فعل مجهول در گرامر زبان آلمانی

در گرامر زبان آلمانی، مانند بسیاری از زبان‌های دیگر، ساختار فعل مجهول (Passiv) ابزاری مهم برای بیان ایده‌ها از زاویه‌ای متفاوت است. در حالی که جملات معلوم بر فاعل و عمل او تمرکز دارند، جملات مجهول توجه را به مفعول و عملی که بر آن واقع می‌شود معطوف می‌کنند. این تغییر در تمرکز، امکان بیان ظریف‌تر و هدفمندتر اطلاعات را فراهم می‌آورد. در واقع، استفاده از فعل مجهول صرفاً یک انتخاب سبکی نیست، بلکه یک رویکرد متفاوت برای نگاه کردن به یک موقعیت است، مشابه انتخاب زاویه دوربین در فیلم‌سازی که به پیام کلی منتقل‌شده کمک می‌کند.

هدف اصلی استفاده از فعل مجهول در زبان آلمانی در شرایطی است که کننده عمل (فاعل) ناشناخته، نامشخص، بدیهی یا کم‌اهمیت باشد. برای مثال، در جمله «پل در سال ۲۰۰۰ ساخته شد» (Die Brücke wurde im Jahr 2000 gebaut)، تمرکز بر خود عمل ساخت و زمان وقوع آن است و نه لزوماً بر کسی که آن را انجام داده است. علاوه بر این، فعل مجهول در نوشتار رسمی، گزارش‌های خبری، متون علمی و گفتار مؤدبانه برای ایجاد لحنی عینی‌تر و غیرشخصی‌تر کاربرد فراوانی دارد. به عنوان مثال، عبارت «در اینجا سیگار کشیدن ممنوع است» (Hier wird nicht geraucht) یک دستورالعمل غیرشخصی را بدون اشاره مستقیم به فرد یا نهادی که این قانون را وضع کرده است، بیان می‌کند. در نهایت، فعل مجهول می‌تواند برای تأکید بر خود عمل یا فرایند به جای عامل آن مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، درک و تسلط بر ساختار فعل مجهول برای زبان‌آموزان آلمانی در سطوح متوسط تا پیشرفته از اهمیت بسزایی برخوردار است.

نحوه ساخت فعل مجهول

ساخت فعل مجهول در زبان آلمانی همواره با استفاده از فعل کمکی “werden” و قسمت سوم فعل اصلی (Partizip II) صورت می‌گیرد. فعل “werden” بر اساس زمان جمله صرف می‌شود، در حالی که Partizip II فعل اصلی ثابت باقی می‌ماند. این تقسیم وظایف در ساختار فعل مجهول، سیستم صرف آن را نسبتاً ساده می‌کند. تسلط بر صرف فعل “werden” در زمان‌های مختلف و همچنین نحوه تشکیل Partizip II افعال مختلف، کلید ساخت صحیح جملات مجهول است.

Partizip II فعل اصلی جزء ضروری در ساخت فعل مجهول است. برای افعال باقاعده، Partizip II معمولاً با افزودن پیشوند “ge-” به بن فعل و پسوند “-t” یا “-et” به انتهای آن ساخته می‌شود (مانند: kaufen -> gekauft). برای afعال بی‌قاعده، نحوه تشکیل Partizip II متنوع‌تر است و اغلب شامل تغییر در واکه بن فعل نیز می‌شود (مانند: lesen -> gelesen). از آنجایی که Partizip II جزء ثابت فعل مجهول است، هرگونه اشتباه در ساخت آن منجر به نادرست بودن ساختار مجهول خواهد شد. این امر بر اهمیت دانش کافی در زمینه صرف افعال در زبان آلمانی تأکید می‌کند.

ساختار اساسی جملات مجهول به این صورت است: مفعول (در نقش فاعل) + فعل “werden” صرف‌شده + سایر اجزای جمله + Partizip II (در انتهای جمله یا بند فرعی). به عنوان مثال، در جمله «نامه نوشته می‌شود» (Der Brief wird geschrieben)، “Der Brief” مفعول جمله معلوم بوده که اکنون در نقش فاعل قرار گرفته، “wird” شکل صرف‌شده فعل “werden” در زمان حال است و “geschrieben” Partizip II فعل “schreiben” (نوشتن) می‌باشد. ساختار جمله مجهول در زبان آلمانی از قاعده کلی جایگاه دوم فعل در جملات اصلی پیروی می‌کند، به این صورت که فعل کمکی صرف‌شده (“werden”) در جایگاه دوم قرار می‌گیرد و Partizip II در انتهای جمله می‌آید. این ساختار منسجم به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا جملات مجهول را در چارچوب کلی دستور زبان آلمانی درک و تولید کنند.

انواع فعل مجهول

در زبان آلمانی، دو نوع اصلی فعل مجهول وجود دارد که هر کدام ساختار و کاربرد متفاوتی دارند:

  1. Vorgangspassiv (مجهول کنشی یا فرایندی)
  2. Zustandspassiv (مجهول حالتی)

1. Vorgangspassiv (مجهول کنشی)

Vorgangspassiv برای تأکید بر خود عمل یا فرایندی که در حال انجام است به کار می‌رود. این نوع مجهول به سؤال “چه چیزی در حال انجام شدن است؟” پاسخ می‌دهد.

ساخت:

Vorgangspassiv با استفاده از فعل کمکی “werden” که بر اساس زمان جمله صرف می‌شود و Partizip II (قسمت سوم فعل) فعل اصلی ساخته می‌شود.

مثال:

  • «خانه رنگ می‌شود» (Das Haus wird gestrichen) – این جمله یک عمل در حال انجام را توصیف می‌کند.

کاربردها:

Vorgangspassiv در زمینه‌های مختلفی کاربرد دارد، از جمله:

  • توصیف یک عمل در حال انجام: «کیک در حال پخته شدن است» (Der Kuchen wird gerade gebacken).
  • گزارش یک رویداد: «دزد دستگیر شد» (Der Dieb wurde gefasst).
  • بیان یک عمل در آینده: «پروژه هفته آینده به پایان خواهد رسید» (Das Projekt wird nächste Woche abgeschlossen).

ویژگی‌ها:

Vorgangspassiv ماهیتی پویا دارد و رویدادی را توصیف می‌کند که در طول زمان در حال وقوع است، صرف نظر از اینکه چه کسی آن عمل را انجام می‌دهد. تأکید بر خود عمل، این نوع مجهول را برای موقعیت‌هایی مناسب می‌سازد که در آن رویداد مهم‌تر از عامل آن است، یا زمانی که عامل ناشناخته یا نامربوط باشد.

2. Zustandspassiv (مجهول حالتی)

Zustandspassiv بر حالت یا وضعیتی تأکید دارد که در نتیجه یک عمل کامل‌شده به وجود آمده است. این نوع مجهول به سؤال “وضعیت چیزی چگونه است؟” پاسخ می‌دهد.

ساخت:

Zustandspassiv با استفاده از فعل کمکی “sein” و Partizip II (قسمت سوم فعل) فعل اصلی ساخته می‌شود.

مثال:

  • «در بسته است» (Die Tür ist geschlossen) – این جمله حالتی را توصیف می‌کند که در نتیجه عمل بستن در به وجود آمده است.

کاربردها:

موارد استفاده از Zustandspassiv عبارتند از:

  • توصیف یک وضعیت فعلی: «غذا آماده است» (Das Essen ist vorbereitet).
  • بیان یک فرایند کامل‌شده با نتیجه‌ای پایدار: «پنجره باز شده است» (Das Fenster ist geöffnet worden). اغلب در این حالت فعل “worden” حذف می‌شود.

ویژگی‌ها:

Zustandspassiv یک وضعیت ایستا را توصیف می‌کند که ناشی از یک عمل قبلی است. تمرکز در این نوع مجهول بر وضعیت فعلی است و نه خود عمل. این ساختار شبیه به استفاده از صفتی است که از فعل مشتق شده است.

تفاوت‌های کلیدی و زمان استفاده از هر کدام

تفاوت اصلی بین Vorgangspassiv و Zustandspassiv در تمرکز آن‌ها است: Vorgangspassiv بر عمل یا فرایند تأکید دارد، در حالی که Zustandspassiv بر حالت ناشی از آن عمل تمرکز می‌کند. فعل کمکی مورد استفاده نیز متفاوت است؛ Vorgangspassiv از “werden” و Zustandspassiv از “sein” استفاده می‌کند. از نظر زمانی، Vorgangspassiv یک عمل در حال انجام یا بالقوه را نشان می‌دهد، در حالی که Zustandspassiv یک عمل کامل‌شده را نشان می‌دهد که منجر به یک وضعیت فعلی شده است. به طور کلی، Vorgangspassiv رایج‌تر و کاربردی‌تر است.

مقایسه Vorgangspassiv و Zustandspassiv

ویژگی Vorgangspassiv (مجهول کنشی) Zustandspassiv (مجهول حالتی)
تمرکز عمل/فرایند حالت ناشی از عمل
فعل کمکی werden sein
دلالت زمانی عمل در حال انجام/بالقوه عمل کامل‌شده با نتیجه فعلی
میزان کاربرد رایج‌تر و کاربردی‌تر کمتر رایج

صرف فعل مجهول در زمان‌های مختلف

صرف فعل مجهول در زبان آلمانی با صرف فعل کمکی “werden” (برای Vorgangspassiv) یا “sein” (برای Zustandspassiv) در زمان مورد نظر و استفاده از Partizip II فعل اصلی انجام می‌شود.

زمان حال (Präsens)

برای ساخت فعل مجهول در زمان حال، فعل “werden” در زمان حال صرف شده و Partizip II فعل اصلی به انتهای جمله می‌رود. مثال: «کتاب خوانده می‌شود» (Das Buch wird gelesen).

زمان گذشته ساده (Präteritum)

در زمان گذشته ساده، فعل “werden” به صورت “wurde”، “wurdest”، “wurde”، “wurden”، “wurdet”، “wurden” صرف می‌شود و Partizip II فعل اصلی در انتها قرار می‌گیرد. مثال: «کتاب خوانده شد» (Das Buch wurde gelesen).

زمان آینده (Futur I)

برای ساخت فعل مجهول در زمان آینده، فعل “werden” در زمان حال صرف شده، Partizip II فعل اصلی می‌آید و سپس فعل “werden” به صورت مصدر در انتهای جمله قرار می‌گیرد. مثال: «کتاب خوانده خواهد شد» (Das Buch wird gelesen werden).

زمان ماضی نقلی (Perfekt)

در زمان ماضی نقلی (Perfekt)، فعل “sein” در زمان حال صرف شده، Partizip II فعل اصلی می‌آید و در انتها فعل “worden” قرار می‌گیرد. مثال: «کتاب خوانده شده است» (Das Buch ist gelesen worden). استفاده از فعل “sein” به عنوان فعل کمکی در زمان Perfekt فعل مجهول ممکن است در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد، زیرا “werden” فعل کمکی اصلی برای ساخت مجهول است. این امر ناشی از این واقعیت است که زمان Perfekt اغلب یک عمل کامل‌شده را توصیف می‌کند، که با جنبه حالت ناشی از عمل در فعل مجهول همخوانی بیشتری دارد. در واقع، فعل “werden” در حالت Perfekt به صورت “ist … geworden” در می‌آید و Partizip II فعل اصلی قبل از “worden” قرار می‌گیرد.

زمان ماضی بعید (Plusquamperfekt)

در زمان ماضی بعید (Plusquamperfekt)، فعل “war” (شکل گذشته ساده فعل “sein“) صرف شده، Partizip II فعل اصلی می‌آید و در انتها فعل “worden” قرار می‌گیرد. مثال: «کتاب خوانده شده بود» (Das Buch war gelesen worden). مشابه زمان Perfekt، استفاده از “war” به عنوان فعل کمکی در Plusquamperfekt نیز نشان‌دهنده حالتی است که در گذشته قبل از یک عمل دیگر به دست آمده بود.

صرف Vorgangspassiv (فعل مثال: lesen – خواندن)

زمان صرف فعل مجهول (مثال: lesen)
Präsens es wird gelesen
Präteritum es wurde gelesen
Futur I es wird gelesen werden
Perfekt es ist gelesen worden
Plusquamperfekt es war gelesen worden

بیان کننده عمل (Agens) در جملات مجهول

در جملات مجهول، می‌توان با استفاده از حروف اضافه “von” یا “durch” کننده عمل (Agens) را بیان کرد. انتخاب بین این دو حرف اضافه بستگی به نوع کننده عمل دارد.

حرف اضافه “von” همراه با حالت داتیو (حالت سوم) زمانی استفاده می‌شود که تمرکز بر شخص یا موجودی باشد که عمل را انجام داده است. مثال: «نامه توسط پستچی آورده شد» (Der Brief wurde von dem Postboten gebracht). حرف اضافه “durch” همراه با حالت آکوزاتیو (حالت چهارم) زمانی به کار می‌رود که به وسیله، ابزار یا علت انجام عمل اشاره شود، اغلب برای عوامل غیرشخصی یا نیروهای طبیعی. مثال: «پنجره توسط باد باز شد» (Das Fenster wurde durch den Wind geöffnet).

انتخاب بین “von” و “durch” بستگی به این دارد که آیا کننده عمل یک شخص/موجود است (“von” + داتیو) یا یک وسیله/علت غیرشخصی (“durch” + آکوزاتیو). این تمایز برای انتقال دقیق رابطه بین عمل و عامل/علت آن مهم است. “Von” معمولاً نشان‌دهنده یک عامل فعال است، کسی که عمداً عمل را انجام می‌دهد، در حالی که “durch” یک علت غیرمستقیم یا ابزار مورد استفاده برای انجام عمل را نشان می‌دهد.

در بسیاری از موارد، کننده عمل در جملات مجهول ذکر نمی‌شود یا نامربوط است. این امر زمانی رایج است که تمرکز بر خود عمل یا مفعول باشد. مثال: «غذا پخته شد» (Das Essen wurde gekocht) – در این جمله نیازی به ذکر آشپز نیست. توانایی حذف کننده عمل در جملات مجهول، انعطاف‌پذیری در ارتباطات را فراهم می‌کند و به نویسنده یا گوینده اجازه می‌دهد تا بر مهم‌ترین اطلاعات تمرکز کند. این امر به ویژه زمانی مفید است که کننده عمل ناشناخته، از متن آشکار یا برای پیام اصلی کم‌اهمیت باشد.

استفاده از افعال مدال در ساختار جملات مجهول

هنگامی که یک فعل مدال در یک جمله مجهول به کار می‌رود، ساختار جمله کمی تغییر می‌کند. فعل مدال صرف‌شده در جایگاه دوم قرار می‌گیرد و مصدر فعل “werden” به همراه Partizip II فعل اصلی در انتهای جمله می‌آید. این ساختار شامل یک مصدر مضاعف در انتهای جمله (“werden” و مصدر فعل مدال) است که یکی از ویژگی‌های ساختار جملات آلمانی با افعال مدال است. مثال‌هایی از کاربرد افعال مدال در جملات مجهول:

  • «ماشین باید تعمیر شود» (Das Auto muss repariert werden).
  • «نامه می‌تواند فردا فرستاده شود» (Der Brief kann morgen geschickt werden).
  • «وظیفه باید انجام شود» (Die Aufgabe soll erledigt werden).
  • «مشکل نباید نادیده گرفته شود» (Das Problem darf nicht ignoriert werden).
  • «پروژه باید به خوبی برنامه‌ریزی شود» (Das Projekt will gut geplant werden).
  • «نتیجه اجازه انتشار خواهد داشت» (Das Ergebnis wird veröffentlicht werden dürfen).

ساختارهای جایگزین برای فعل مجهول

در زبان آلمانی، ساختارهای دیگری نیز وجود دارند که می‌توان از آن‌ها برای بیان معنای مجهول بدون استفاده مستقیم از فعل مجهول استفاده کرد.

یکی از رایج‌ترین این ساختارها استفاده از ضمیر نامعین “man” با فعل معلوم است. این ساختار به ویژه در زبان گفتاری برای بیان یک معنای غیرشخصی و مجهول بسیار کاربردی است. مثال: «گفته می‌شود که…» (Man sagt, dass…). ساختار “man” جایگزینی مستقیم‌تر و اغلب طبیعی‌تر برای فعل مجهول است، به ویژه در زبان محاوره. این ساختار امکان تعمیم بدون مشخص کردن عامل عمل را فراهم می‌کند. به جای گفتن «گفته می‌شود که…» (Es wird gesagt, dass…) که مجهول است، استفاده از «Man sagt…» در حالت معلوم معنای غیرشخصی مشابهی را منتقل می‌کند.

گاهی اوقات، یک جمله معلوم می‌تواند معنای مجهول را القا کند، به ویژه زمانی که عامل عمل بدیهی یا نامربوط باشد. مثال: «در باز می‌شود» (Die Tür öffnet sich) می‌تواند به معنای «در باز می‌شود» (Die Tür wird geöffnet) باشد. افعال انعکاسی یا افعال لازم که به شیوه خاصی به کار می‌روند، می‌توانند حس مجهول را منتقل کنند و جایگزین کوتاه‌تری ارائه دهند. ضمیر انعکاسی “sich” در جمله «Die Tür öffnet sich» نشان می‌دهد که عمل بر خود فاعل تأثیر می‌گذارد و اغلب دلالت بر این دارد که یک نیروی خارجی بر آن اثر می‌گذارد.

ساختارهای دیگری مانند “sich lassen” + مصدر و “sein + zu + مصدر” نیز وجود دارند. مثال: «این کار شدنی است» (Das lässt sich machen = Das kann gemacht werden) و «این کار باید انجام شود» (Das ist zu erledigen = Das muss erledigt werden). این ساختارها روش‌های ظریف‌تری برای بیان امکان، ضرورت یا الزام در معنای مجهول ارائه می‌دهند و اغلب دارای تفاوت‌های معنایی جزئی با فعل مجهول استاندارد هستند. “Sich lassen” اغلب بر امکان‌پذیری یا قابلیت انجام تأکید دارد، در حالی که “sein + zu + مصدر” ضرورت یا الزام را بیان می‌کند.

استفاده از صفاتی که به “-bar” ختم می‌شوند نیز می‌تواند معنای مجهول را منتقل کند. مثال: «این قابل اجتناب است» (Das ist vermeidbar = Das kann vermieden werden). صفاتی که از افعال با پسوند “-bar” مشتق شده‌اند، مستقیماً امکان انجام عمل بر روی فاعل را بیان می‌کنند و به طور مؤثری یک معنای مجهول را به عنوان یک ویژگی از فاعل منتقل می‌کنند. پسوند “-bar” به معنای “-able” است و نشان می‌دهد که عمل می‌تواند بر روی فاعل انجام شود و در نتیجه یک امکان مجهول را القا می‌کند.

در زبان گفتاری و غیررسمی، ساختار “bekommen/kriegen” + Partizip II نیز برای بیان جملات مجهول استفاده می‌شود. مثال: «او موهایش را کوتاه می‌کند» (Er bekommt die Haare geschnitten = Seine Haare werden geschnitten). در این ساختار، افعال “bekommen” و “kriegen” در این زمینه دلالت بر این دارند که فاعل دریافت‌کننده عمل است، حتی اگر خود آن را انجام ندهد.

مثال‌هایی از کاربرد فعل مجهول در موقعیت‌های مختلف

فعل مجهول در زبان آلمانی در موقعیت‌های مختلفی کاربرد دارد:

  • گزارش خبری: «مظنون شب گذشته دستگیر شد» (Der Verdächtige wurde gestern Abend festgenommen). (کننده عمل ناشناخته یا کم‌اهمیت)
  • مقاله علمی: «نتایج در بخش بعدی مورد بحث قرار خواهند گرفت» (Die Ergebnisse werden im nächsten Abschnitt diskutiert). (تمرکز بر عمل)
  • اطلاعیه رسمی: «ورود به محوطه ساختمانی ممنوع است» (Das Betreten der Baustelle ist verboten). (مجهول غیرشخصی)
  • گفتگوی روزمره: «غذا قبلاً پخته شده است» (Das Essen ist schon gekocht). (Zustandspassiv)
  • دستورالعمل: «دکمه باید فشار داده شود» (Die Taste muss gedrückt werden). (فعل مدال + مجهول)
  • ادبیات: «او توسط ترس‌هایش آزار می‌دید» (Er wurde von seinen Ängsten geplagt). (کننده عمل با “von”)
  • دفترچه راهنمای فنی: «این دستگاه فقط باید توسط پرسنل متخصص کار کند» (Das Gerät darf nur von Fachpersonal bedient werden). (کننده عمل با “von” و فعل مدال)
  • گزارش پلیس: «خودرو توسط یک فرد ناشناس آسیب دید» (Das Auto wurde durch einen unbekannten Täter beschädigt). (کننده عمل با “durch” به معنای علت)

این مثال‌های متنوع نشان می‌دهند که فعل مجهول یک ساختار پرکاربرد و انعطاف‌پذیر در زبان آلمانی است و در زمینه‌های ارتباطی مختلف نقش مهمی ایفا می‌کند.

نتیجه‌گیری

فعل مجهول (Passiv) جزء جدایی‌ناپذیر گرامر زبان آلمانی است که به گویندگان و نویسندگان امکان می‌دهد تا دیدگاه خود را نسبت به یک رویداد تغییر داده و بر جنبه‌های خاصی از آن تأکید کنند. درک دقیق نحوه ساخت، انواع مختلف (Vorgangspassiv و Zustandspassiv) و کاربردهای فعل مجهول در زمان‌های مختلف، همچنین نحوه بیان کننده عمل و استفاده از افعال مدال در این ساختار، برای تسلط بر زبان آلمانی ضروری است. علاوه بر این، آشنایی با ساختارهای جایگزین برای فعل مجهول، دامنه بیان و درک متون آلمانی را گسترش می‌دهد. استفاده صحیح و آگاهانه از فعل مجهول می‌تواند به ایجاد لحنی مناسب در نوشتار و گفتار، به ویژه در زمینه‌های رسمی و علمی، کمک شایانی نماید. در نهایت، تسلط بر این مبحث به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا با متون و مکالمات آلمانی با درک عمیق‌تری تعامل داشته باشند.

اشتراک گذاری