در زبان آلمانی، به دستهای از افعال میگوییم افعال قوی که ویژگی اصلیشون اینه که برای ساختن زمان گذشته، مصوت اصلی (ریشه) اونها تغییر میکنه. به این تغییر مصوت، Ablaut گفته میشه. این دقیقاً برعکس افعال ضعیفه که خیلی منظمتر عمل میکنن و برای ساختن زمان گذشته از یه پسوند ثابت استفاده میکنن (معمولاً -t- یا -d-).
یه نکته مهم و قابل توجه اینه که تغییر ریشه در افعال قوی فقط مربوط به زمان گذشته نیست! هر فعلی که در زمان حال، مصوت ریشهاش در صرف سوم شخص مفرد تغییر کنه (مثلاً فعل sehen به sieht تبدیل میشه)، به عنوان فعل قوی شناخته میشه. این نشون میده که تغییر در افعال قوی میتونه فراتر از زمان گذشته هم رخ بده.
شاید در بعضی منابع ببینید که افعال قوی رو مترادف با افعال بیقاعده (Irregular) دونستن و به همین دلیل بر ضرورت حفظ کردن اشکال مختلف اونها تأکید کردن. درسته که در مقایسه با افعال ضعیف بیقاعده هستن، اما یه دیدگاه دیگه وجود داره که اشاره میکنه اگرچه افعال قوی بیقاعده به نظر میان، اما اغلب از الگوهای قابل پیشبینی بر اساس همین تغییرات مصوت پیروی میکنن. ویژگی اصلی و متمایز کننده این افعال، دقیقاً همین تغییر مصوت هنگام صرف در زمانهای مختلفه که اونها رو به وضوح از افعال ضعیف جدا میکنه.
حالا بیایید نگاهی به شکلهای خاصشون در زمانهای گذشته بندازیم. در زمان گذشته ساده (Präteritum)، افعال قوی یه ویژگی خاص دارن: در اول شخص و سوم شخص مفرد، پایانی ندارن، درست مثل افعال مُدال. اسم مفعول (Partizip II) اونها هم همیشه به -en ختم میشه. شکل زمان گذشته سادهشون بدون هیچ پسوندی ساخته میشه و تنها با همون تغییر مصوت ریشه. و اسم مفعولشون اغلب به شکل (ge-)X-en ظاهر میشه که X همون ریشه تغییر یافته است و معمولاً یه تغییر مصوت دیگه هم داره. این ویژگی شبیه افعال قوی در زبان انگلیسیه، مثل give/gave/given.
به طور کلی، هر فعل آلمانی سه جزء اصلی داره که باید باهاشون آشنا بشید و برای افعال قوی یادگیری این سه جزء حیاتیه: مصدر (Infinitiv)، سوم شخص مفرد در زمان گذشته ساده (3. Person Singular Präteritum) و اسم مفعول (Partizip II). افعال قوی همواره در زمان گذشته ساده تغییر مصوت ریشه دارن و این تغییر اغلب در اسم مفعولشون هم دیده میشه.
ویژگیهای اصلی افعال قوی
حالا که با افعال قوی آشنا شدیم، بیایید ویژگیهای کلیدی که آنها را متمایز میکند و اهمیتشان برای یادگیری آلمانی را مرور کنیم:
ویژگیهای اصلی افعال قوی:
- تغییر مصوت (Ablaut): بارزترین و مهمترین ویژگی آنها همین است. مصوت اصلی ریشه فعل در زمان گذشته ساده (Präteritum) و اغلب در اسم مفعول (Partizip II) تغییر میکند.
- اسم مفعول خاص: اسم مفعول (Partizip II) افعال قوی معمولاً به -en ختم میشود و اغلب پیشوند ge- را هم دارند (مثل gesprochen، gesehen).
- پایان متفاوت در گذشته ساده: در زمان گذشته ساده (Präteritum)، افعال قوی در صرف اول شخص مفرد (ich) و سوم شخص مفرد (er, sie, es) پایانی ندارند، درست شبیه افعال مُدال (Modalverben).
- یادگیری سه جزئی: افعال قوی معمولاً با سه جزء اصلی خود شناخته میشوند که برای تسلط بر آنها اغلب باید این سه شکل را به خاطر بسپارید: مصدر (Infinitiv)، سوم شخص مفرد در زمان گذشته ساده (3. Person Singular Präteritum) و اسم مفعول (Partizip II).
اهمیت تسلط به افعال قوی
چرا تأکید ما بر افعال قوی اینقدر زیاد است؟ دلیلش ساده است: بسیاری، شاید بتوان گفت پرکاربردترین افعال در زبان آلمانی، جزو دسته افعال قوی هستند! به این نمونهها نگاه کنید: gehen (رفتن)، sehen (دیدن)، sprechen (صحبت کردن)، kommen (آمدن)، essen (خوردن)، trinken (نوشیدن) و دهها فعل مهم دیگر.
تسلط بر صرف و شکلهای مختلف افعال قوی کاملاً ضروری است تا بتوانید جملات آلمانی را از نظر دستوری صحیح و در زمانهای مختلف بسازید و درک کنید. همانطور که اشاره شد، این افعال به طور مکرر هم در زبان آلمانی گفتاری و هم نوشتاری ظاهر میشوند؛ بنابراین، تسلط بر آنها نقش محوری در دستیابی به روانی (Fluency) در این زبان دارد. اگر میخواهید روان آلمانی صحبت کنید، باید افعال قوی را خوب بشناسید!
درک مفهوم Ablaut در افعال قوی آلمانی
بیایید کمی بیشتر روی این مفهوم Ablaut تمرکز کنیم، چون قلب تپندهی افعال قوی است.
Ablaut، که به آن “تغییر مصوت ریشه” یا “تغییر مصوت ساقه” هم گفته میشود، به این معناست که صدای حرف صدادار در ریشهی فعل به یک شکل منظم تغییر میکند تا نشان دهد زمان فعل عوض شده است. به عبارت دیگر، Ablaut یک تغییر داخلی در مصوت فعل است که برای ساختن زمان گذشته و اغلب اسم مفعول به کار میرود. این همان چیزی است که افعال قوی را از افعال ضعیف متمایز میکند؛ افعال ضعیف برای نشان دادن زمان گذشته از پسوند دندانی (-t- یا -d-) استفاده میکنند.
جالب است بدانید که Ablaut یک سیستم بسیار قدیمی و منظم از تغییرات مصوت است که ریشه در زبان باستانی نیاهندواروپایی (Proto-Indo-European) دارد. نمونههای زندهی آن را هنوز هم در زبان انگلیسی میبینیم، مثل: sing (حال)، sang (گذشته ساده)، sung (اسم مفعول). نشانههای این سیستم تغییر مصوت (Ablaut) در تمام زبانهای هندواروپایی امروزی وجود دارد. در واقع، ساختارهای مختلف مصوت ریشه که از Ablaut در زبان نیاهندواروپایی به وجود آمدند، بعدها در زبانهای ژرمنی (مثل آلمانی) تبدیل به نشانههای اصلی زمان شدند.
یک نکتهی جالب تاریخی: در زبان نیاهندواروپایی در ابتدا فقط یک مصوت کوتاه “e” وجود داشته! این مصوت به مرور زمان و بر اساس صداهای اطرافش تغییر کرده و همین فرآیند باعث به وجود آمدن سیستم بسیار پیچیدهتر صداهای صدادار در زبانهای هندواروپایی امروزی شده است. درک ریشه Ablaut به ما کمک میکند تا متوجه شویم چرا این تغییرات مصوت در افعال آلمانی “بیقاعده مطلق” نیستند، بلکه بخشی از یک الگوی تاریخی عمیق هستند.
دستهبندی الگوهای Ablaut (هفت گروه سنتی)
حالا که فهمیدیم Ablaut چیست و چه ریشهای دارد، جالبه بدانید که فعلهای قوی در زبانهای ژرمنی به طور سنتی بر اساس نوع دقیق تغییری که در مصوت ریشهشان اتفاق میافتد، به هفت گروه اصلی تقسیم میشوند. این گروهبندی بیشتر بر اساس نوع مصوت و حروف بیصدایی است که بلافاصله بعد از آن مصوت در ریشهی فعل قرار میگیرند.
این هفت گروه توسط یک زبانشناس انگلیسی به اسم هنری سوییت نامگذاری شدند. برای اینکه بهتر متوجه دستهبندی شوید، میتوانید مثالهای انگلیسی معادل آنها را در نظر بگیرید: گروههایی مثل فعلهای “drive” (طبقه ۱)، “choose” (طبقه ۲)، “bind” (طبقه ۳)، “bear” (طبقه ۴)، “give” (طبقه ۵)، “shake” (طبقه ۶) و “fall” (طبقه ۷).
همانطور که در جداول تخصصیتر (که بر اساس زبانهای ژرمنی قدیمی هستند) نشان داده شده، این گروهها الگوهای مشخصی در تغییرات مصوت دارند که ریشهشان در زبان باستانی نیاهندواروپایی است. زیرشاخههای گروه هفتم هم بر اساس الگوهای صدایی خاص در ریشهشان (مثل ترکیب “a” با “i” یا “u” و غیره) مشخص میشوند.
این دستهبندی هفتگانه به وضوح نشان میدهد که تغییر مصوت در فعلهای قوی آلمانی یک اتفاق تصادفی یا کاملاً بیقاعده نیست، بلکه از الگوهای پایهای و تاریخی عمیق در زبانهای ژرمنی باستان نشأت میگیرد.
مثالهای گویا از الگوهای Ablaut
برای اینکه مفهوم Ablaut و این الگوها براتون ملموستر بشه، بیایید چند تا مثال کلیدی از طبقات مختلف افعال قوی آلمانی رو ببینیم که تغییرات مصوت رو در سه جزء اصلیشون (مصدر، گذشته ساده و اسم مفعول) نشون میدن. اینها مثالهای مهمی هستند که به خاطر سپردنشان به درک الگوها کمک میکند:
- طبقه 1: reiten (سوار شدن) – ritt – geritten (الگوی مصوت: ei -> i -> i)
- طبقه 2: fliegen (پرواز کردن) – flog – geflogen (الگوی مصوت: ie -> o -> o)
- طبقه 3: finden (یافتن) – fand – gefunden (الگوی مصوت: i -> a -> u)
- طبقه 4: nehmen (گرفتن) – nahm – genommen (الگوی مصوت: e -> a -> o)
- طبقه 5: lesen (خواندن) – las – gelesen (الگوی مصوت: e -> a -> e)
- طبقه 6: tragen (حمل کردن) – trug – getragen (الگوی مصوت: a -> u -> a)
- طبقه 7: heißen (نامیده شدن) – hieß – geheißen (الگوی مصوت: ei -> ie -> ei)
این مثالها (و مثلاً فعل متعلق به طبقه ۲ که ریشهاش در نیاژرمنی bēodan بوده) با نشون دادن هر سه جزء اصلی فعل، تغییرات مصوتی رو که در زمانهای مختلف فعل رخ میده، به خوبی نمایان میکنن و کمک میکنن این الگوها رو در ذهنتون تثبیت کنید.
حالا که با الگوهای Ablaut در افعال قوی آشنا شدیم، بیایید نگاهی به ریشههای این پدیده بیندازیم. فهمیدن اینکه این تغییرات مصوت از کجا آمدهاند، میتواند به درک عمیقتر ما از ساختار زبان آلمانی کمک کند.
ریشهیابی تا زبان نیاهندواروپایی
افعال قوی آلمانی و الگوهای Ablaut آنها ریشههای بسیار عمیقی دارند و مستقیماً به زبان باستانی نیاهندواروپایی (Proto-Indo-European) برمیگردند. Ablaut در زبان نیاهندواروپایی یک پدیدهی بسیار رایج و منظم بوده است و جالب اینجاست که فقط محدود به افعال نبوده، بلکه در انواع گوناگونی از واژگان آن زبان هم رخ میداده است.
زبان نیاهندواروپایی دارای یک سیستم منظم تغییر مصوت به نام همین Ablaut بوده است. ساختارهای متنوع مصوت ریشه که از این Ablaut در آن زبان باستانی نشأت میگرفتهاند (مثل درجات اصلی مصوت شامل e-grade، o-grade، zero grade و درجات طولانی)، بعدها در زبانهای ژرمنی (از جمله آلمانی) تکامل پیدا کرده و تبدیل به نشانگرهای اصلی زمان فعل شدند.
تکامل در خانواده زبانهای ژرمنی
در طول زمان و در خانواده زبانهای ژرمنی، سیستم Ablaut نیاهندواروپایی تکامل بیشتری یافت و همانطور که دیدیم، به نشانگر اصلی زمان گذشته در افعال قوی بدل گشت. فعلهای قوی ژرمنی از شکل خاصی از فعل (معادل فعل کامل در زمان گذشته در نیاهندواروپایی) مشتق شدهاند. در مقابل، فعلهای ضعیف کمی متعاقباً پدید آمدند تا جبران کمبود زمان گذشته در برخی فعلها را انجام دهند. این فعلهای ضعیف، زمان گذشته خود را با افزودن یک پسوند دندانی (-d- یا -t-) به ساقهی فعل میساختند، نه با تغییر مصوت. همین تفاوت ساختاری نشان میدهد که چرا تنها افعال قوی تغییرات مصوت داخلی (Ablaut) را دارا هستند.
تأثیر تغییرات صوتی بر اشکال مدرن
البته، مسیر تکامل زبان همیشه صاف و ساده نبوده است! تغییرات صوتی متعددی در طول توسعه از زبان نیاهندواروپایی به نیاژرمنی و سپس در زبانهای ژرمنی غربی (که زبان آلمانی بخشی از آن است) رخ داد. این تغییرات صوتی منجر به تغییرات و پیچیدگیهایی در الگوهای Ablaut در زبان آلمانی امروزی شدهاند. این تغییرات شامل پدیدههایی مانند:
- grammatischer Wechsel: یک تغییر صامت منظم که ناشی از قانون ورنر بوده است.
- درج u: قبل از حروف مایع (l, r) و خیشومی (m, n) در درجهی صفر Ablaut، یک مصوت u درج شده و عملاً یک درجهی u جدید ایجاد کرده است (مثال: finden که در نیاهندواروپایی درجه صفرش بدون مصوت قبل از n بوده، در ژرمنی به funþan تبدیل شده).
- تغییرات گوناگون مصوت: مانند تغییر o به a و e به i (که بعدها به عنوان Umlaut در زبان آلمانی نقش پیدا کرد).
این تغییرات صوتی باعث شدهاند که الگوهای Ablaut در آلمانی مدرن گاهی پیچیدهتر از ریشهی اصلی نیاهندواروپاییشان به نظر برسند.
اصطلاح “Ablaut”
شاید برایتان جالب باشد بدانید که خودِ اصطلاح “Ablaut” مستقیماً از زبان آلمانی اقتباس شده و توسط زبانشناس برجسته، یاکوب گریم (همان که همراه برادرش داستانهای پریان را جمعآوری کرد) در قرن نوزدهم میلادی (سال ۱۸۱۹) ابداع شده است تا همین پدیدهی منظم تغییر مصوت در افعال قوی را توصیف کند. معنای لغوی این اصطلاح در آلمانی چیزی شبیه به “کاهش صدا” یا “صدای دور” است.
البته، پدیدهی تغییر مصوت خیلی پیشتر از قرن نوزدهم، توسط دستورنویسان باستانی مانند دستورنویسان زبان سانسکریت شناسایی و توصیف شده بود. جالب اینجاست که دستورنویسان اولیه زبان آلمانی گاهی اوقات از این اصطلاح به گونهای انتقادی استفاده میکردند تا به آن چیزی که آنهـا “ناهماهنگی” یا “بینظمی” افعال قوی در مقایسه با افعال ضعیف منظم میدانستند، اشاره کنند. اما امروز میدانیم که Ablaut یک بینظمی محض نیست، بلکه بازتابدهندهی یک سیستم منظم باستانی و تکامل یافته است.
صرف افعال قوی در زمانهای مختلف
حالا که با ذات افعال قوی و ریشههای عمیق Ablaut آشنا شدیم، بیایید ببینیم این افعال مهم در زمان حال ساده (Präsens) چطور رفتار میکنند و چطور صرف میشوند.
زمان حال ساده (Präsens)
خبر خوب اینجاست که در حالت کلی، افعال قوی از نظر پایانههای شخصی در زمان حال، همانند افعال ضعیف عمل میکنند. یعنی برای اشخاص مختلف، همان پایانههایی را میگیرند که احتمالاً با آنها آشنا هستید:
- ich (من) –> پایانهی -e
- du (تو) –> پایانهی -st
- er/sie/es (او/او زن/آن) –> پایانهی -t
- wir (ما) –> پایانهی -en
- ihr (شما جمع خودمانی) –> پایانهی -t
- sie/Sie (آنها/شما محترمانه) –> پایانهی -en
اما ویژگی اصلی و نکتهای که باید در صرف زمان حال افعال قوی به آن دقت ویژهای داشته باشید این است که بسیاری از این افعال در دوم شخص مفرد (du) و سوم شخص مفرد (er/sie/es) دچار تغییر در مصوت ریشه خود میشوند. به این تغییر ریشه در اینجا گاهی Ablaut و گاهی هم (چون در زمان حال اغلب ناشی از Umlaut است) Umlaut گفته میشود.
بیایید رایجترین الگوهای این تغییر مصوت در زمان حال را ببینیم:
- تغییر مصوت “a” در ریشه به “ä”
- (مثال: فعل laufen (دویدن) –> du läufst، er/sie/es läuft)
- تغییر مصوت “au” در ریشه به “äu”
- (مثال: فعل laufen (دویدن) –> du läufst، er/sie/es läuft – توجه داشته باشید که در اینجا فعل مثال همان laufen است که هم “a” و هم “au” دارد، اما فعلهای قوی دیگری هم هستند که صرفاً با “au” در ریشه، در این حالتها “äu” میگیرند).
- تغییر مصوت “e” در ریشه به “i”
- (مثال: فعل geben (دادن) –> du gibst، er/sie/es gibt)
- تغییر مصوت “e” در ریشه به “ie”
- (مثال: فعل sehen (دیدن) –> du siehst، er/sie/es sieht)
باید توجه داشت که کدام افعال قوی در زمان حال ریشهی خود را تغییر میدهند؛ معمولاً آنهایی که در حالت مصدر، در ریشهشان مصوتهای -A-، -AU- یا -E- دارند، مستعد این تغییر در دوم و سوم شخص مفرد زمان حال هستند. همانطور که مثال فعل sehen (که به شکل sieht صرف میشود) به خوبی نشان میدهد، این تغییر ریشه در زمان حال برای این اشخاص اتفاق میافتد.
اما یک نکته خیلی مهم! در حالی که این تغییرات برای یادگیری ضروری هستند، واقعیت این است که فقط تعداد محدودی از افعال قوی در دوم و سوم شخص مفرد زمان حال خود تغییر ریشه دارند. بیشتر افعال قوی در صرف زمان حال، از همان مصوت ریشهای که در مصدرشان وجود دارد استفاده میکنند و تنها پایانههای شخصی را میگیرند.
درک این نکته، کلیدی است: وقتی یک فعل قوی در زمان حال تغییر مصوت ریشه دارد، این تغییر فقط و فقط در حالتهای “du” و “er/sie/es” رخ میدهد. در حالی که سایر حالتها (ich، wir، ihr، sie/Sie) مصوت ریشهی مصدر را بدون هیچ تغییری حفظ میکنند. این قاعدهی مهمی است که باید همیشه در صرف زمان حال افعال قوی که تغییر ریشه دارند، به خاطر بسپارید.
فعل (مصدر) | ich | du | er/sie/es | wir | ihr | sie/Sie |
laufen (دویدن) | laufe | läufst | läuft | laufen | lauft | laufen |
geben (دادن) | gebe | gibst | gibt | geben | gebt | geben |
sehen (دیدن) | sehe | siehst | sieht | sehen | seht | sehen |
sprechen (صحبت کردن) | spreche | sprichst | spricht | sprechen | sprecht | sprechen |
زمان گذشته ساده (Präteritum)
بعد از زمان حال، بیایید نگاهی بیندازیم به شکل فعلهای قوی در زمان گذشته ساده (Präteritum). اینجا جایی است که یکی از ویژگیهای اصلی و متمایزکننده این افعال، یعنی Ablaut، به وضوح خودش را نشان میدهد.
تشکیل زمان گذشته ساده
زمان گذشته ساده در فعلهای قوی، عمدتاً و در درجه اول با تغییر در مصوت ریشه (همان Ablaut) ساخته میشود. این برخلاف افعال ضعیف است که برای ساختن زمان گذشته از یک پسوند ثابت دندانی (-t- یا -d-) استفاده میکنند. پس، در افعال قوی به جای افزودن پسوند، مصوت داخلی فعل تغییر میکند.
پایانهای شخصی در Präteritum
فعلهای قوی در زمان گذشته ساده (Präteritum) مجموعهای از پایانهای شخصی ویژه را میگیرند که کمی با زمان حال متفاوت است:
- برای ich (من) –> پایان ندارد (-)
- برای du (تو) –> پایانهی -st
- برای er/sie/es (او/او زن/آن) –> پایان ندارد (-)
- برای wir (ما) –> پایانهی -en
- برای ihr (شما جمع خودمانی) –> پایانهی -t
- برای sie/Sie (آنها/شما محترمانه) –> پایانهی -en
نکتهی فوقالعاده مهم اینجاست: همانطور که میبینید، در زمان گذشته سادهی افعال قوی، اول شخص مفرد (ich) و سوم شخص مفرد (er/sie/es) هیچ پایانی ندارند. این رفتار دقیقاً مشابه صرف فعلهای مُدال (Modalverben) در زمان گذشته ساده است. به عبارت دیگر، اگر صرف فعلهای مُدال در گذشته ساده را بلد باشید، پایانههای افعال قوی در این زمان را هم بلد هستید (یعنی برای “من” و “او/او زن/آن” پایانی اضافه نمیشود).
درک این نکته حیاتی است: زمان گذشته ساده (Präteritum) فعلهای قوی با دو مشخصه اصلی شناخته میشود: اول، یک مصوت ریشهی متفاوت (که نتیجه Ablaut است) و دوم، مجموعهای خاص از پایانههای شخصی. و همانطور که تأکید کردیم، نداشتن پایان در حالتهای مفرد (ich و er/sie/es) یکی از ویژگیهای بارز و کلیدی این زمان برای افعال قوی است که باید خوب به خاطر بسپارید و به آن دقت کنید.
فعل (مصدر) | ich | du | er/sie/es | wir | ihr | sie/Sie |
gehen (رفتن) | ging | gingst | ging | gingen | gingt | gingen |
sehen (دیدن) | sah | sahst | sah | sahen | saht | sahen |
sprechen (صحبت کردن) | sprach | sprachst | sprach | sprachen | sprecht | sprachen |
kommen (آمدن) | kam | kamst | kam | kamen | kamt | kamen |
finden (یافتن) | fand | fandst | fand | fanden | fandet | fanden |
bleiben (ماندن) | blieb | bliebst | blieb | blieben | bliebt | blieben |
زمان گذشته کامل (Perfekt و Plusquamperfekt)
بعد از زمان گذشته ساده (Präteritum) آشنا شدیم، بیایید به سراغ زمانهای گذشته کامل برویم: Perfekt و Plusquamperfekt. این زمانها در آلمانی بسیار پرکاربرد هستند و نحوه تشکیل آنها برای افعال قوی کمی متفاوت است.
تشکیل با فعلهای کمکی
هر دو زمان Perfekt (که معادل گذشته کامل در زمان حال فارسی است، مثلاً “رفتهام”) و Plusquamperfekt (که معادل گذشته کامل در زمان گذشته فارسی است، مثلاً “رفته بودم”) برای فعلهای قوی با استفاده از یکی از دو فعل کمکی “haben” (داشتن) یا “sein” (بودن) ساخته میشوند.
نحوه ساخت این زمانها اینگونه است: فعل کمکی (“haben” یا “sein”) در جایگاه فعل صرفی قرار میگیرد و متناسب با فاعل و زمان جمله صرف میشود (در زمان حال برای ساخت Perfekt، و در زمان گذشته ساده (Präteritum) برای ساخت Plusquamperfekt). سپس، اسم مفعول (Partizip II) فعل اصلی به انتهای جمله فرستاده میشود.
تشکیل اسم مفعول (Partizip II) برای افعال قوی
نکتهی کلیدی در اینجا، شکل خاص اسم مفعول برای افعال قوی است. اسم مفعول این دسته از افعال معمولاً با اضافه کردن پیشوند “ge-“ به ابتدای ریشهی فعل و پسوند “-en” به انتهای آن ساخته میشود. شکل کلی آن تقریباً به صورت (ge-) + ریشه + -en است.
مهم این است که ریشهی اسم مفعول افعال قوی اغلب (اما نه همیشه) مصوتی متفاوت از ریشهی مصدر و حتی زمان گذشته ساده (Präteritum) دارد (نتیجهی همان Ablaut). اما یک قانون ثابت این است: اسم مفعول فعلهای قوی همیشه با -en تمام میشود. همانطور که گفتیم، بسیاری از افعال قوی در اسم مفعولشان هم تغییر ریشه (Ablaut) میدهند.
برای زمان گذشته کامل ماضی (Plusquamperfekt) هم دقیقاً از همین اسم مفعول که برای گذشته کامل حال (Perfekt) استفاده میشود، به کار میرود. یعنی شکل اسم مفعول و تغییر مصوت آن در هر دو زمان Perfekt و Plusquamperfekt یکسان است.
انتخاب فعل کمکی “haben” یا “sein”
اینکه برای ساختن این زمانها (Perfekt و Plusquamperfekt) از فعل کمکی “haben” استفاده کنیم یا “sein”، بستگی به خود فعل اصلی و معنی آن دارد. قانون کلی این است که افعال گذرا (که مفعول مستقیم میگیرند) معمولاً با “haben” و افعال ناگذر که نشاندهنده حرکت یا تغییر حالت هستند، معمولاً با “sein” ساخته میشوند. این یک قانون کلی برای تمام فعلهای آلمانی است، چه قوی باشند چه ضعیف، و برای افعال قوی هم کاملاً صدق میکند و ربطی به قوی بودن فعل ندارد.
درک این نکته مهم است: زمانهای گذشته کامل (Perfekt و Plusquamperfekt) برای افعال قوی به ترکیب فعلهای کمکی مناسب (“haben” یا “sein”) و یک اسم مفعول خاص نیاز دارند. اسم مفعول افعال قوی به طور مشخص با پسوند “-en” ساخته میشود و اغلب شامل تغییر مصوت در ریشه است. این مشخصه اسم مفعول افعال قوی (ختم شدن به -en)، فرق اصلیاش با اسم مفعول افعال ضعیف است که معمولاً به -t ختم میشود.
فعل (مصدر) | فعل کمکی | اسم مفعول |
gehen (رفتن) | sein | gegangen |
sehen (دیدن) | haben | gesehen |
sprechen (صحبت کردن) | haben | gesprochen |
kommen (آمدن) | sein | gekommen |
finden (یافتن) | haben | gefunden |
bleiben (ماندن) | sein | geblieben |
واژگان افعال قوی رایج آلمانی
خیلی خب، تا اینجا با تعریف افعال قوی، ویژگیهاشون، ریشهی Ablaut و نحوه صرفشون در زمانهای مختلف آشنا شدیم. حالا وقتشه بریم سراغ یک ابزار واقعاً کاربردی که در مسیر یادگیری آلمانی بسیار زیاد باهاش سر و کار خواهید داشت: فهرستی از رایجترین فعلهای قوی!
تسلط بر این فعلها برای روان صحبت کردن و نوشتن به آلمانی کاملاً حیاتیه، چون همانطور که گفتیم بسیاری از پرکاربردترین افعال در زبان آلمانی جزو همین دسته هستند.
در این بخش، یک فهرست کاربردی و جامع از این فعلهای کلیدی برایتان جمعآوری شده است. این فهرست شامل نمونههایی از گروههای مختلف Ablaut هم هست تا تنوع این الگوها را در عمل بهتر ببینید و با آنها آشنا شوید.
ارائه اجزای اصلی برای هر فعل:
برای اینکه یادگیری و تمرین برایتان مؤثرتر باشد، برای هر فعل در این فهرست، سه بخش اصلی آن آورده شده است. همان سه جزء مهمی که قبلاً هم به آنها اشاره کردیم و برای تسلط بر افعال قوی ضروری هستند:
- مصدر (Infinitiv): این شکل اصلی و پایهی فعل است (مثال: gehen – رفتن).
- سوم شخص مفرد در زمان گذشته ساده (3. Person Singular Präteritum): این شکل فعل است که برای “او/او زن/آن” در زمان گذشته ساده به کار میرود (مثال: ging – رفت).
- اسم مفعول (Partizip II): این شکلی از فعل است که معمولاً با فعلهای کمکی “haben” یا “sein” برای ساختن زمانهای گذشته کامل (Perfekt و Plusquamperfekt) استفاده میشود (مثال: gegangen – رفته).
این فهرست یک ابزار عالی برای تمرین و به خاطر سپردن این فعلهای پرکاربرد هست. با دقت اون رو مطالعه کنید و سعی کنید این سه جزء اصلی رو برای هر فعل به خاطر بسپارید؛ این کار قدم بزرگی در تسلط شما بر افعال قوی خواهد بود!
افعال قوی رایج آلمانی با اجزای اصلی و ترجمه:
مصدر | گذشته ساده (سوم شخص مفرد) | اسم مفعول | ترجمه |
backen | buk | gebacken | پختن |
befehlen | befahl | befohlen | دستور دادن |
beginnen | begann | begonnen | شروع کردن |
beißen | biss | gebissen | گاز گرفتن |
bergen | barg | geborgen | نجات دادن |
bersten | barst | geborsten | ترکیدن |
biegen | bog | gebogen | خم کردن |
bieten | bot | geboten | پیشنهاد دادن |
binden | band | gebunden | بستن |
bitten | bat | gebeten | خواهش کردن |
blasen | blies | geblasen | وزیدن |
bleiben | blieb | geblieben | ماندن |
bleichen | blich | geblichen | سفید کردن |
braten | briet | gebraten | کباب کردن |
brechen | brach | gebrochen | شکستن |
dreschen | drosch | gedroschen | خرمن کوبیدن |
dringen | drang | gedrungen | نفوذ کردن |
empfehlen | empfahl | empfohlen | توصیه کردن |
erschrecken | erschrak | erschrocken | ترسیدن |
erwägen | erwog | erwogen | در نظر گرفتن |
essen | aß | gegessen | خوردن |
fahren | fuhr | gefahren | رانندگی کردن، سفر کردن |
fallen | fiel | gefallen | افتادن |
fangen | fing | gefangen | گرفتن |
fechten | focht | gefochten | شمشیربازی کردن |
finden | fand | gefunden | یافتن |
flechten | flocht | geflochten | بافتن |
fliegen | flog | geflogen | پرواز کردن |
fliehen | floh | geflohen | فرار کردن |
fließen | floss | geflossen | جاری شدن |
fressen | fraß | gefressen | با ولع خوردن (حیوانات) |
frieren | fror | gefroren | یخ زدن |
gären | gor | gegoren | تخمیر شدن |
gebären | gebar | geboren | به دنیا آوردن |
geben | gab | gegeben | دادن |
gedeihen | gedieh | gediehen | شکوفا شدن |
gehen | ging | gegangen | رفتن |
gelingen | gelang | gelungen | موفق شدن |
gelten | galt | gegolten | معتبر بودن |
genesen | genas | genesen | بهبود یافتن |
genießen | genoss | genossen | لذت بردن |
geschehen | geschah | geschehen | اتفاق افتادن |
gewinnen | gewann | gewonnen | برنده شدن |
gießen | goss | gegossen | ریختن |
gleichen | glich | geglichen | شبیه بودن |
gleiten | glitt | geglitten | سر خوردن |
glimmen | glomm | geglommen | سوسو زدن |
graben | grub | gegraben | حفر کردن |
greifen | griff | gegriffen | گرفتن |
halten | hielt | gehalten | نگه داشتن |
hängen | hing | gehangen | آویزان بودن |
hauen | haute | gehauen | ضربه زدن |
heben | hob | gehoben | بلند کردن |
heißen | hieß | geheißen | نامیده شدن |
helfen | half | geholfen | کمک کردن |
klimmen | klomm | geklommen | بالا رفتن |
klingen | klang | geklungen | صدا دادن |
kneifen | kniff | gekniffen | نیشگون گرفتن |
kommen | kam | gekommen | آمدن |
kriechen | kroch | gekrochen | خزیدن |
laden | lud | geladen | بار کردن |
lassen | ließ | gelassen | گذاشتن |
laufen | lief | gelaufen | دویدن |
leiden | litt | gelitten | رنج کشیدن |
leihen | lieh | geliehen | قرض دادن |
lesen | las | gelesen | خواندن |
liegen | lag | gelegen | دراز کشیدن |
lügen | log | gelogen | دروغ گفتن |
mahlen | mahlte | gemahlen | آسیاب کردن |
meiden | mied | gemieden | اجتناب کردن |
melken | molk | gemolken | دوشیدن |
messen | maß | gemessen | اندازه گرفتن |
misslingen | misslang | misslungen | ناموفق بودن |
nehmen | nahm | genommen | گرفتن |
pfeifen | pfiff | gepfiffen | سوت زدن |
preisen | pries | gepriesen | ستایش کردن |
quellen | quoll | gequollen | جوشیدن |
raten | riet | geraten | حدس زدن |
reiben | rieb | gerieben | مالیدن |
reißen | riss | gerissen | پاره کردن |
reiten | ritt | geritten | سوار شدن |
riechen | roch | gerochen | بو دادن |
ringen | rang | gerungen | کشتی گرفتن |
rinnen | rann | geronnen | جاری شدن (آب) |
rufen | rief | gerufen | صدا زدن |
salzen | salzte | gesalzen | نمک زدن |
saufen | soff | gesoffen | نوشیدن (حیوانات) |
saugen | sog | gesogen | مکیدن |
schaffen | schuf | geschaffen | خلق کردن |
schallen | scholl | geschallt | طنین انداز شدن |
scheiden | schied | geschieden | جدا شدن |
scheinen | schien | geschienen | درخشیدن |
scheißen | schiss | geschissen | مدفوع کردن |
scheren | schor | geschoren | چیدن (مو) |
schieben | schob | geschoben | هل دادن |
schießen | schoss | geschossen | شلیک کردن |
schinden | schindete | geschunden | بدرفتاری کردن |
schlafen | schlief | geschlafen | خوابیدن |
schlagen | schlug | geschlagen | ضربه زدن |
schleichen | schlich | geschlichen | دزدکی راه رفتن |
schleifen | schliff | geschliffen | تیز کردن |
schließen | schloss | geschlossen | بستن |
schlingen | schlang | geschlungen | حلقه زدن |
schmeißen | schmiss | geschmissen | پرت کردن |
schmelzen | schmolz | geschmolzen | ذوب شدن |
schneiden | schnitt | geschnitten | بریدن |
schreiben | schrieb | geschrieben | نوشتن |
schreien | schrie | geschrien | فریاد زدن |
schreiten | schritt | geschritten | قدم برداشتن |
schweigen | schwieg | geschwiegen | سکوت کردن |
schwimmen | schwamm | geschwommen | شنا کردن |
schwinden | schwand | geschwunden | محو شدن |
schwingen | schwang | geschwungen | تاب خوردن |
schwören | schwor | geschworen | قسم خوردن |
sehen | sah | gesehen | دیدن |
singen | sang | gesungen | آواز خواندن |
sinken | sank | gesunken | غرق شدن |
sinnen | sann | gesonnen | اندیشیدن |
sitzen | saß | gesessen | نشستن |
spalten | spaltete | gespalten | شکافتن |
speien | spie | gespien | تف کردن |
spinnen | spann | gesponnen | ریسیدن |
sprechen | sprach | gesprochen | صحبت کردن |
sprießen | spross | gesprossen | جوانه زدن |
springen | sprang | gesprungen | پریدن |
stechen | stach | gestochen | نیش زدن |
stehen | stand | gestanden | ایستادن |
stehlen | stahl | gestohlen | دزدیدن |
steigen | stieg | gestiegen | بالا رفتن |
sterben | starb | gestorben | مردن |
stinken | stank | gestunken | بو دادن |
stoßen | stieß | gestoßen | هل دادن |
streichen | strich | gestrichen | مالیدن |
streiten | stritt | gestritten | دعوا کردن |
tragen | trug | getragen | حمل کردن |
treffen | traf | getroffen | ملاقات کردن |
treiben | trieb | getrieben | راندن |
treten | trat | getreten | لگد زدن |
trinken | trank | getrunken | نوشیدن |
trügen | trog | getrogen | فریب دادن |
tun | tat | getan | انجام دادن |
verderben | verdarb | verdorben | فاسد شدن |
verdrießen | verdross | verdrossen | ناراحت کردن |
vergessen | vergaß | vergessen | فراموش کردن |
verlieren | verlor | verloren | گم کردن |
verschleißen | verschliss | verschlissen | کهنه شدن |
verzeihen | verzieh | verziehen | بخشیدن |
wachsen | wuchs | gewachsen | رشد کردن |
waschen | wusch | gewaschen | شستن |
weben | wob | gewoben | بافتن |
weichen | wich | gewichen | عقب نشینی کردن |
weisen | wies | gewiesen | نشان دادن |
werben | warb | geworben | تبلیغ کردن |
werfen | warf | geworfen | پرتاب کردن |
wiegen | wog | gewogen | وزن کردن |
winden | wand | gewunden | پیچیدن |
wringen | wrang | gewrungen | چلاندن |
ziehen | zog | gezogen | کشیدن |
zwingen | zwang | gezwungen | مجبور کردن |
بیقاعدگیها و استثنائاتی که حتی در دل همین افعال قوی هم وجود دارند! بله، با اینکه افعال قوی الگوهای Ablaut خودشون رو دارند، اما بعضی از اونها کاملاً از الگوهای معمول گروه خودشون پیروی نمیکنند یا در صرفشون ویژگیهای غیرمعمولی نشان میدهند.
بررسی رفتار بیقاعده و دلایل تاریخی
برای این بیقاعدگیها معمولاً توضیحات مفصلی وجود دارد که ریشه در تغییرات تاریخی زبان دارد. برای مثال، به فعلهای گروه 2b اشاره شده که منشأ مشخصی ندارند و به نظر نمیآید از الگوی Ablaut زبان نیاهندواروپایی پیروی کرده باشند. همچنین استثنائاتی در گروه 3 داریم که در آنها مصوتها با دو صامت دنبال میشوند و این ویژگیهای خاص تغییرات صدا در طول تاریخ باعث به وجود آمدن زیرگروهها و همین شکلهای غیرمعمول در گروههای افعال قوی شده است. فعلهایی مثل “stand” (ایستادن) مثالهایی از این فعلهای کمی غیرمعمول در صرفشان هستند.
افعال مختلط (Mixed Verbs): یک دسته بیقاعده خاص
علاوه بر این، یک دسته دیگه از فعلها در آلمانی داریم که بیقاعده هستند اما کاملاً جزو افعال قوی محسوب نمیشوند و بهشون میگوییم فعلهای مختلط (Mixed Verbs). این فعلها هم ویژگیهای قوی (مثل تغییر ریشه Ablaut) و هم ویژگیهای ضعیف (مثل گرفتن پسوند زمان گذشته -t-) را در صرفشان نشان میدهند. مهمترین این فعلها که باید بشناسید عبارتند از: haben (داشتن)، kennen (شناختن)، wissen (دانستن)، denken (فکر کردن)، bringen (آوردن)، rennen (دویدن)، nennen (نامیدن)، brennen (سوختن)، wenden (گرداندن) و senden (فرستادن). اینها فعلهای پرکاربردی هستند که باید صرف بیقاعده آنها را به خاطر بسپارید.
انتقال تاریخی به گروه ضعیف
جالب است بدانید که بعضی از فعلهایی که در گذشتههای دورتر جزو افعال قوی اصلی بودند، به مرور زمان به گروه افعال ضعیف منتقل شدهاند و شکل منظمتری پیدا کردهاند. مثلاً در زبان انگلیسی هم میبینیم که فعلهایی مثل “burn” (سوزاندن/سوختن) و “help” (کمک کردن) که قبلاً قوی بودند، الان بیشتر به شکل ضعیف صرف میشوند.
جفتهای افعال قوی و ضعیف: نشانهای از تحول زبان
موضوع جالب دیگه این است که در مواردی، یک فعل میتواند هم به شکل قوی و هم به شکل ضعیف به کار برود و هر دو صرف معتبر باشند (مثل فعل “weben” که میتواند در گذشته “wob” بیاید و هم “webte“). این دو شکل قوی و ضعیف ممکن است از نظر کاربرد دستوری، معنایی یا حتی سبکی با هم تفاوتهای ظریفی داشته باشند (مثلاً یکی در زبان رسمیتر و دیگری در زبان روزمره به کار رود). وجود این جفتهای قوی/ضعیف نشان میدهد که زبان آلمانی همیشه در حال تغییر و تحول بوده و بعضی از فعلهایی که قبلاً صرفاً قوی بودند، کمکم دارند به سمت منظمتر شدن پیش میروند و سیستم ضعیف در حال گسترش است.
مقایسه افعال قوی، ضعیف و مختلط
ویژگیهای افعال ضعیف (با قاعده): افعال ضعیف، زمان گذشته و اسم مفعول خود را با اضافه کردن یک پسوند دندانی به ریشهی فعل میسازند و هیچ تغییری در مصوت ریشه آنها رخ نمیدهد.
- در زمان گذشته ساده (Präteritum)، پسوند -te به ریشه اضافه میشود.
- در اسم مفعول (Partizip II)، پسوند -t (معمولاً همراه با پیشوند ge-) به ریشه اضافه میشود.
الگوی صرف افعال ضعیف بسیار قابل پیشبینی است. برای مثال:
- sagen (گفتن): ich sage, du sagst, er sagt, wir sagen, ihr sagt, sie/Sie sagen (صرف زمان حال)
- einkaufen (خرید کردن): ich kaufe ein, du kaufst ein, er kauft ein, wir kaufen ein, ihr kaufst ein, sie/Sie kaufen ein (صرف زمان حال)
- wandern (پیادهروی کردن): ich wandere, du wanderst, er wandert, wir wandern, ihr wandert, sie/Sie wandern (صرف زمان حال)
در زمان گذشته ساده (Präteritum)، این افعال با افزودن -te صرف میشوند:
- hören (شنیدن): ich hörte, du hörtest, er hörte, wir hörten, ihr hörtet, sie/Sie hörten
- sagen (گفتن): ich sagte, du sagtest, er sagte, wir sagten, ihr sagtet, sie/Sie sagten
- warten (منتظر ماندن): ich wartete, du wartetest, er wartete, wir warteten, ihr wartetet, sie/Sie warteten
ویژگیهای افعال مختلط:
افعال مختلط ویژگیهای فعلهای قوی و ضعیف را با هم ترکیب میکنند. آنها معمولاً در زمان گذشته و اسم مفعول تغییر مصوت ریشه دارند (مانند فعلهای قوی) اما از پایانههای فعل ضعیف (-te در گذشته ساده، -t در اسم مفعول) استفاده میکنند.
به عبارت دیگر، افعال مختلط عناصری از هر دو گروه فعلهای ضعیف و قوی را در خود جای دادهاند. مثالهایی از این افعال عبارتند از:
- bringen (آوردن): Präteritum: brachte, Partizip II: gebracht
- denken (فکر کردن): Präteritum: dachte, Partizip II: gedacht
چند فعل مختلط رایج عبارتند از: brennen, bringen, denken, kennen, nennen, rennen, senden, wenden, wissen.
افعال مُدال (dürfen, können, mögen, müssen, sollen, wollen) و فعل “wissen” (دانستن) نیز به عنوان افعال مختلط شناخته میشوند. آنها در زمان حال تغییر مصوت دارند (مانند افعال قوی) اما اشکال گذشتهی ضعیف (-te) میگیرند.
ویژگی | افعال قوی | افعال ضعیف | افعال مختلط |
تشکیل زمان گذشته | Ablaut (تغییر مصوت) | پسوند دندانی (-te) | Ablaut + پسوند دندانی (-te) |
پایان اسم مفعول | -en (اغلب با ge-) | -t (با ge-) | -t (با ge-) |
تغییر مصوت زمان حال (2/3 شخص مفرد) | اغلب دارد | ندارد | برخی دارند (مانند مُدالها) |
نتیجهگیری
خب، به پایان بحث مفصل و مهممون درباره افعال قوی در زبان آلمانی رسیدیم. همانطور که دیدید، این افعال واقعاً پایههای اصلی گرامر آلمانی هستند و تسلط بر اونها برای روان شدن در زبان آلمانی ضروریه.
ویژگی منحصربهفرد اونها همون تغییر مصوت ریشه (Ablaut) در زمانهای مختلف، بهویژه در گذشته ساده (Präteritum) و اسم مفعول (Partizip II)، هست که اونها رو به وضوح از افعال ضعیف متمایز میکنه.
درسته که شاید حفظ کردن شکلهای مختلف این افعال (اون سه جزء اصلی: مصدر، گذشته ساده، اسم مفعول) در ابتدا کمی چالشبرانگیز به نظر برسه. اما یادتون باشه، با درک مفهوم Ablaut و اینکه این تغییرات بیدلیل نیستند، شناخت الگوهای تغییرات مصوت در گروههای مختلف و مهمتر از همه، تمرین مداوم و هدفمند، تسلط بر این افعال کاملاً دستیافتنیه.
همچنین، امیدوارم نگاهی که به ریشهی تاریخی اونها در زبان نیاهندواروپایی انداختیم، بهتون کمک کرده باشه تا ساختار زبان آلمانی و ارتباط عمیق اون با دیگر زبانها رو بهتر درک کنید و این پیچیدگیها براتون معنیدارتر بشن.
با استفاده منظم از منابع و روشهای یادگیری مؤثری که با هم مرور کردیم (مثل استفاده از فهرست افعال پرکاربرد، کدگذاری رنگی، ساختن تصاویر ذهنی و تمرین سه جزء اصلی)، شما به عنوان زبانآموز میتونید با اطمینان بیشتری از این افعال پرکاربرد در گفتار و نوشتار استفاده کرده و سطح زبان خودتون رو به طور قابل توجهی ارتقا بدید.
به یاد داشته باشید، هر چقدر بیشتر از این افعال در جملات خودتان استفاده کنید و با آنها برخورد کنید، شکلهایشان طبیعیتر و به خاطر سپردنشان راحتتر خواهد شد. شما در مسیر درستی برای تسلط بر این بخش مهم از گرامر آلمانی هستید!