زمان گذشته کامل (Perfekt)، که در آلمانی محاورهای برای اعمال تمامشده در گذشته استفاده میشود، اغلب بر نتیجه در زمان حال تأکید دارد. مثال: «لیزا دیروز آشپزخانه را تمیز کرد» (Lisa hat gestern die Küche geputzt) بر تمیزی فعلی آشپزخانه دلالت دارد.
ساختار آن شامل فعل کمکی (haben یا sein) صرفشده در زمان حال و قسمت سوم فعل (Partizip II) در انتهای جمله است. فعل کمکی در جایگاه دوم قرار میگیرد.
کاربرد Perfekt بیشتر شبیه Simple Past انگلیسی است تا Present Perfect. در مکالمات روزمره آلمانی، Perfekt معمولاً جایگزین Präteritum میشود.
این آموزش به بررسی فعلهای کمکی haben و sein، ساخت Partizip II برای افعال باقاعده و بیقاعده، جایگاه Partizip II در جمله، تفاوتهای Perfekt و Präteritum و میزان کاربرد Perfekt در محاوره و نوشتار با ارائه مثال میپردازد.
کاربرد و اهمیت زمان گذشته کامل در زبان آلمانی
زمان گذشته کامل (Perfekt) در آلمانی عمدتاً اعمال تمامشده در گذشته را توصیف میکند و اغلب نتیجه یا ارتباط آن با زمان حال مهم است. این کاربرد تا حدی شبیه Present Perfect انگلیسی است، اما در آلمانی بسیار رایجتر است و بیشتر بر اتمام عمل در گذشته تاکید دارد تا استمرار آن تا حال.
علاوه بر این، Perfekt میتواند برای عملی که تا یک نقطه مشخص در آینده تمام خواهد شد نیز به کار رود، به شرط تعیین آن نقطه زمانی. مثال: «تا هفته آینده او مطمئناً آن را دوباره فراموش کرده است» (Bis nächste Woche hat er das bestimmt wieder vergessen).
اهمیت Perfekt در محاورات آلمانی بسیار زیاد است، زیرا رایجترین زمان گذشته در مکالمات روزمره است و گویشوران بومی اغلب از آن به جای Präteritum استفاده میکنند. بنابراین، تسلط بر Perfekt برای زبانآموزان جهت ارتباط مؤثر و درک مکالمات ضروری است.
ساختار زمان گذشته کامل: اجزای اصلی
زمان گذشته کامل (Perfekt) در آلمانی از ترکیب فعل کمکی (haben یا sein) و قسمت سوم فعل (Partizip II) تشکیل میشود. فعل کمکی مطابق فاعل در زمان حال صرف میشود. انتخاب بین haben و sein به نوع فعل اصلی بستگی دارد و قواعد خاص خود را دارد.
قسمت سوم فعل (Partizip II) شکل گذشته فعل اصلی است و ساخت آن بسته به باقاعده، بیقاعده یا مختلط بودن فعل و همچنین پیشوندهای جداشدنی یا جدانشدنی متفاوت است.
ساختار جمله خبری در Perfekt به این صورت است: فاعل + فعل کمکی صرفشده + (سایر اجزا) + قسمت سوم فعل (انتهای جمله). قرارگیری فعل کمکی در جایگاه دوم و Partizip II در انتها از ویژگیهای اصلی این ساختار است.
انتخاب فعل کمکی مناسب: چه زمانی از «داشتن» و چه زمانی از «بودن» استفاده کنیم؟
انتخاب فعل کمکی haben (داشتن) یا sein (بودن) در Perfekt به نوع عمل فعل اصلی بستگی دارد.
فعل کمکی haben معمولاً با:
- افعال متعدی: افعالی با مفعول مستقیم (عمل بر دیگری تأثیر دارد). مثال: Michael hat das Büro aufgeräumt. (میشائیل دفتر را مرتب کرده است.)
- افعال انعکاسی: افعالی با ضمیر انعکاسی (عمل بر خود فاعل بازمیگردد). مثال: Das Büro hat sich verändert. (دفتر تغییر کرده است.)، Ich habe mich gewaschen. (من خودم را شستم.)
- افعال لازم (بدون مفعول مستقیم): به ویژه اگر تغییر مکان یا حالت را بیان نکنند. مثال: Er hat aufgeräumt. (او مرتب کرده است.)، Ich habe geduscht. (من دوش گرفتهام.)
- افعال مُدال: معمولاً با مصدر فعل اصلی همراه میشوند. مثال: Der Schüler hat die Aufgabe machen müssen. (دانشآموز مجبور بود تکالیف را انجام دهد.)
- خود فعل haben: Ich habe gehabt. (من داشتهام.)
فعل کمکی sein معمولاً با:
- افعال حرکتی (تغییر مکان): افعال لازم که حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر را نشان میدهند (gehen، laufen، fahren، fliegen، kommen، reisen، schwimmen و غیره). مثال: Sie ist nach Hause gegangen. (او به خانه رفت.)
- افعال بیانگر تغییر حالت: افعال لازم که تغییر در وضعیت را توصیف میکنند (aufwachen/erwachen، einschlafen، sterben، geschehen، schmelzen و غیره). مثال: Das Eis ist geschmolzen. (یخ ذوب شده است.)
- برخی افعال خاص: bleiben، geschehen، gelingen، misslingen، sein، werden. مثال: Er ist zu Hause geblieben. (او در خانه مانده است.)
- خود فعل sein: Ich bin gewesen. (من بودهام.)
نکته: برخی افعال بسته به متعدی یا لازم بودنشان میتوانند با haben یا sein به کار روند. مثال: Ich bin mit dem Flugzeug geflogen. (من با هواپیما پرواز کردهام.)، Ich habe das Flugzeug geflogen. (من هواپیما را پراندهام.)
کاربرد فعل کمکی «داشتن» (haben) | کاربرد فعل کمکی «بودن» (sein) |
افعال متعدی | افعال حرکتی (تغییر مکان) |
افعال انعکاسی | افعال بیانگر تغییر حالت |
افعال لازم (بدون تغییر مکان/حالت) | افعال خاص (bleiben, geschehen, …) |
افعال مُدال | خود فعل «بودن» (sein) |
خود فعل «داشتن» (haben) |
ساخت قسمت سوم فعل (Partizip II): افعال باقاعده (ضعیف)
افعال باقاعده (یا ضعیف) در زبان آلمانی برای ساخت Partizip II (قسمت سوم فعل) از یک الگوی مشخص پیروی میکنند.
قاعده کلی:
پیشوند “ge-” به ریشه فعل اضافه میشود و پسوند “-t” به انتهای آن افزوده میشود. ریشه فعل معمولاً با حذف پسوند “-en” از شکل مصدری فعل به دست میآید.
مثالها:
- یاد گرفتن (lernen) → یاد گرفته (gelernt)
- بازی کردن (spielen) → بازی کرده (gespielt)
- انجام دادن/ساختن (machen) → انجام داده/ساخته (gemacht)
موارد خاص:
- اگر ریشه فعل به “-d” یا “-t” ختم شود، پسوند “-et” به جای “-t” اضافه میشود تا تلفظ آسانتر باشد. مثال: منتظر ماندن (warten) → منتظر مانده (gewartet)؛ کار کردن (arbeiten) → کار کرده (gearbeitet).
- افعالی که به “-ieren” ختم میشوند، پیشوند “ge-” نمیگیرند و فقط پسوند “-t” به ریشه آنها اضافه میشود. مثال: تحصیل کردن (studieren) → تحصیل کرده (studiert)؛ عکس گرفتن (fotografieren) → عکس گرفته (fotografiert).
ساخت قسمت سوم فعل (Partizip II): افعال بیقاعده (قوی)
افعال بیقاعده (یا قوی) در زبان آلمانی برای ساخت Partizip II (قسمت سوم فعل) از پیشوند “ge-” و پسوند “-en” استفاده میکنند. اما مهمترین ویژگی آنها، تغییر مصوت ریشه فعل (Ablaut) است. این تغییر مصوت در شکل گذشته ساده (Präteritum) و قسمت سوم فعل رخ میدهد و اغلب غیرقابل پیشبینی است، بنابراین یادگیری اشکال مختلف این افعال ضروری است.
مثالها:
- رفتن (gehen) → رفته (gegangen)
- دیدن (sehen) → دیده (gesehen)
- نوشتن (schreiben) → نوشته (geschrieben)
- خوردن (essen) → خورده (gegessen)
- نوشیدن (trinken) → نوشیده (getrunken)
- راندن (fahren) → رانده (gefahren)
افعال مختلط:
برخی افعال، که به عنوان افعال مختلط شناخته میشوند، ویژگیهای افعال باقاعده و بیقاعده را با هم ترکیب میکنند. آنها معمولاً تغییر مصوت ریشه (مانند افعال قوی) دارند اما پسوند “-t” (مانند افعال ضعیف) و پیشوند “ge-” میگیرند.
مثالها:
- فکر کردن (denken) → فکر کرده (gedacht)
- آوردن (bringen) → آورده (gebracht)
- دانستن (wissen) → دانسته (gewusst)
- داشتن (haben) → داشته (gehabt)
مصدر (Infinitive) | گذشته ساده (Präteritum) | قسمت سوم فعل (Partizip II) |
gehen | ging | gegangen |
sehen | sah | gesehen |
schreiben | schrieb | geschrieben |
essen | aß | gegessen |
trinken | trank | getrunken |
fahren | fuhr | gefahren |
denken | dachte | gedacht |
bringen | brachte | gebracht |
wissen | wusste | gewusst |
haben | hatte | gehabt |
پیشوندها: قسمت سوم فعل افعال با پیشوندهای جداشدنی و جدانشدنی
نحوه ساخت Partizip II (قسمت سوم فعل) تحت تأثیر وجود پیشوندهای جداشدنی یا جدانشدنی در فعل اصلی قرار دارد.
افعال با پیشوندهای جداشدنی:
برای افعالی که دارای پیشوندهای جداشدنی هستند (مانند an-، auf-، aus-، ein-، mit-، nach-، vor-، zu-)، پیشوند “ge-” بین پیشوند جداشدنی و ریشه فعل قرار میگیرد:
پیشوند جداشدنی + ge- + ریشه فعل + -t/-en (بسته به باقاعده یا بیقاعده بودن فعل)
مثالها:
- رسیدن (ankommen) → رسیده (angekommen)
- باز کردن (aufmachen) → باز کرده (aufgemacht)
- تلویزیون تماشا کردن (fernsehen) → تلویزیون تماشا کرده (ferngesehen)
- مرتب کردن (aufräumen) → مرتب کرده (aufgeräumt)
افعال با پیشوندهای جدانشدنی:
برای افعالی که دارای پیشوندهای جدانشدنی هستند (مانند be-، ent-، er-، ge-، miss-، ver-، zer-)، قسمت سوم فعل بدون پیشوند “ge-” ساخته میشود و فقط پسوندهای استاندارد برای افعال باقاعده (-t) و بیقاعده (-en) به آنها اضافه میشود.
مثالها:
- فهمیدن (verstehen) → فهمیده (verstanden)
- پرداخت کردن (bezahlen) → پرداخت کرده (bezahlt)
- توصیف کردن (beschreiben) → توصیف کرده (beschrieben)
- تعریف کردن/گفتن (erzählen) → تعریف کرده/گفته (erzählt)
جایگاه قسمت سوم فعل (Partizip II) در جملات با زمان گذشته کامل
در جملات Perfekt، جایگاه فعل بسته به نوع جمله متفاوت است:
جملات خبری اصلی:
در جملات خبری اصلی (جملاتی که اطلاعات را بیان میکنند)، فعل کمکی صرفشده (haben یا sein) در جایگاه دوم قرار میگیرد و قسمت سوم فعل (Partizip II) فعل اصلی در انتهای جمله قرار میگیرد. این ساختار برای همه انواع افعال (باقاعده، بیقاعده، جداشدنی، جدانشدنی) ثابت است.
مثالها:
- من کتاب را خواندهام. (Ich habe das Buch gelesen)
- او به خانه رفته است. (Er ist nach Hause gegangen)
- ما دیروز تلویزیون تماشا کردیم. (Wir haben gestern ferngesehen)
- دیروز میشائیل دفترش را مرتب کرد. (Gestern hat Michael sein Büro aufgeräumt)
جملات پیرو:
در جملات پیرو (جملاتی که به جمله اصلی وابسته هستند)، هم فعل کمکی صرفشده و هم قسمت سوم فعل به انتهای جمله منتقل میشوند و معمولاً بعد از سایر اجزای جمله قرار میگیرند.
مثالها:
- من میدانم که او کتاب را خوانده است. (Ich weiß, dass er das Buch gelesen hat)
- ما به خانه رفتیم، زیرا باران باریده بود. (Wir sind nach Hause gegangen, weil es geregnet hat)
جملات پرسشی:
در جملات پرسشی، جایگاه فعل کمکی تغییر میکند:
- در سوالات بله/خیر، فعل کمکی قبل از فاعل میآید.
- در سوالات با کلمه پرسشی، فعل کمکی بعد از کلمه پرسشی میآید.
اما قسمت سوم فعل همچنان در انتهای جمله باقی میماند.
مثالها:
- آیا تو کتاب را خواندهای؟ (Hast du das Buch gelesen?) (سوال بله/خیر)
- دیروز چه کار کردی؟ (Was hast du gestern gemacht?) (سوال با کلمه پرسشی)
تفاوتها و شباهتهای بین زمان گذشته کامل (Perfekt) و زمان گذشته ساده (Präteritum)
هر دو زمان گذشته کامل (Perfekt) و گذشته ساده (Präteritum) برای بیان وقایع گذشته استفاده میشوند، اما کاربرد آنها بر اساس متن و میزان رسمیت متفاوت است.
تفاوت اصلی در کاربرد:
- Perfekt: زمان گذشته غالب در زبان آلمانی محاورهای است.
- Präteritum: بیشتر در زبان آلمانی نوشتاری رسمی، مانند ادبیات، گزارشهای خبری و روایات تاریخی یافت میشود.
به طور کلی، از Perfekt برای صحبت کردن و از Präteritum برای نوشتن استفاده میشود.
استثناها:
- افعال “بودن” (sein)، “داشتن” (haben)، “شدن” (werden) و افعال مُدال (können، müssen، wollen، sollen، dürfen، mögen) اغلب حتی در محاوره نیز در Präteritum به کار میروند. مثال: به جای “Ich bin müde gewesen” معمولاً “Ich war müde” گفته میشود.
- اگر شکل Präteritum فعل دشوار تلفظ شود، ممکن است حتی در نوشتار هم از Perfekt استفاده شود.
- استفاده از Präteritum میتواند به متن لحنی ادبیتر یا رسمیتر بدهد.
- در برخی مناطق (اتریش و جنوب آلمان)، Perfekt تقریباً فقط در محاوره و Präteritum تقریباً فقط در نوشتار استفاده میشود.
کاربرد زمان گذشته کامل (Perfekt) در زبان آلمانی محاورهای و نوشتاری
همانطور که قبلاً گفته شد، زمان گذشته کامل (Perfekt) نقش اصلی را در زبان آلمانی محاورهای برای اشاره به گذشته ایفا میکند. آلمانیزبانان بومی معمولاً از Perfekt به عنوان زمان گذشته اصلی در مکالمات روزمره، بازگویی وقایع و به اشتراک گذاشتن تجربیات استفاده میکنند.
در زبان آلمانی نوشتاری، به ویژه در متون رسمیتر مانند رمانها، مقالات خبری و علمی، Präteritum اغلب برای روایت وقایع گذشته ترجیح داده میشود و به نوشتار لحنی رواییتر یا رسمیتر میبخشد.
با این حال، حتی در نوشتار نیز ممکن است از Perfekt در دیالوگها یا نقل قولهای مستقیم برای نشان دادن نحوه صحبت کردن واقعی افراد استفاده شود. همچنین، همانطور که قبلاً ذکر شد، Präteritum افعال “بودن” (sein)، “داشتن” (haben)، “شدن” (werden) و افعال مُدال، استثنا هستند و در هر دو زبان محاورهای و نوشتاری رایجاند.
در نتیجه، انتخاب بین Perfekt و Präteritum یک تصمیم سبکی مهم در زبان آلمانی است. Perfekt در گفتار غالب است، در حالی که Präteritum اغلب در نوشتار رسمی ترجیح داده میشود. آگاهی از تفاوتهای منطقهای نیز به زبانآموزان در درک ظرافتهای استفاده از زمانها در مناطق مختلف آلمانیزبان کمک میکند.
مثالهای متنوع از جملات با زمان گذشته کامل در زبان آلمانی
برای درک بهتر کاربرد زمان گذشته کامل در زبان آلمانی، در اینجا مثالهای متنوعی ارائه میشود:
با فعل کمکی «داشتن» (haben):
- لیزا دیروز آشپزخانه را تمیز کرد. (Lisa hat gestern die Küche geputzt)
- من موسیقی گوش کردهام. (Ich habe Musik gehört)
- او دیروز تنیس بازی کرد. (Sie hat gestern Tennis gespielt)
- من تکالیفم را انجام دادهام. (Ich habe meine Hausaufgaben gemacht)
- ما پیتزا خوردهایم. (Wir haben Pizza gegessen)
- او نامهای نوشته است. (Er hat einen Brief geschrieben)
- ما غذا را پختهایم. (Wir haben das Essen gekocht)
- آنها پول زیادی به دست آوردهاند. (Sie haben viel Geld verdient)
- من اتاقم را تمیز کردهام. (Ich habe mein Zimmer aufgeräumt)
- شما همه به موسیقی گوش دادهاید. (Ihr habt Musik gehört)
- او دوستش را صدا کرد. (Sie hat ihre Freundin angerufen)
- من یک قهوه نوشیدهام. (Ich habe einen Kaffee getrunken)
- کارولین صبحانه را فراموش کرده است. (Caroline hat das Frühstück vergessen)
- مهمانها در مهمانی رقصیدهاند. (Die Gäste haben auf der Party getanzt)
- من آلمانی یاد گرفتهام. (Ich habe Deutsch gelernt)
- دختر به شوخی خندیده است. (Das Mädchen hat über den Witz gelacht)
- اینگه مدت زیادی مطالعه کرده است. (Inge hat lange gelesen)
- دانشآموز مجبور بود تکالیف را انجام دهد. (Der Schüler hat die Aufgabe machen müssen)
- دانشجویان مجبور بودند برای امتحان مطالعه کنند. (Die Studenten haben für die Klausur lernen müssen)
- پسر باید اتاقش را مرتب میکرد. (Der Junge hat sein Zimmer aufräumen sollen)
- ما در را بستهایم. (Wir haben die Tür zugemacht)
- آیا تو تخت را مرتب کردهای؟ (Hast du das Bett gemacht?)
- تام دوشنبه مهمانی داشت. (Tom hat am Montag eine Party gehabt)
- من جواب را نمیدانستم. (Ich habe die Antwort nicht gewusst)
- من یک کتاب خواندهام. (Ich habe ein Buch gelesen)
- من کیک پختهام. (Ich habe einen Kuchen gebacken)
- من دوش گرفتهام. (Ich habe geduscht)
- من کتاب را خواندهام. (Ich habe das Buch gelesen)
- میشائیل دفتر را مرتب کرده است. (Michael hat das Büro aufgeräumt)
- او تصمیم گرفته است که همیشه منظم باشد. (Er hat sich vorgenommen, jetzt immer so ordentlich zu sein)
- دفتر تغییر کرده است. (Das Büro hat sich verändert)
با فعل کمکی «بودن» (sein):
- او به خانه رفته است. (Sie ist nach Hause gegangen)
- پسر امروز به مدرسه رفته است. (Der Junge ist heute zur Schule gegangen)
- دختر از روی مانع پریده است. (Das Mädchen ist über das Hindernis gesprungen)
- اوضاع اتفاق افتاده است. (Die Situation ist passiert)
- زن بلند شده است. (Die Frau ist aufgestanden)
- دانشآموز به خانه رفته است. (Der Student ist nach Hause gefahren)
- من دو ساعت پیش راه افتادهام. (Ich bin vor zwei Stunden losgefahren)
- من اینجا پیاده آمدهام. (Ich bin hierher gelaufen)
- من بیدار شدهام. (Ich bin aufgewacht)
- آنا دیروز با ماشین رانندگی کرد. (Anna ist gestern mit dem Auto gefahren)
- آنا هفته گذشته به برلین پرواز کرد. (Anna ist letzte Woche nach Berlin geflogen)
- سیگی دیروز در استخر پرید. (Sigi ist gestern in den Pool gesprungen)
- آیا شما خوب خوابیدهاید؟ (Haben Sie gut geschlafen?)
- دانشآموز از مهمانی رفته است. (Der Student ist von der Party weggegangen)
- اتوبوس ساعت 8 حرکت کرده است. (Der Bus ist um 8 Uhr abgefahren)
- آنا به آلمان پرواز کرد. (Anna ist nach Deutschland geflogen)
- من ساعت 7 به خانه آمدم. (Ich bin um 7 Uhr nach Hause gekommen)
- آیا شما قبلاً به خواب رفتهاید؟ (Bist du schon eingeschlafen?)
- پل دانشآموز کوشایی بوده است. (Paul ist ein fleißiger Student gewesen)
- ساندرا دیروز به کلاس نیامد. (Sandra ist gestern nicht zum Unterricht gekommen)
- ما سال گذشته به اروپا سفر کردیم. (Wir sind letztes Jahr nach Europa gereist)
- آیا شما تا به حال به استرالیا پرواز کردهاید؟ (Bist du jemals nach Australien geflogen?)
- من هرگز در چین نبودهام. (Ich bin noch nie in China gewesen)
- آنها شنبه به سینما رفتند. (Sie sind am Samstag ins Kino gegangen)
- ما به خانه رفتهایم. (Wir sind nach Hause gegangen)
- آیا شما ساعت ده به خواب رفتهاید؟ (Seid ihr um zehn Uhr eingeschlafen?)
- آیا شما به دانشگاه رفتهاید؟ (Seid Sie zur Uni gelaufen?)
- مادربزرگم در سال 1978 فوت کرد. (Meine Großmutter ist im Jahre 1978 gestorben)
- من به مادیسون راندهام. (Ich bin nach Madison gefahren)
- آنها با دوچرخهشان راندهاند. (Sie sind mit ihrem Fahrrad gefahren)
- من به آلمان پرواز کردهام. (Ich bin nach Deutschland geflogen)
- شما به خانه رفتید. (Du bist nach Hause gegangen)
- او زود بیدار شد. (Er ist früh aufgestanden)
- ما به سینما رفتیم. (Wir sind ins Kino gegangen)
- آنها دیر به خانه آمدند. (Sie sind spät nach Hause gekommen)
- کودک ساعت 7 بیدار شد. (Das Kind ist um 7 Uhr aufgewacht)
- مادربزرگم در سن 80 سالگی فوت کرد. (Meine Großmutter ist mit 80 Jahren gestorben)
- من سوار اتوبوس شدم. (Ich bin in den Bus eingestiegen)
- من دو ساعت پیش راه افتادم. (Ich bin vor zwei Stunden losgefahren)
- من اینجا پیاده آمدهام. (Ich bin hierher gelaufen)
- من بیدار شدهام. (Ich bin aufgewacht)
- همه همکاران به دفتر او آمدهاند. (Alle Kollegen sind in sein Büro gekommen)
- عشق میشائیل به نظم بیدار شده است. (Michaels Ordungsliebe ist erwacht)
- چه اتفاقی برای میشائیل افتاده است؟ (Was ist mit Michael geschehen?)
- همه همکاران به دفتر او آمدهاند. (Alle Kollegen sind in sein Büro gekommen)
- عشق میشائیل به نظم بیدار شده است. (Michaels Ordungsliebe ist erwacht)
- چه اتفاقی برای میشائیل افتاده است؟ (Was ist mit Michael geschehen?)
نتیجهگیری: تسلط بر زمان گذشته کامل در زبان آلمانی
زمان گذشته کامل (Perfekt) یکی از ارکان اصلی دستور زبان آلمانی است و تسلط بر آن برای برقراری ارتباط مؤثر، به ویژه در زبان محاورهای، بسیار مهم است. این زمان، که برای توصیف اعمال به پایان رسیده در گذشته به کار میرود، از ترکیب فعل کمکی “داشتن” یا “بودن” و قسمت سوم فعل (Partizip II) ساخته میشود. انتخاب فعل کمکی مناسب و ساخت صحیح Partizip II، از جمله نکات کلیدی در استفاده از این زمان هستند. همچنین، درک تفاوتهای ظریف بین Perfekt و گذشته ساده (Präteritum) و آگاهی از کاربرد هر کدام در محاوره و نوشتار، به زبانآموزان کمک میکند تا با اطمینان و دقت بیشتری از این زمان استفاده کنند. با تمرین مستمر و قرار گرفتن در معرض زبان آلمانی، میتوان به تدریج بر پیچیدگیهای Perfekt غلبه کرد و به تسلط لازم در استفاده از آن دست یافت.