زبان آلمانی چند کلمه دارد ؟
شمارش دقیق تعداد کلمات موجود در یک زبان، کار بسیار دشواری است و دو دلیل برای آن وجود دارد: اولاً زبان اصلاً ذات ثابت و بیحرکتی ندارد. ثانیاً تعیین این که چه لغاتی باید جزو واژگان زبان به حساب بیایند، به خودی خود بسیار پیچیده و دشوار است. هرچه عمیقتر به این مسئله نگاه کنید، پیچیدگی آن بیشتر میشود.
تمام زبانها هر روز در حال تغییر و تکامل هستند و افراد جامعه مرتباً کلمات جدیدی را ایجاد کرده و از آن استفاده میکنند. به عنوان مثال اگر تا قبل از دههی 2000 میلادی از کسی میخواستید که چیزی را “گوگل” کند، با یک نگاه متعجب روبرو میشدید.
اما اکنون بیشتر مردم در سرتاسر دنیا و با زبانهای مختلف میتوانند معنی این کلمه را درک کنند (و اگر به اینترنت دسترسی داشته باشند در عرض چند ثانیه میتوانند کلمهی مورد نظرشان را گوگل کنند). کلمات جدید مدام در حال تلاشند تا جایی برای خود در میان واژگان بلند مدت زبان (فرهنگ لغات)، باز کنند. اما هرچقدر هم که محبوب باشند، باز هم با شکست مواجه میشوند.
این کلمات جدید از کجا میآیند؟
بخش عظیمی از این کلمات جدید، مربوط به تکنولوژی هستند و معمولاً از زبان انگلیسی گرفته شدهاند (به آنها لغتهای اقتباسی میگویند)، زیرا زبان انگلیسی در زمینهی تکنولوژی برجستهتر است و کاربرد بیشتری دارد.
زبان آلمانی درست مانند زبان انگلیسی است و قوانینی برای انعطافپذیری کلمات دارد. این قوانین به ما اجازه میدهند که کلماتی را ایجاد کنیم که برای سایر آلمانیزبانها به راحتی قابل درک باشند. به عنوان مثال در زبان انگلیسی با استفاده از فرایند “اسم سازی” (noun-ifying) میتوانید فعلها و صفتها را تغییر داده و اسمهای جدیدی ایجاد کنید.
مثلاً کلمهی “carelessness” (به معنای بی دقتی) نمونهای از این اسمسازی است که از صفت “careless” (به معنای بی دقت) گرفته شده است.
با این وجود، کلمهای مثل “swoleness” احتمالاً توسط یک انگلیسی زبان ایجاد شده و از کلمهی “swole” (به معنای عضلهای) اقتباس شده است، این کلمه به تازگی به دیکشنری مِریام وبستر اضافه شده و هم خانوادهی کلمهی “swollen” (به معنای برجسته) است. بنابراین هرکسی که با اصطلاح جدید “swole” آشنا باشد، سریعاً میتواند معنی کلمهی “swoleness” را دریابد.
کلمهی noun-ifying (به معنای اسمسازی) که من در بالا برای توصیف فرایند اسم سازی از آن استفاده کردم، نمونهی دیگری از این کلمات جدید است.
ساخت ترکیبات جدید در زبان آلمانی، حتی از زبان انگلیسی نیز راحتتر و رایجتر است. در زبان انگلیسی برای توصیف یک وضعیت خاص میتوانید کلماتی را با هم ترکیب کنید. مثلا برای توصیف کودکی که برگها را لیس میزند، میتوانید کلمهی leaf-licker (به معنای برگ لیس) را ایجاد کنید. اما اگر این کلمات بیش از حد طولانی شوند، به شدت سنگین و دست و پا گیر خواهند شد (به عنوان مثال واژهی green-leaf-licker به معنای لیسندهی برگ سبز، بسیار عجیب به نظر میرسد).
اما از آنجایی که گرامر زبان آلمانی به ما اجازه میدهد که بیش از دو کلمه را با هم ترکیب کنیم، بنابراین کلمات طولانی مثل واژهی 39 حرفی “Rechtsschutzversicherungsgesellschaften” (به معنای شرکتهای بیمهی حفاظت قانونی)، نه تنها کلمات رایجی هستند بلکه از نظر آلمانیزبانها، صحیحترین راه بیان عبارات هستند.
کدام کلمات جزو واژگان زبان به شمار میروند؟
شاید تا کنون متوجه شده باشید که شمارش دقیق تعداد کلمات زبان آلمانی، یک کار غیرمنطقی است. چون اگر تمام کلمات ترکیبی را به عنوان یک کلمهی جداگانه در نظر بگیریم، در این صورت تعداد کلمات آلمانی به بینهایت میرسد و شمارش آنها هیچوقت تمام نمیشود.
نکتهی دیگری که ذهن کلمه-شمارهای آلمانی را به خود مشغول کرده، این است که آیا باید هر کدام از شکلهای یک فعل (مثلاً شکلهای مختلف فعل spiele / spielst / spielt / spielte به معنای”بازی، بازی میکند، بازی کرد”) را به عنوان یک کلمهی جداگانه در نظر بگیرند یا فقط باید کلمهی اصلی آن فعل را حساب کنند.
همین مسئله برای تمام کلمات دارای پسوند و پیشوند نیز صدق میکند. (مثل پیشوند pre در کلمهی pre-Google یا پسوند s که برای جمع بستن کلمات به کار میرود).
سؤال دیگری که پیش میآید این است که آیا باید کلماتی که از سایر زبانها وارد شدهاند را نیز جزو کلمات زبان آلمانی حساب کنیم؟ (مثلاً آیا کلمهی déjà vu به معنای آشناپنداری که از زبان فرانسه وارد زبان انگلیسی شده یا کلمهی das Baby به معنای بچه که از زبان انگلیسی وارد زبان آلمانی شده و به جای کلمهی Säugling به کار میرود، جزو کلمات این زبانها به شمار میروند؟)
اقتباس کلمات انگلیسی (و گاهی اوقات اصلاح آنها بر اساس نیازهای گرامری) در زبان آلمانی ” Denglisch” نامیده میشود (که از ترکیب کلمات Deutsch و Englisch ساخته شده است). اگرچه که چنین کلماتی مایهی عذاب افراد وسواسی و سنتگرا هستند، اما در واقع کلمات معتبری هستند که تعداد کلمات زبان را به طرز چشمگیری افزایش میدهند.
همچنین کلمهشمارها باید تصمیم بگیرند که آیا کلمات حرفهای و تخصصی مثل اصطلاحات پزشکی نیز جزو واژگان زبان به شمار میروند یا خیر. به عنوان مثال آیا زبانآموزان آلمانی نیاز دارند که کلمهی “Myokardinfarkt” (به معنای آنفارکتوس میوکارد) را یاد بگیرند؟ یا فقط باید لغت رایجتر “Herzinfarkt” (به معنای سکتهی قلبی) را یاد بگیرند.
بنابراین شمارش تعداد کلمات زبان آلمانی کاملاً به این بستگی دارد که شما کدام دسته از کلمات را ضروری میدانید و اینکه آیا به دنبال تعداد کلمات دقیقی هستید یا خیر؟
در هنگام مشاهدهی تعداد کلمات یک زبان، باید ببینید که کلمهشمارها چگونه این کلمات را انتخاب کردهاند و برای شمارش کلمات، چه تصمیماتی گرفتهاند. از این طریق میتوانید بفهمید که آنها چگونه به چنین عددی رسیدهاند. بهترین راه برای دستیابی به یک شمارش دقیق، این است که به یک دیکشنری معتبر مراجعه کنید.
شمارش واژگان
فرهنگ لغتهای آلمانی، اسامی مرکب را جزو واژگان زبان به شمار نمیآورند، زیرا تعداد این لغتها نامتناهی است و همچنین اصلاً آموزنده نیستند. دیکشنریهای آلمانی از قرن 15 تا کنون، حدود 330 هزار کلمه (به جز کلمات مرکب) را جزو واژگان زبان آلمانی در نظر گرفتهاند.
ولفگانگ کلین، زبان شناس آلمانی، تلاش کرد که تعداد واژگان زبان آلمانی را مشخص کند و متوجه شد که در بین سالهای 1994 تا 2004 میلادی، حدود 5,328,000 لغت در زبان آلمانی وجود داشتهاند.
فرهنگ لغت آنلاین لئو که بعید است با دقت ویرایش و کنترل شود، 801،277 کلمه را جزو واژگان زبان آلمانی حساب کرده است. بهترین فرهنگ لغت آلمانی، Duden نام دارد که به منظور پرداختن به جنبه های مختلف زبان آلمانی، در چند جلد منتشر شده است:
- Die deutsche Rechtschreibung – فرهنگ لغت املا
- Das Stilwörterbuch – فرهنگ لغت سبک
- Das Bildwörterbuch – فرهنگ لغت تصویری
- Die Grammatik – گرامر
- Das Fremdwörterbuch – دیکشنری لغتهای خارجی
- Das Aussprachewörterbuch – فرهنگ لغت تلفظ
- Das Herkunftswörterbuch – فرهنگ لغت ریشه شناسی کلمات
- Das Synonymwörterbuch – اصطلاح نامه
- Richtiges und gutes Deutsch – آلمانی خوب و صحیح (راهنمای استفاده)
- Das Bedeutungswörterbuch – فرهنگ لغت (تعاریف)
- Redewendungen – آرایههای ادبی
- Zitat und Aussprüche – نقل قول ها و گفته ها
بیست و هفتمین نسخهی دیکشنری استاندارد تلفظ که در سال 2017 منتشر شد، شامل 145,000 کلمهی کلیدی و 500،000 شرح معنی است، و همچنین اطلاعات مربوط به تفکیک کلمات، تلفظ، گرامر، ریشهشناسی و سبک نیز در این دیکشنری آورده شده است. Duden اظهار میکند که آنها کلمات جدید را با استفاده از یک نرم افزار پیدا میکنند. این نرمافزار در اینترنت به دنبال کلمات جدید میگردد و کلماتی که برای مدتی طولانی و به میزان قابل توجهی استفاده شدهاند را به دیکشنری اضافه میکند.
همچنین ویراستاران Duden باید ببینند که کدام کلمات محبوبیت خود را از دست دادهاند و کاربردشان کاهش یافته است، سپس باید این موارد را با عنوان “منسوخ” مشخص کنند، تا صحت فرهنگ لغتشان حفظ شود.
اگر دوست دارید که تعداد واژگان آلمانی را با تعداد واژگان زبان انگلیسی مقایسه کنید، میتوانید شمارشهای زیر را مورد بررسی قرار دهید. البته این شمارشها به خاطر تفاوتی که در میان نوع کلمه و گویش (در زبان آمریکایی و انگلیسی) وجود دارد، با هم تفاوت دارند:
سومین دیکشنری بین المللی جدید وبستر: 470،000
دیکشنری آمریکن هریتیج برای زبان انگلیسی: 350،000
دیکشنری انگلیسی آکسفورد: 171،476
برای تسلط یافتن بر زبان آلمانی، به چه تعداد کلمه نیاز دارید؟
“تسلط” یکی دیگر از پدیدههای زبانی است که توضیح دقیقی ندارد، زیرا با توجه به زمینه و هدف هر فرد، میتواند معنای متفاوتی داشته باشد. اگر شما با یادگیری زبان آلمانی میخواهید به یک هدف حرفهای دست پیدا کنید در این صورت باید زبان آلمانی را به سبک رسمیتری یاد بگیرید.
اما اگر قصد شما از یادگیری زبان آلمانی فقط این است که با معشوق خود گفتگوی عاشقانهای داشته باشید در این صورت بهتر است سبک رایجتر و معمولیتری از زبان آلمانی را یاد بگیرید. بنابراین، نوع و تعداد واژگانی که باید بیاموزید، کاملاً به اهداف شما از یادگیری زبان آلمانی بستگی دارد.
اگرچه که پاسخ به سؤال فوق کاملاً شخصی است، اما در تعیین اهدافتان به شما کمک میکند. یادگیری 1000 کلمه از یک زبان خارجی به شما کمک می کند تا بتونید در مورد محل قرارگیری اشیاء و اطلاعات شخصی خودتان مانند سن و یا علایق شخصیتان با دیگران صحبت کنید. خوشبختانه زبانهای انگلیسی و آلمانی هر دو جزو زبانهای ژرمنی به شمار میروند.
بنابراین در هنگام یادگیری زبان آلمانی، دایرهی لغات انگلیسیتان به کمک شما میآید، زیرا بسیاری از کلمات آلمانی و انگلیسی دارای ریشههای مشترکی هستند. یادگیری 2000 کلمه از یک زبان خارجی باعث میشود که به راحتی بتوانید متنهای وب سایتها یا مقالات خبری را مطالعه کرده و آنها را درک کنید.
شما با استفاده از اپلیکیشن های یادگیری زبان آلمانی مانند Lingvist سریعتر از سایر اپلیکیشنهای یادگیری زبان میتوانید کلمات را حفظ کنید. بیشتر کاربران در طی 17 ساعت تمرین با برنامهی Lingvist، حدود 2000 کلمه یاد می گیرند. در حقیقت یکی از کاربران Lingvist با کمک این برنامه موفق شد که روزانه 100 کلمه بیاموزد و در نهایت در یک دانشگاه آلمانی پذیرفته شد.
فرقی نمیکند که شما چه هدفی از یادگیری زبان آلمانی دارید، در هر صورت دانستن تعداد کلماتی که با آنها مواجه میشوید، چیز جالبی است و به شما کمک میکند تا برای تعداد کلماتی که میخواهید یاد بگیرید، هدفگذاری کنید.
البته این نکته را نیز به خاطر بسپارید که زبان، یک ابزار متغیر است که با کمک آن میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید و مهم نیست که چه تعداد کلمه را در ذهن خود حفظ کردهاید، بلکه مهمترین چیز این است که با کلمات راحت باشید و بتوانید با آنها جملات معنیدار ایجاد کنید و با افراد آلمانیزبان به خوبی ارتباط برقرار کنید.