوت
jemand
وirgendjemand
: هر دو یعنی “کسی”، اماirgendjemand
(وirgendwer
) روی ناشناس بودن مطلق یا تصادفی بودن اون فرد تاکید بیشتری داره (مثل “هر کسی” در فارسی). - ضمیر
man
: خیلی پرکاربرده و برای بیان کلیات یا کارهای معمول (“آدم این کارو میکنه”) استفاده میشه. یادتون نره که فقط در حالت فاعلیman
هست و شکلهایeinen
(مفعولی) وeinem
(داتیو) هم داره که باید صرف بشن. einer/eine/eins
به جای اسم: اینها خیلی به جلوگیری از تکرار اسم کمک میکنن. به جای اینکه بگید “من یک کتاب خریدم. آیا تو هم یک کتاب خریدی؟” میتونید بگید: “Ich habe ein Buch gekauft. Hast du auch eines gekauft؟” اینجاeines
جایگزینein Buch
شده و صرف هم شده.- ضمایر نامعین با حروف اضافه: مثل اسمها و ضمایر دیگه، ضمایر نامعین هم میتونن بعد از حرف اضافه بیان و در این صورت باید صرف مناسب اون حرف اضافه رو بگیرن. مثال: Ich spreche mit jemandem. (من با کسی صحبت میکنم. –
jemand
در حالت داتیو بعد ازmit
).
نتیجهگیری نهایی مبحث ضمایر نامعین
خب، به پایان درس جذاب و کاربردی ضمایر نامعین (Indefinitpronomen) رسیدیم! دیدید که این کلمات کوچک چقدر قدرتمند هستند و چطور به ما امکان میدهند تا بدون نیاز به اشاره به جزئیات دقیق، درباره “کسی”، “چیزی”، “مقداری” یا “همه” صحبت کنیم.
ما با هم در این درس یاد گرفتیم:
- ضمایر نامعین چه تعریفی دارند و چطور مرجعشان نامشخص است.
- با انواع پرکاربرد آنها آشنا شدیم (مثل
jemand
,etwas
,alle
,man
,keiner
,viele
و…). - مهمتر از همه، دیدیم که بیشتر این ضمایر صرف میشوند (یادتونه؟ بعضیهاشون اصلا صرف نمیشدن!) و صرفشون الگوهای مشخصی داره که شبیه صرف صفتها یا حروف تعریف هست.
- یاد گرفتیم چطور از این ضمایر در جملات مختلف استفاده کنیم و نقشهای گوناگونشان را درک کردیم.
- با مقایسه آنها با ضمایر شخصی و ملکی، تفاوتهای کلیدیشان را بهتر فهمیدیم.
- و نکات مهمی درباره اشتباهات رایج و ظرافتهای کاربردی این ضمایر را شناختیم تا از تلهها دوری کنیم!
تسلط بر ضمایر نامعین واقعاً یک قدم بزرگ رو به جلو در مسیر یادگیری آلمانیه. چرا؟ چون این ضمایر باعث میشن حرف زدن شما طبیعیتر، منعطفتر و دقیقتر بشه. دیگه لازم نیست همیشه دنبال اسم مشخص باشید، میتونید کلی حرف بزنید یا به چیزهای ناشناخته اشاره کنید.