یکی از اولین و مهمترین چیزهایی که برای ارتباط برقرار کردن در زبان آلمانی بهش نیاز پیدا میکنید، اعداد هستند. چه بخواهید خرید کنید، ساعت بپرسید یا اطلاعات شخصی بدهید، تسلط بر اعداد اصلی ضروری است.
امروز میخواهیم مستقیماً بریم سراغ اعداد اصلی (Grundzahlen) در زبان آلمانی. اینها اعدادی هستند که برای شمردن و بیان کمیت دقیق ازشون استفاده میکنیم.
بدون معطلی بریم سر اصل مطلب و ببینیم چطور باید در آلمانی بشماریم!
اعداد اصلی (Grundzahlen): پایه و اساس شمارش
اعداد اصلی به ما کمک میکنند تا تعداد اشیاء یا افراد را بیان کنیم. بیایید از صفر شروع کنیم و پله پله جلو بریم:
۱. اعداد پایه (۰ تا ۲۰): حفظیهای شیرین!
این گروه از اعداد کلمات مخصوص خودشون رو دارن که باید مثل اسم خودتون حفظشون کنید. نگران نباشید، تعدادشون کمه و خیلی زود ملکه ذهنتون میشه:
- ۰ – null
- ۱ – eins
- ۲ – zwei
- ۳ – drei
- ۴ – vier
- ۵ – fünf
- ۶ – sechs
- ۷ – sieben
- ۸ – acht
- ۹ – neun
- ۱۰ – zehn
- ۱۱ – elf
- ۱۲ – zwölf
۲. از ۱۳ تا ۱۹: قانون “یکان + ده!”
اینجا کار کمی راحتتر میشه چون یه الگو داریم! برای ساختن اعداد از ۱۳ تا ۱۹، کافیه رقم یکان رو بیارید و بچسبونید به کلمه “zehn” که معنی “ده” میده.
- dreizehn (۱۳ = سه + ده)
- vierzehn (۱۴ = چهار + ده)
- fünfzehn (۱۵ = پنج + ده)
نکته ریز و مهم (استثناهای دوستداشتنی!):
یادتون باشه دو تا از این اعداد یه کوچولو تغییر میکنن:
- شانزده (16): sechzehn (به جای sechszehn، حرف ‘s’ آخر sechs افتاده!)
- هفده (17): siebzehn (به جای siebenzehn، حروف ‘en’ آخر sieben افتاده!)
این دو تا رو هایلایت کنید و به خاطر بسپارید!
۳. اعداد مضرب ده (۲۰، ۳۰، … ۹۰): پسوند “-zig” به کمک میآید!
برای اعداد ۲۰، ۴۰، ۵۰ و غیره، معمولاً ریشه عدد یکان به اضافه پسوند “-zig” میاد.
- zwanzig (۲۰)
- vierzig (۴۰)
- fünfzig (۵۰)
- sechzig (۶۰)
- siebzig (۷۰)
- achtzig (۸۰)
- neunzig (۹۰)
استثنای باز هم دوستداشتنی!
فقط عدد سی یه کم متفاوته: dreißig (۳۰) که با پسوند “-ßig” میاد. حواستون به این “ß” باشه!
۴. ساخت اعداد بزرگتر (۲۱ تا ۹۹، صدها، هزارها و میلیونها): اینجا جایگاهها برعکس میشه!
این بخش برای خیلی از زبانآموزها اولش یه کم گیجکنندهست، چون ترتیب گفتن اعداد با فارسی و انگلیسی فرق داره. قانون اصلی برای اعداد بین ۲۱ تا ۹۹ اینه:
اول یکان، بعد “und” (به معنی “و”)، و در آخر دهگان!
بله درسته! دقیقا برعکسه!
- ۲۱ ⬅️ einundzwanzig (یک و بیست)
- ۳۵ ⬅️ fünfunddreißig (پنج و سی)
- ۴۷ ⬅️ siebenundvierzig (هفت و چهل)
- ۸۹ ⬅️ neunundachtzig (نُه و هشتاد)
نکته طلایی: تمام این اعداد بین ۲۱ تا ۹۹، وقتی نوشته میشن، یک کلمه چسبیده هستند!
حالا بریم سراغ بزرگترها:
- صدها: از کلمه “hundert” استفاده میکنیم.
- ۱۰۰ ⬅️ (ein)hundert (هم میتونید ein بذارید هم نذارید)
- ۲۰۰ ⬅️ zweihundert
- ۶۳۴ ⬅️ sechshundertvierunddreißig (میبینید؟ بعد از “ششصد” همون قانون “یکان+und+دهگان” اومده!)
- هزارها: از کلمه “tausend” استفاده میکنیم.
- ۱۰۰۰ ⬅️ (ein)tausend
- ۲۰۰۰ ⬅️ zweitausend
- ۴۸۰۰ ⬅️ viertausendachthundert (اینجا بین “هزار” و “صد” دیگه “und” نمیاد!)
- ۷۵۲۱ ⬅️ siebentausendfünfhunderteinundzwanzig (و باز هم قانون ۲۱ تا ۹۹ در انتها!)
- میلیون و میلیارد: از کلمات “Million” و “Milliarde” استفاده میکنیم.
- نکته مهم: از عدد ۲ میلیون به بالا، “Million” جمع بسته میشه (Millionen) و جدا نوشته میشه.
- ۱,۰۰۰,۰۰۰ ⬅️ eine Million (اینجا ein صرف شده، جلوتر توضیح میدم چرا!)
- ۲,۰۰۰,۰۰۰ ⬅️ zwei Millionen
- ۵,۳۰۰,۰۰۰ ⬅️ fünf Millionen dreihunderttausend
یه تفاوت مهم در نوشتار اعداد بزرگ:
آلمانیها برای جدا کردن گروههای سه رقمی (هزاران) از نقطه (.) استفاده میکنن و برای اعشار از کاما (,). این دقیقاً برعکس روشیه که ممکنه در فارسی یا انگلیسی دیده باشید. حواستون باشه قاطی نکنید!
- ۱.۰۰۰ ⬅️ هزار
- ۱۰.۰۰۰ ⬅️ ده هزار
- ۱.۰۰۰.۰۰۰ ⬅️ یک میلیون
- ۳,۵ ⬅️ سه و نیم (اعشار)
۵. عدد ‘eins’ (یک): وقتی که شکلش عوض میشه!
عدد “eins” یه مورد خاص و کمی شبیه به حرف تعریف نامعین (ein/eine/ein) عمل میکنه.
- وقتی تنهاست: اگر فقط خود عدد “یک” منظور شماست، همان “eins” باقی میماند.
- مثال: Eins plus eins ist zwei. (یک به علاوه یک میشود دو.)
- وقتی با اسم میآید: اینجا “eins” تبدیل میشود به “ein-” و مثل حرف تعریف نامعین صرف میشود تا از نظر جنسیت و حالت دستوری با اسم همراهش تطابق پیدا کند.
- برای اسمهای مفرد:
- مذکر (der): Ich habe einen Hund. (من یک سگ دارم. – Hund مذکر و در حالت مفعولی است.)
- مؤنث (die): Er kauft eine Blume. (او یک گل میخرد. – Blume مؤنث و در حالت مفعولی است.)
- خنثی (das): Wir lesen ein Buch. (ما یک کتاب میخوانیم. – Buch خنثی و در حالت مفعولی/فاعلی یکسان است.)
- برای اسمهای جمع (در اعداد بزرگتر): بعد از اعدادی مثل ۱۰۱، ۱۰۰۱، و… اگر اسمی که میآید جمع باشد، معمولاً از ein استفاده میشود.
- مثال: tausendein Nächte (هزار و یک شب)
- برای اسمهای مفرد:
- در بیان ساعت: هم میتوانید بگویید “ein Uhr” (ساعت یک) و هم به صورت سادهتر و محاورهای فقط بگویید “eins“.
در قسمت قبل با اعداد اصلی (Grundzahlen) آشنا شدیم و یاد گرفتیم چطور بشماریم و کمیت دقیق رو بیان کنیم. اما دنیای اعداد در آلمانی یه کم وسیعتره! گاهی اوقات فقط شمردن کافی نیست، بلکه میخوایم جایگاه یا ترتیب چیزی رو نشون بدیم، یا صرفاً درباره مقدار نامعین حرف بزنیم (مثل “همه”، “بعضی”، “هیچ”).
امروز میریم سراغ دو مفهوم مهم دیگه: اعداد ترتیبی (Ordnungszahlen) و کمیتسنجها (Quantifikatoren). اینها ابزارهای خیلی کاربردی هستن که بهتون کمک میکنن دقیقتر صحبت کنید و منظورتون رو بهتر برسونید.
اعداد ترتیبی (Ordnungszahlen): نشان دادن جایگاه و ترتیب
وقتی میخوایم بگیم “اولین”، “دومین”، “سومین” و… از اعداد ترتیبی (Ordnungszahlen) استفاده میکنیم. این اعداد جایگاه یا رتبه چیزی رو نشون میدن؛ مثلاً “طبقه سوم”، “روز پنجم”، “نفر اول”.
چطور اعداد ترتیبی رو بسازیم؟ (قانونهای ساده با چند استثنا!)
- قانون کلی:
- برای اعداد ۱ تا ۱۹: به عدد اصلی پسوند -te رو اضافه میکنیم.
- برای اعداد ۲۰ به بالا: به عدد اصلی پسوند -ste رو اضافه میکنیم.
- اما استثناها رو یادتون نره! ۳ تا عدد اول کاملاً فرق دارن و باید حفظ بشن:
- ۱ ⬅️ erste (اولین)
- ۲ ⬅️ zweite (دومین)
- ۳ ⬅️ dritte (سومین)
- عدد هفت (sieben) هم توی ترتیبی یه کوچولو فرق داره:
- ۷ ⬅️ siebte (هفتمین) (حرف ‘n’ آخرش افتاده).
- بقیه اعداد تا ۱۹ طبق قاعده -te هستند:
- vierte (چهارمین)
- fünfte (پنجمین)
- zwölfte (دوازدهمین)
- dreizehnte (سیزدهمین)
- …neunzehnte (نوزدهمین)
- از ۲۰ به بالا هم -ste میگیرن:
- zwanzigste (بیستم)
- einundzwanzigste (بیست و یکمین)
- hundertste (صدمین)
- tausendste (هزارمین)
- نوشتار کوتاه: توی نوشتار معمولاً عدد ترتیبی رو با خود عدد و یه نقطه بعدش نشون میدن:
1.
,2.
,3.
,23.
. این نشون میده اون عدد “ترتیبی” هست.
کجا از اعداد ترتیبی استفاده کنیم؟ بیشتر از همه توی تاریخها و رتبهها!
رایجترین کاربرد اعداد ترتیبی توی آلمانی، گفتن تاریخ و نشون دادن رتبه یا جایگاه هست.
- گفتن تاریخ:
- وقتی میگیم “امروز روز فلان از ماه فلانه”، از ساختار der + عدد ترتیبی (صرف شده) استفاده میکنیم:
- Heute ist der dritte Mai. (امروز سوم ماه مه است.)
- Heute ist der einundzwanzigste Juli. (امروز بیست و یکم جولای است.)
- وقتی میگیم “در روز فلان”، معمولاً از ساختار am + عدد ترتیبی با پسوند -ten/-sten استفاده میکنیم (چون
am
مخففan dem
هست و حالت داتیو میاره):- Mein Geburtstag ist am vierzehnten Mai. (تولد من در چهاردهم مه است.)
- Wir treffen uns am zwanzigsten achten. (ما در بیستم ماه هشتم همدیگر را ملاقات میکنیم.) – (اشاره به ماه هشتم سال)
- وقتی میگیم “امروز روز فلان از ماه فلانه”، از ساختار der + عدد ترتیبی (صرف شده) استفاده میکنیم:
- گفتن رتبه یا طبقه:
- Sie wohnt im vierten Stock. (او در طبقه چهارم زندگی میکند.) – اینجا
im
مخففin dem
هست و داتیو آورده، پسvierten
شده. - Er hat den ersten Platz gewonnen. (او مقام اول را کسب کرد.) – اینجا
den
حرف تعریف مفعولی مذکر هست، پسersten
شده.
- Sie wohnt im vierten Stock. (او در طبقه چهارم زندگی میکند.) – اینجا
صرف اعداد ترتیبی: بله، اینها هم صرف میشن!
نکته مهم در مورد اعداد ترتیبی اینه که وقتی قبل از یک اسم میان (مثل “اولین خانه”، “دومین ماشین”)، درست مثل صفتها رفتار میکنن و باید با اسم بعدشون از نظر جنسیت، تعداد و حالت دستوری هماهنگ بشن. یعنی آخرشون پسوند میگیرن!
اگه با صرف صفتها بعد از حرف تعریف معین (der/die/das) و نامعین (ein/eine/ein) آشنا باشید، کارتون راحته! اعداد ترتیبی دقیقاً از همون الگوها پیروی میکنن:
- بعد از der, die, das و کلمات مشابه (dieser, jeder و…): معمولاً پسوند -e میگیرن، غیر از چند حالت خاص که -en میاد (مثل حالت مفعولی مذکر، داتیو در همه جنسیتها، اضافی در همه جنسیتها).
- der erste Tag (روز اول – فاعلی مذکر)
- den ersten Tag (روز اول – مفعولی مذکر)
- am ersten Tag (در روز اول – داتیو مذکر)
- بعد از ein, eine, ein و کلمات مشابه (kein, mein, dein و…): پسوندشون متفاوت میشه و معمولاً جنسیت و حالت رو نشون میده، دقیقاً مثل صفتها بعد از حرف تعریف نامعین.
- ein erster Versuch (اولین تلاش – فاعلی مذکر)
- eine erste Reise (اولین سفر – فاعلی/مفعولی مونث)
- mit einem ersten Versuch (با اولین تلاش – داتیو مذکر)
خلاصه: نگران نباشید! اگه صرف صفتها رو یاد بگیرید یا یاد داشته باشید، صرف اعداد ترتیبی هم براتون آسون میشه. مهم اینه که بدونید وقتی قبل اسم میان، باید صرف بشن.
کمیتسنجها (Quantifikatoren): وقتی میخوایم درباره “مقدار” صحبت کنیم
همیشه که قرار نیست دقیقاً بشماریم و بگیم “سه تا سیب” یا “پنج نفر”. گاهی وقتها میخوایم بگیم “همه دانشآموزان”، “بعضی از کتابها”، “هیچ پولی”. اینجا از کمیتسنجها (Quantifikatoren) استفاده میکنیم.
کمیتسنجها کلماتی هستند که مقدار یا میزان چیزی رو نشون میدن، بدون اینکه عدد دقیقش رو بگن. این کلمات معمولاً قبل از اسم میان (مثل صفتها و حروف تعریف) و گاهی هم میتونن به جای اسم بیان.
آشنایی با چند کمیتسنج مهم و کاربردی:
- alle: همه (برای اشاره به تمام اعضای یک گروه)
- مثال: Alle Schüler lachen. (همه دانشآموزان میخندند.)
- beide: هر دو (برای اشاره به دو نفر یا دو چیز)
- مثال: Beide Eltern arbeiten. (هر دو والدین کار میکنند.)
- kein-: هیچ، هیچیک (شکل منفی حرف تعریف نامعین، برای اسمهای قابل شمارش مفرد و اسمهای غیرقابل شمارش)
- مثال: Ich habe keinen Bruder. (من هیچ برادری ندارم. – Kein برای برادر مذکر در حالت مفعولی صرف شده)
- Sie hat keine Geschwister. (او هیچ خواهر و برادری ندارد. – Keine برای خواهر و برادر جمع در حالت مفعولی/فاعلی)
- jeder/jede/jedes: هر، هر یک (برای اشاره به هر عضو از یک گروه به صورت تکتک)
- مثال: Jeder Tag ist anders. (هر روز متفاوت است.) – Jeder برای Tag مذکر در حالت فاعلی صرف شده.
- manche: برخی، بعضی (برای اشاره به تعدادی از یک گروه – اغلب با اسم جمع میاد)
- مثال: Manche Leute mögen keinen Kaffee. (برخی از مردم قهوه دوست ندارند.)
- solche: چنین، مانند اینها (برای اشاره به نوع یا کیفیت – اغلب با اسم جمع میاد)
- مثال: Solche Probleme sind selten. (چنین مشکلاتی نادر هستند.)
کمیتسنجهای دیگری هم وجود دارند، اما اینها از رایجترینها هستند.
صرف کمیتسنجها: بله، اینها هم صرف میشن!
درست مثل صفتها و حروف تعریف، کمیتسنجها هم وقتی قبل از اسم میان، صرف میشن و آخرشون پسوند میگیرن که با اسم بعدشون (جنسیت، تعداد، حالت) هماهنگ بشه.
خوشبختانه، بیشتر کمیتسنجها (مثل alle, jeder, manche, solche) از الگوهای صرفی حروف تعریف معین (der, die, das) پیروی میکنن! و کمیتسنج kein- هم از الگوی صرفی حرف تعریف نامعین (ein, eine, ein) پیروی میکنه (با این تفاوت که شکل جمع هم داره: keine).
پس باز هم، با یادگیری صرف حروف تعریف و صفتها، بخش بزرگی از صرف کمیتسنجها رو هم یاد میگیرید و میدونید وقتی قبل از اسم میان، آخرشون چه شکلی میشه.
جدول خلاصه صرف کمیتسنجهای معین کلیدی:
حالت دستوری | مذکر (مفرد) | مونث (مفرد) | خنثی (مفرد) | جمع |
فاعلی (Nominativ) | alle | alle | alle | alle |
beide | beide | beide | beide | |
keine | keine | keine | keine | |
jeder | jede | jedes | – | |
مفعولی (Akkusativ) | alle | alle | alle | alle |
beide | beide | beide | beide | |
keinen | keine | keines | keine | |
jeden | jede | jedes | – | |
داتیو (Dativ) | allem | aller | allem | allen |
beiden | beiden | beiden | beiden | |
keinem | keiner | keinem | keinen | |
jedem | jeder | jedem | – | |
اضافی (Genitiv) | alles | aller | alles | aller |
beider | beider | beider | beider | |
keines | keiner | keines | keiner | |
jedes | jeder | jedes | – |
کمیتسنجهای نامعین (indefinite Quantifikatoren): وقتی میخوایم درباره “مقدار” صحبت کنیم
کمیتسنجهای نامعین مقادیر غیردقیقی را بیان میکنند. این کلمات اغلب قبل از اسم میان (مثل صفتها و حروف تعریف) و گاهی هم میتونن به تنهایی و به جای اسم استفاده بشن.
این هم لیستی از مهمترین کمیتسنجهای نامعین همراه با معنی و مثال کاربردی:
- viele: بسیاری، خیلی (معمولاً با اسم جمع قابل شمارش)
- مثال: Viele Leute lernen Deutsch. (بسیاری از مردم آلمانی یاد میگیرند.)
- مثال: Ich habe viele Freunde. (من دوستان بسیاری دارم.)
- wenige: اندک، کم (معمولاً با اسم جمع قابل شمارش)
- مثال: Wenige Studenten waren da. (دانشجویان کمی آنجا بودند.)
- مثال: Sie hat wenige Fehler gemacht. (او اشتباهات کمی مرتکب شد.)
- einige: برخی، تعدادی (معمولاً با اسم جمع قابل شمارش)
- مثال: Ich habe einige Fragen. (من تعدادی سوال دارم.)
- مثال: Einige Tage später… (چند روز بعد…)
- mehrere: چندین (یعنی بیشتر از یکی یا دو تا، ولی نه خیلی زیاد – معمولاً با اسم جمع قابل شمارش)
- مثال: Wir haben mehrere Möglichkeiten. (ما چندین امکان داریم.)
- مثال: Ich habe mehrere Anrufe bekommen. (من چندین تماس دریافت کردهام.)
- etliche: تعدادی، نسبتاً زیاد (کمی رسمیتر از
einige
وmehrere
– معمولاً با اسم جمع قابل شمارش)- مثال: Er hat etliche Jahre im Ausland gele lived. (او تعدادی سال (نسبتاً زیاد) در خارج از کشور زندگی کرده است.)
- etwas: کمی، مقداری، چیزی (معمولاً با اسم غیرقابل شمارش یا به عنوان ضمیر برای اشاره به چیزی نامشخص)
- مثال: Ich möchte etwas Wasser trinken. (من میخواهم کمی آب بنوشم.)
- مثال: Hast du etwas für mich? (آیا چیزی برای من داری؟) – این کلمه معمولاً صرف نمیشود!
- manch-: برخی، بعضی (میتونه با اسم مفرد یا جمع بیاد)
- مثال: Mancher Tag ist schwer. (برخی روزها سخت هستند.) – اینجا
mancher
با اسم مفرد مذکر آمده. - مثال: Manche Leute mögen keinen Kaffee. (برخی از مردم قهوه دوست ندارند.) – اینجا
manche
با اسم جمع آمده.
- مثال: Mancher Tag ist schwer. (برخی روزها سخت هستند.) – اینجا
- irgendein-: هر، هر کدام (برای اشاره به چیزی یا کسی نامشخص از بین تعدادی)
- مثال: Gib mir irgendein Buch! (هر کتابی رو به من بده! – هر کتابی، مهم نیست کدوم.)
- مثال: Ruf irgendeinen Freund an. (به هر دوستی زنگ بزن. – هر دوستی، مهم نیست کی.)
- genug: کافی (هم میتونه قبل اسم بیاد هم بعدش، معمولاً صرف نمیشه)
- مثال: Wir haben genug Zeit. (ما وقت کافی داریم.)
- مثال: Habt ihr Zeit genug? (آیا وقت کافی دارید؟) – این کلمه معمولاً صرف نمیشود!
صرف کمیتسنجهای نامعین: بله، اینها هم صرف میشن!
درست مثل صفتها و حروف تعریف، کمیتسنجهای نامعین هم وقتی قبل از اسم میان، باید صرف بشن و آخرشون پسوند بگیرن تا با اسم و حالت دستوری هماهنگ بشن.
الگوهای اصلی صرف این کمیتسنجها
- کمیتسنجهایی مثل viele, wenige, einige, mehrere, etliche وقتی قبل از اسم میان و هیچ حرف تعریف یا کلمه دیگهای قبلشون نیست، از الگوی صرفی صفتهای “قوی” (Strong Declension) پیروی میکنن.
- اگر قبلاً صرف صفتها رو خونده باشید، این الگو براتون آشناست! پایانهها معمولاً جنسیت، تعداد و حالت رو به وضوح نشون میدن.
- مثال: Viele Leute (فاعلی جمع) | Ich sehe viele Leute (مفعولی جمع) | Mit vielen Leuten (داتیو جمع)
- مثال: Einige Bücher (فاعلی/مفعولی جمع) | In einigen Büchern (در برخی کتابها – داتیو جمع)
- کمیتسنج manch- معمولاً مثل حرف تعریف معین (der, die, das) صرف میشه.
- مثال: Mancher Tag (فاعلی مذکر، مثل
der
درder Tag
) | Manche Frau (فاعلی مونث، مثلdie
درdie Frau
) | Manches Kind (فاعلی خنثی، مثلdas
درdas Kind
)
- مثال: Mancher Tag (فاعلی مذکر، مثل
- کمیتسنج irgendein- دقیقاً مثل حرف تعریف نامعین (ein, eine, ein) صرف میشه. فقط یادتون باشه که برای اسم جمع هم شکل داره: irgendeine (که مثل
keine
صرف میشه).- مثال: Irgendein Student (فاعلی مذکر) | Irgendeine Studentin (فاعلی مونث) | Mit irgendeinem Lehrer (با هر معلمی – داتیو مذکر) | Irgendeine Fragen (سوالاتی – فاعلی/مفعولی جمع، مثل
keine Fragen
)
- مثال: Irgendein Student (فاعلی مذکر) | Irgendeine Studentin (فاعلی مونث) | Mit irgendeinem Lehrer (با هر معلمی – داتیو مذکر) | Irgendeine Fragen (سوالاتی – فاعلی/مفعولی جمع، مثل
همانطور که اشاره شد، کمیتسنجهای etwas و genug معمولاً صرف نمیشن.
جدول خلاصه صرف کمیتسنجهای نامعین کلیدی (بدون حرف تعریف)
حالت دستوری | مذکر (مفرد) | مونث (مفرد) | خنثی (مفرد) | جمع |
فاعلی (Nominativ) | vieler | viele | vieles | viele |
weniger | wenige | weniger | wenige | |
einiger | einige | einiges | einige | |
mehrerer | mehrere | mehreres | mehrere | |
مفعولی (Akkusativ) | vielen | viele | vieles | viele |
wenigen | wenige | weniger | wenige | |
einigen | einige | einiges | einige | |
mehreren | mehrere | mehreres | mehrere | |
داتیو (Dativ) | vielem | vieler | allem | vielen |
weniger | weniger | weniger | wenigen | |
einigem | einiger | einigem | einigen | |
mehreren | mehreren | mehreren | mehreren | |
اضافی (Genitiv) | vielen | vieler | vielen | vieler |
wenigen | weniger | wenigen | weniger | |
einiges | einiger | einiges | einiger | |
mehreren | mehreren | mehreren | mehreren |
تاثیر جنسیت، تعداد و حالت دستوری: پایانهها از کجا میآیند؟
تا اینجا با انواع اعداد (اصلی و ترتیبی) و کمیتسنجها (مشخص و نامعین) در زبان آلمانی آشنا شدیم. حالا میخوایم بریم سراغ یکی از اون بخشهای مهم و تعیینکننده در گرامر آلمانی که روی خیلی از کلمات تاثیر میذاره: جنسیت (Genus)، تعداد (Numerus) و حالت دستوری (Kasus) اسمها!
این سه تا عامل، همونطور که روی صفتها و حروف تعریف تاثیر میذارن، روی اعداد و کمیتسنجها هم تاثیرگذارند، البته به شکلهای متفاوت.
بیایید ببینیم این تاثیر چطور عمل میکنه:
۱. تاثیر GNK روی اعداد اصلی (Grundzahlen): تقریباً هیچ!
خبر خوب اینه که اکثر اعداد اصلی شکلشون رو بر اساس جنسیت، تعداد یا حالت دستوری تغییر نمیدن. یعنی عدد drei
(سه) همیشه drei
میمونه، چه در حالت فاعلی باشه، چه مفعولی، چه داتیو.
- مثال: Ich sehe drei Männer. (من سه مرد را میبینم. –
drei
تغییری نکرد.) - مثال: Ich spreche mit drei Männern. (من با سه مرد صحبت میکنم. –
drei
تغییری نکرد.)
اما… استثنای دوستداشتنی “eins”!
همونطور که قبلاً گفتیم، عدد eins
یک استثناست! وقتی این عدد قبل از یک اسم مفرد میاد، مثل حرف تعریف نامعین (ein/eine/ein) صرف میشه و باید با جنسیت و حالت دستوری اسمش هماهنگ بشه.
- مثال: Das ist ein Hund. (این یک سگ است. –
ein
برای Hund مذکر فاعلی صرف شده.) - مثال: Ich habe einen Hund gesehen. (من یک سگ دیدم. –
einen
برای Hund مذکر مفعولی صرف شده.) - مثال: Ich gebe einem Hund Wasser. (من به یک سگ آب میدهم. –
einem
برای Hund مذکر داتیو صرف شده.)
۲. تاثیر GNK روی اعداد ترتیبی (Ordnungszahlen) و کمیتسنجها (Quantifikatoren): اینجا پای صرف وسطه!
اینجاست که نقش جنسیت، تعداد و حالت دستوری پررنگ میشه. چون اعداد ترتیبی و کمیتسنجها (وقتی قبل از اسم میان) درست مثل صفتها رفتار میکنن! و صفتها در آلمانی باید با اسمی که توصیفش میکنن، از نظر GNK هماهنگ بشن و آخرشون پسوند مناسب بگیرن.
قصه پایانهها: چطور آخرشون پسوند میگیرن؟ (یک مرور ساده!)
پسوند آخر اعداد ترتیبی و کمیتسنجها (وقتی قبل از اسم میان) بستگی به این سه عامل (جنسیت، تعداد، حالت) و همچنین نوع کلمهای که قبل از خودشون میاد (حرف تعریف معین، نامعین، یا هیچی!) داره.
خبر خوب اینه: اینها دقیقاً همون قواعدی رو دنبال میکنن که برای صرف صفتها یاد میگیرید! یعنی اگه صرف صفت رو بلد باشید، این بخش براتون خیلی راحتتر میشه.
بیایید خیلی خلاصه ببینیم چه الگوهایی داریم (تمرکز روی فهم الگو، نه حفظ کردن همه پایانهها):
- بعد از حروف تعریف معین (der, die, das, den, dem, des) و کلمات مشابه (dieser, jeder و…): بیشتر وقتها پسوند -e میاد، اما توی بعضی حالتها (مثل مفعولی مذکر، داتیو در همه جنسیتها، اضافی در همه جنسیتها) پسوند -en میاد.
- مثال (عدد ترتیبی): der erste Tag (روز اول – فاعلی مذکر) ➡️ den ersten Tag (روز اول – مفعولی مذکر) ➡️ mit dem ersten Tag (با روز اول – داتیو مذکر)
- مثال (کمیتسنج): Alle Schüler (همه دانشآموزان – فاعلی جمع) ➡️ mit allen Schülern (با همه دانشآموزان – داتیو جمع)
- بعد از حروف تعریف نامعین (ein, eine, ein) و کلمات مشابه (kein, mein, dein و…): پایانهها معمولاً اطلاعات بیشتری درباره جنسیت و حالت میدن و شبیه پایانههای صفت در همین حالت هستند.
- مثال (عدد ترتیبی): ein erster Versuch (اولین تلاش – فاعلی مذکر) ➡️ eine erste Reise (اولین سفر – فاعلی مونث)
- مثال (کمیتسنج): Ich habe keinen Bruder (من هیچ برادری ندارم – مفعولی مذکر) ➡️ mit keiner Katze (با هیچ گربهای – داتیو مونث)
- وقتی هیچ حرف تعریف یا کلمه دیگهای قبلشون نیست (فقط خود کمیتسنج میآد): در این حالت، کمیتسنجهایی مثل
viele
,wenige
,einige
,mehrere
,etliche
از الگوی صرف قوی صفتها پیروی میکنن که باز هم پایانهها جنسیت و حالت رو نشون میدن.- مثال: Viele Leute (بسیاری از مردم – فاعلی جمع) ➡️ Ich sehe viele Leute (من بسیاری از مردم را میبینم – مفعولی جمع) ➡️ Mit vielen Leuten (با بسیاری از مردم – داتیو جمع)
مثالها در عمل: ببینیم چطور استفاده میشن!
بیایید چند مثال متنوع از کاربرد اعداد و کمیتسنجها در جملات مختلف ببینیم و به صرفهاشون دقت کنیم:
- Ich habe drei Äpfel gekauft. (عدد اصلی –
drei
تغییری نکرده) - Er ist zwanzig Jahre alt. (عدد اصلی –
zwanzig
تغییری نکرده) - Das Buch kostet fünfundzwanzig Euro. (عدد اصلی –
fünfundzwanzig
تغییری نکرده) - Heute ist der erste Mai. (عدد ترتیبی
erste
بعد ازder
پسوند-e
گرفته.) - Sie wohnt im zweiten Stock. (عدد ترتیبی
zweiten
بعد ازim
(in dem) پسوند-en
گرفته – داتیو.) - Das ist mein fünfter Versuch. (عدد ترتیبی
fünfter
بعد ازmein
پسوند-er
گرفته – برای Versuch مذکر فاعلی.) - Der dreiundzwanzigste Juli ist mein Geburtstag. (عدد ترتیبی
dreiundzwanzigste
بعد ازder
پسوند-e
گرفته.) - Alle Studenten sind fleißig. (کمیتسنج
Alle
صرف شده برای جمع فاعلی.) - Ich habe beide Bücher gelesen. (کمیتسنج
beide
صرف شده برای جمع مفعولی.) - Keine Katze ist im Haus. (کمیتسنج
Keine
صرف شده برای Katze مونث فاعلی.) - Er hat viele Freunde. (کمیتسنج
viele
صرف شده برای جمع مفعولی – صرف قوی.) - Ich habe wenige Fragen. (کمیتسنج
wenige
صرف شده برای جمع مفعولی – صرف قوی.) - Einige Leute haben protestiert. (کمیتسنج
Einige
صرف شده برای جمع فاعلی – صرف قوی.) - Ich möchte etwas Wasser trinken. (کمیتسنج
etwas
– بدون صرف.) - Hast du irgendeine Frage? (کمیتسنج
irgendeine
صرف شده برای Frage مونث مفعولی – مثل حرف تعریف نامعین.) - Manche Leute sind sehr nett. (کمیتسنج
Manche
صرف شده برای جمع فاعلی – مثل حرف تعریف معین.) - Ich habe mehrere Möglichkeiten. (کمیتسنج
mehrere
صرف شده برای جمع مفعولی – صرف قوی.)
نتیجهگیری
خب، سفر ما در دنیای اعداد و کمیتسنجهای آلمانی به پایان رسید. دیدیم که این کلمات چقدر برای بیان دقیق منظور ما در موقعیتهای مختلف مهم هستن.
یاد گرفتیم که:
- اعداد اصلی: برای شمردن دقیق، جز
eins
، شکلشون تغییر نمیکنه. - اعداد ترتیبی: برای نشون دادن جایگاه و ترتیب، مثل صفتها صرف میشن و توی تاریخها خیلی کاربرد دارن.
- کمیتسنجها: برای بیان مقدار نامعین، مثل حروف تعریف و صفتها صرف میشن (بعضیها مثل صرف قوی، بعضیها شبیه حروف تعریف).
میدونم، بحث صرفها ممکنه اولش یه کم چالشبرانگیز به نظر بیاد و جزئیات داشته باشه، اما نگران نباشید! اینها الگوهای مشخصی دارن که با تمرین مداوم و دیدن مثالهای زیاد کاملاً توی ذهنتون جا میافتن. مهم اینه که اصل ماجرا رو فهمیدید: وقتی این کلمات قبل از اسم میان، باید به اسمشون نگاه کنید و ببینید چه پسوندی نیاز دارن.