میخوایم بریم سراغ یک ابزار فوقالعاده برای پیوند دادن جملات و اضافه کردن اطلاعات بیشتر به شیوهای زیبا و روان: ضمایر موصولی (Relativpronomen)!
فکر کنید دو تا جمله دارید که درباره یک نفر یا یک چیز صحبت میکنن، مثلاً:
- “من مرد را دیدم.”
- “مرد در کافه نشسته بود.”
به جای اینکه اینطوری جدا جدا حرف بزنید، چطور میتوانید این دو جمله را به هم وصل کنید؟ بله، توی فارسی میگیم: “من مردی را دیدم که در کافه نشسته بود.” اون کلمه “که” همین ضمیر موصولیه!
ضمایر موصولی مثل یه پل بین دو جمله عمل میکنن. یک جمله اصلی رو به یک جمله فرعی موصولی وصل میکنن و اطلاعات بیشتری درباره یک اسم یا ضمیر که قبلاً توی جمله اصلی گفتیم (همون اسمی که ضمیر موصولی بهش برمیگرده)، بهمون میدن.
استفاده از این ضمایر باعث میشه جملاتتون از حالت ساده و بریده بریده دربیاد، از تکرار خستهکننده اسمها جلوگیری بشه و حرفهاتون روانتر و زیباتر بشه. توانایی ساختن جملات پیچیدهتر با ضمایر موصولی نشاندهنده سطح بالاتری از مهارت زبان شماست و بهتون کمک میکنه افکارتون رو دقیقتر بیان کنید!
خبر خوب اینه که توی فارسی و انگلیسی هم ضمایر موصولی داریم (مثل “که”، “کی”، “چی”، “who”, “that”, “which”)، پس مفهومش براتون کاملاً آشناست. حالا باید یاد بگیریم توی آلمانی چطور کار میکنه!
اشکال اصلی ضمایر موصولی: دوباره der, die, das
؟ بله، خودشان!
رایجترین و مهمترین ضمایر موصولی در زبان آلمانی، کلماتی هستند که شکلشان دقیقاً شبیه به حروف تعریف معین است: der, die, das و البته اشکال صرف شدهشون!
بله، درسته! همون کلماتی که برای گفتن “این مرد”، “آن زن” استفاده میکنید، اینجا هم به کار میان، اما با نقش و کاربرد ضمیر موصولی (به معنی “که”). این شباهت گاهی میتونه کمی گیج کننده باشه و باید حسابی حواستون باشه که کلمه der
یا die
یا das
در جمله نقش حرف تعریف داره یا نقش ضمیر موصولی!
چرا شباهتشان به حروف تعریف معین به ما کمک میکنه؟ چون صرف ضمایر موصولی هم کاملاً شبیه صرف حرف تعریف معین der, die, das
هست! این یک خبر عالیه! اگر صرف حروف تعریف معین رو خوب بلد باشید، بخش بزرگی از مسیر یادگیری صرف ضمایر موصولی رو هم طی کردهاید.
قانون طلایی: فعل در جمله موصولی به آخر میرود!
این یک نکته فوقالعاده مهمه که باید همیشه یادتون باشه و قبلاً هم توی درس ساختار جمله بهش اشاره کردیم: جمله موصولی یک نوع جمله فرعی است!
پس قانونش مشخصه و از قانون کلی جملات فرعی پیروی میکنه: وقتی از ضمیر موصولی استفاده میکنید، این ضمیر جمله فرعی موصولی رو شروع میکنه و فعل صرف شده در اون جمله فرعی به انتهای جمله میرود!
بیایید مثال فارسی قبلی رو دوباره ببینیم و شکل آلمانیش رو تحلیل کنیم:
- من مردی را دیدم که در کافه نشسته بود.
- آلمانی: Ich sehe den Mann, der im Cafe sitzt.
Ich sehe den Mann
= جمله اصلی, der im Cafe sitzt
= جمله فرعی موصولیder
= ضمیر موصولی (به Mann برمیگردد)im Cafe
= بقیه اجزای جمله فرعیsitzt
(فعل صرف شده) رفته آخر جمله فرعی موصولی.
مثال دیگر:
- Das ist das Buch, das ich gestern gekauft habe.
Das ist das Buch
= جمله اصلی, das ich yesterday gekauft habe
= جمله فرعی موصولیdas
= ضمیر موصولی (به Buch برمیگردد)ich yesterday
= فاعل و قید در جمله فرعیgekauft habe
(فعل کمکی صرف شدهhabe
و فعل اصلیgekauft
) رفته آخر جمله فرعی موصولی. (یادتونه؟ در زمانهای ترکیبی در جمله فرعی، فعل صرف شده (کمکی) میره آخر و فعل اصلی قبلش میاد).
چطور ضمیر موصولی درست را انتخاب کنیم؟ بستگی به دو چیز دارد!
حالا که میدونیم ضمایر موصولی همون der, die, das
و صرفهاشون هستن و فعل رو هم به آخر میفرستن، سوال اینه که از بین اشکال مختلف مثل der
، die
، das
، den
، dem
، deren
، denen
کدوم رو انتخاب کنیم؟
انتخاب شکل صحیح ضمیر موصولی بستگی به دو عامل بسیار مهم دارد:
- جنسیت و تعداد اسمی که ضمیر موصولی در جمله اصلی به آن برمیگردد (اسم مرجع). این تعیین میکند که ریشه اصلی ضمیر
der
(برای مذکر مفرد)،die
(برای مونث مفرد و جمع همه جنسیتها) یاdas
(برای خنثی مفرد) باشد. - نقشی (حالت دستوری) که ضمیر موصولی در جمله فرعی خودش ایفا میکند! ضمیر موصولی میتواند در جمله فرعی نقش فاعل (Nominativ)، مفعول مستقیم (Akkusativ)، مفعول غیرمستقیم (Dativ)، یا مضافالیه (Genitiv) را داشته باشد، یا حتی بعد از حرف اضافه بیاید.
- مثال قبلی رو دوباره ببینیم: Ich sehe den Mann, der im Cafe sitzt.
- ضمیر موصولی به
den Mann
(مذکر مفرد) برمیگردد. پس ریشهder
است. - در جمله فرعی (
der im Cafe sitzt
)، ضمیر موصولی (der
) فاعل فعلsitzt
است (چه کسی نشسته؟ او که). فاعل همیشه Nominativ است. - پس شکل Nominativ مذکر از ریشه
der
را انتخاب میکنیم که میشود der.
- ضمیر موصولی به
- مثال دیگر: Das ist der Mann, den ich sehe.
- ضمیر موصولی به
der Mann
(مذکر مفرد) برمیگردد. پس ریشهder
است. - در جمله فرعی (
den ich sehe
)، ضمیر موصولی (den
) مفعول مستقیم فعلsehe
است (چه کسی را میبینم؟ او را که). مفعول مستقیم Akkusativ است. - پس شکل Akkusativ مذکر از ریشه
der
را انتخاب میکنیم که میشود den.
- ضمیر موصولی به
جدول زیر صرف کامل “der”، “die” و “das” را به عنوان ضمایر موصولی نشان می دهد:
حالت | مذکر مفرد | مؤنث مفرد | خنثی مفرد | جمع |
Nominativ | der | die | das | die |
Akkusativ | den | die | das | die |
Dativ | dem | der | dem | denen |
Genitiv | dessen | deren | dessen | deren |
در بخش قبل با ضمایر موصولی آشنا شدیم و دیدیم که همون der, die, das
و صرفهاشون هستن و چطور فعل جمله فرعی موصولی رو به آخر میفرستند. حالا میخوایم بریم سراغ دو تا قاعده طلایی و بسیار مهم که به شما کمک میکنه تا از بین اشکال مختلف der
, die
, das
, den
, dem
, deren
, dessen
, denen
شکل صحیح رو انتخاب کنید!
اگر این دو قاعده رو خوب متوجه بشید و تمرین کنید، بخش بزرگی از چالش ضمایر موصولی براتون حل میشه!
قاعده ۱: تطابق در جنسیت (Genus) و تعداد (Numerus) با اسم اصلی!
اولین و سادهترین قدم برای انتخاب ضمیر موصولی اینه که ببینیم ضمیر به کدوم اسم در جمله اصلی برمیگرده. به این اسم میگیم اسم مرجع.
ضمیر موصولی باید از نظر جنسیت (مذکر، مونث، خنثی) و تعداد (مفرد، جمع) کاملاً با اون اسم مرجع مطابقت داشته باشه!
این تطابق مثل یک نخ نامرئی عمل میکنه و مطمئن میشه که جمله فرعی موصولی، داره دقیقاً درباره همون اسم مشخص اطلاعات اضافه میده.
مثالها (به اسم مرجع و جنسیت/تعداد ضمیر موصولی دقت کنید):
- Der Mann, der dort an der Ecke steht, heißt Peter. (
Mann
مذکر مفرد ➡️ ضمیر موصولی باید مذکر مفرد باشه، شکلشder
(در این مثال Nom) انتخاب شده.) - Die Frau, die singt, ist meine Mutter. (
Frau
مؤنث مفرد ➡️ ضمیر موصولی باید مؤنث مفرد باشه، شکلشdie
(در این مثال Nom) انتخاب شده.) - Das Auto, das ich letztes Jahr gekauft habe. (
Auto
خنثی مفرد ➡️ ضمیر موصولی باید خنثی مفرد باشه، شکلشdas
(در این مثال Akk) انتخاب شده.) - Die Kinder, die spielen, sind fröhlich. (
Kinder
جمع ➡️ ضمیر موصولی باید جمع باشه، شکلشdie
(در این مثال Nom) انتخاب شده.)
دیدید؟ بخش اول خیلی ساده است، فقط کافیه جنسیت و تعداد اسم اصلی رو نگاه کنید!
قاعده ۲: حالت دستوری (Kasus) ضمیر موصولی، از نقش آن در جمله فرعی میآید! (بسیار مهم!)
اینجاست که باید کمی دقت کنید، اما با تحلیل مرحله به مرحله، کار راحت میشه.
حالت دستوری ضمیر موصولی (Nominativ, Akkusativ, Dativ, Genitiv) کاملاً به نقشی بستگی دارد که اون ضمیر در خودِ جمله فرعی موصولی ایفا میکند!
خیلی مهمه: این حالت هیچ ربطی به حالت دستوری اسم مرجع در جمله اصلی ندارد! شما باید جمله فرعی موصولی را مثل یک جمله مستقل کوچک در نظر بگیرید و تحلیل کنید که ضمیر موصولی در آن جمله کوچک، چه نقشی (فاعل، مفعول، مالکیت) دارد.
بیایید با مثالهای خودتون این قانون رو دقیق بررسی کنیم (به نقش ضمیر موصولی در جمله فرعی دقت کنید):
- Der Mann, den ich sehe… (مردی که من او را میبینم…)
- اسم مرجع:
der Mann
(مذکر مفرد) ➡️ ضمیر باید مذکر مفرد باشه. - جمله فرعی:
den ich sehe
(من او را میبینم). در این جمله فرعی، “من” (ich
) فاعل هستم و ضمیر موصولی (den
) به جای “او” نشسته که مفعول مستقیم فعل “دیدن” (sehen
) است. - نقش در جمله فرعی: مفعول مستقیم ➡️ حالت لازم: Akkusativ
- نتیجه: شکل Akkusativ مذکر از ریشه
der
را انتخاب میکنیم که میشود den.
- اسم مرجع:
- Die Frau, der ich helfe… (زنی که من به او کمک میکنم…)
- اسم مرجع:
Die Frau
(مونث مفرد) ➡️ ضمیر باید مونث مفرد باشه. - جمله فرعی:
der ich helfe
(من به او کمک میکنم). در این جمله فرعی، “من” (ich
) فاعل هستم. فعلhelfen
به مفعول داتیو نیاز دارد. ضمیر موصولی (der
) به جای “به او” نشسته که مفعول داتیو فعلhelfen
است. - نقش در جمله فرعی: مفعول غیرمستقیم (داتیو) ➡️ حالت لازم: Dativ
- نتیجه: شکل Dativ مونث از ریشه
die
را انتخاب میکنیم که میشود der.
- اسم مرجع:
- Das Buch, dessen Autor berühmt ist… (کتابی که نویسنده آن مشهور است…)
- اسم مرجع:
Das Buch
(خنثی مفرد) ➡️ ضمیر باید خنثی مفرد باشه. - جمله فرعی:
dessen Autor berühmt ist
(نویسنده آن مشهور است). در این جمله فرعی،Autor
(نویسنده) فاعل است، و ضمیر موصولی (dessen
) مالکیت نویسنده را نسبت به کتاب نشان میدهد (“نویسنده مال کتاب”). - نقش در جمله فرعی: مالکیت ➡️ حالت لازم: Genitiv
- نتیجه: شکل Genitiv خنثی از ریشه
das
را انتخاب میکنیم که میشود dessen.
- اسم مرجع:
- Die Kinder, die spielen… (بچههایی که بازی میکنند…)
- اسم مرجع:
Die Kinder
(جمع) ➡️ ضمیر باید جمع باشه. - جمله فرعی:
die spielen
(آنها بازی میکنند). در این جمله فرعی، ضمیر موصولی (die
) فاعل فعلspielen
است (“آنها” بازی میکنند). - نقش در جمله فرعی: فاعل ➡️ حالت لازم: Nominativ
- نتیجه: شکل Nominativ جمع از ریشه
die
را انتخاب میکنیم که میشود die.
- اسم مرجع:
خلاصه انتخاب ضمیر موصولی:
- جنسیت و تعداد اسم مرجع در جمله اصلی را پیدا کنید. این تعیین میکند که ریشه
der
,die
,das
یاdie
(جمع) را انتخاب کنید. - نقش ضمیر موصولی (فاعل، مفعول، مالکیت) را در جمله فرعی خودش تحلیل کنید. این تعیین میکند که چه حالتی (Nominativ, Akkusativ, Dativ, Genitiv) نیاز دارید.
- حالا به جدول صرف نگاه کنید و شکلی را پیدا کنید که هم ریشه درست (از مرحله ۱) و هم حالت درست (از مرحله ۲) را داشته باشد!
مثالهای کاربردی از ضمایر موصولی (Der, Die, Das): در عمل ببینیم!
بیایید مثالهای بیشتری ببینیم تا این قواعد حسابی جا بیفتن. به اسم مرجع و نقش ضمیر در جمله فرعی دقت کنید:
- حالت Nominativ (ضمیر در جمله فرعی فاعل است):
- Der Mann, der spricht, ist mein Lehrer. (
Mann
masc. sing. + نقش فاعل در فرعی ➡️ Nom. masc. = der) - Die Frau, die dort steht, ist nett. (
Frau
fem. sing. + نقش فاعل در فرعی ➡️ Nom. fem. = die) - Das Buch, das auf dem Tisch liegt, ist interessant. (
Buch
neut. sing. + نقش فاعل در فرعی ➡️ Nom. neut. = das) - Die Kinder, die lachen, sind fröhlich. (
Kinder
pl. + نقش فاعل در فرعی ➡️ Nom. pl. = die)
- Der Mann, der spricht, ist mein Lehrer. (
- حالت Akkusativ (ضمیر در جمله فرعی مفعول مستقیم است):
- Der Mann, den ich yesterday gesehen habe, kommt aus Zürich. (
Mann
masc. sing. + نقش مفعول مستقیم فعلsehen
در فرعی ➡️ Akk. masc. = den) - Die Frau, die ich liebe, ist klug. (
Frau
fem. sing. + نقش مفعول مستقیم فعلlieben
در فرعی ➡️ Akk. fem. = die) - Das Auto, das ich gekauft habe, ist neu. (
Auto
neut. sing. + نقش مفعول مستقیم فعلkaufen
در فرعی ➡️ Akk. neut. = das) - Die Bücher, die ich gelesen habe, waren spannend. (
Bücher
pl. + نقش مفعول مستقیم فعلlesen
در فرعی ➡️ Akk. pl. = die)
- Der Mann, den ich yesterday gesehen habe, kommt aus Zürich. (
- حالت Dativ (ضمیر در جمله فرعی مفعول غیرمستقیم یا بعد از حرف اضافه داتیو است):
- Der Freund, dem ich geholfen habe, ist dankbar. (
Freund
masc. sing. + نقش مفعول غیرمستقیم فعلhelfen
در فرعی ➡️ Dat. masc. = dem) - Die Kollegin, der ich das Geschenk gegeben habe, hat sich gefreut. (
Kollegin
fem. sing. + نقش مفعول غیرمستقیم فعلgeben
در فرعی ➡️ Dat. fem. = der) - Das Haus, dem das Dach fehlt, wird renoviert. (
Haus
neut. sing. + نقش مفعول غیرمستقیم (دریافت کننده کمبود سقف) در فرعی ➡️ Dat. neut. = dem) - Die Leute, denen wir vertrauen, sind ehrlich. (
Leute
pl. + نقش مفعول غیرمستقیم فعلvertrauen
در فرعی ➡️ Dat. pl. = denen)
- Der Freund, dem ich geholfen habe, ist dankbar. (
- حالت Genitiv (ضمیر در جمله فرعی مالکیت را نشان میدهد):
- Der Mann, dessen Hund bellt, ist mein Nachbar. (
Mann
masc. sing. + نشاندهنده مالکیت (Hund
او) در فرعی ➡️ Gen. masc. = dessen) - Die Frau, deren Auto gestohlen wurde, ist traurig. (
Frau
fem. sing. + نشاندهنده مالکیت (Auto
او) در فرعی ➡️ Gen. fem. = deren) - Das Kind, dessen Spielzeug kaputt ist, weint. (
Kind
neut. sing. + نشاندهنده مالکیت (Spielzeug
آن) در فرعی ➡️ Gen. neut. = dessen) - Die Studenten, deren Prüfung bevorsteht, sind nervös. (
Studenten
pl. + نشاندهنده مالکیت (Prüfung
آنها) در فرعی ➡️ Gen. pl. = deren)
- Der Mann, dessen Hund bellt, ist mein Nachbar. (
جملات موصولی: ساختار و قانون طلایی فعل آخر
جمله موصولی چیست؟ این جمله یک نوع جمله فرعی است که بلافاصله بعد از اسمی که به آن برمیگردد میآید و اطلاعات اضافی یا توضیحات بیشتری درباره آن اسم میدهد. مثل یک “صفت طولانی” عمل میکند!
- علامت نگارشی خیلی مهم: یادتونه؟ جملات موصولی همیشه با کاما (,) از جمله اصلی جدا میشوند. این کاماها مثل یک “چارچوب” هستند که نشان میدهند جمله فرعی موصولی کجا شروع و کجا تمام میشود. پیدا کردن این کاماها یکی از راههای اصلی تشخیص جمله موصولی در متن است.
- مهمترین قاعده ساختاری: فعل صرف شده میرود آخر آخر!
- این مهمترین ویژگی تمام جملات فرعی در آلمانی است، و جمله موصولی هم یک نوع جمله فرعی است! پس قانونش این است: فعل صرف شده در جمله موصولی همیشه به انتهای جمله منتقل میشود!
- این قانون یک تفاوت اساسی با ساختار جملات اصلی (فعل دوم) یا سوالات (فعل اول یا دوم) دارد. باید حواستان باشد که در جمله موصولی، فعل صرف شده را به آخر بفرستید.
- مثالهایی که قانون فعل آخر را نشان میدهند (به فعل صرف شده در انتهای جمله موصولی دقت کنید):
- Der Mann, der ein Buch liest, ist mein Bruder. (مردی که کتاب میخواند، برادر من است.)
- Die Frau, die ich yesterday gesehen habe, kommt aus Berlin. (زنی که من دیروز او را دیدم، اهل برلین است.) – در زمانهای ترکیبی، فعل کمکی صرف شده (
habe
) به آخر میرود و فعل اصلی (gesehen
) قبل از آن میآید. - Das Auto, das er gekauft hat, ist teuer. (ماشینی که او خریده است، گران است.)
- Die Kinder, die im Garten spielen, sind meine Nachbarn. (بچههایی که در باغ بازی میکنند، همسایگان من هستند.)
“Welcher, Welche, Welches”: یک شکل جایگزین برای “که”!
علاوه بر der, die, das
و صرفهایشان، میتوانید از welcher, welche, welches
و صرفهایشان هم به عنوان ضمیر موصولی استفاده کنید.
- معنی و کاربرد: اینها هم دقیقاً همان معنی “که” را میدهند و مثل
der
و صرفهایشان، به اسم مرجعشان (جنسیت، تعداد) و نقش خودشان در جمله موصولی (حالت دستوری) بستگی دارند و صرف میشوند. - تفاوت با
der
:welcher
و اشکال آن معمولاً رسمیتر تلقی میشوند و بیشتر در زبان نوشتاری آلمانی یافت میشوند تا مکالمه روزمره. در صحبت کردن، اشکالder
به طور قابل توجهی رایجتر هستند. - صرفشان؟ صرف
welcher
و اشکال آن هم شبیه صرف حرف تعریف معین (der, die, das) و ضمیر اشارهdieser
است. پس اگر صرف آنها را بلد باشید، صرفwelcher
هم برایتان آسان خواهد بود. - کی ازش استفاده کنیم؟ بیشتر اگر متنی رسمی مینویسید یا میخواهید کمی تنوع در انتخاب کلمات داشته باشید، میتوانید از
welcher
استفاده کنید، اما در بیشتر مواردder
کافی و رایجتر است.
ضمایر موصولی خاص: “Wer” برای هرکس، “Was” برای هرچیز!
دو تا ضمیر موصولی پرکاربرد دیگر هم داریم که کمی متفاوت از der, die, das
عمل میکنن: wer
و was
. اینها معمولاً به یک اسم مرجع مشخص و قبلاً ذکر شده برنمیگردن، بلکه به افراد یا چیزها به صورت کلی یا نامشخص اشاره میکنن.
- Wer: به معنی “هر کس که” یا “کسی که” به صورت کلی (اشاره به افراد نامشخص).
- این ضمیر بر اساس نقشش در جمله موصولی خودش صرف میشه (مثل
der
صرف میشود). - مثال: Wer teilnehmen will, soll sich melden. (هر کس که میخواهد شرکت کند، باید ثبت نام کند.) – در اینجا
Wer
هم فاعل جمله موصولی (wer teilnehmen will
) و هم فاعل جمله اصلی (soll sich melden
) است! این یک ساختار خاص و پرکاربرد است. - مثال: Er lobt, wen er mag. (او ستایش میکند کسی را که دوست دارد.) – اینجا
wen
(شکل مفعولیwer
) ضمیر موصولی است که به یک شخص نامشخص (کسی که دوستش دارد) اشاره کرده و نقش مفعول مستقیم فعلmag
را در جمله موصولی ایفا میکند. صرفwer
: Nom=wer
, Akk=wen
, Dat=wem
.
- این ضمیر بر اساس نقشش در جمله موصولی خودش صرف میشه (مثل
- Was: به معنی “هر چیزی که” یا “آنچه” (اشاره به چیزها یا مفاهیم نامشخص/کلی).
- معمولاً بعد از ضمایر نامعین خنثی مثل
alles
(همهچیز)،nichts
(هیچچیز)،etwas
(چیزی) میآید. - مثال: Alles, was ich gegessen habe, hat gut geschmeckt. (هر چیزی که من خوردهام، خوشمزه بود.) –
Was
بهAlles
برمیگردد. - مثال: Er hat nichts verstanden, was ich gesagt habe. (او چیزی نفهمید از آنچه من گفتهام.) –
Was
بهnichts
برمیگردد.
- معمولاً بعد از ضمایر نامعین خنثی مثل
تفاوت der/die/das
با wer/was
: der/die/das
به یک اسم مشخص و معلوم (که قبل از ضمیر آمده) برمیگردند، اما wer/was
به افراد یا چیزها به صورت کلی و نامشخص اشاره میکنند.
جدول خلاصه “Wer” و “Was”:
ضمیر موصولی | نوع مرجع ضمیر | معنی | مثال |
Wer | ضمایر نامعین (jemand, jeder)، derjenige | چه کسی/هر کس | Wer das nicht weiß, muss es lernen. (هر کس که این را نمی داند باید آن را یاد بگیرد.) |
Was | ضمایر نامعین (alles, nichts, etwas)، das | چه چیزی/آنچه | Das, was du gesagt hast, stimmt nicht. (آنچه تو گفتی درست نیست.) |
ضمایر موصولی همراه با حروف اضافه: وقتی فعل یا حرف اضافه حالت را تعیین میکند!
گاهی وقتا، فعل در جمله فرعی موصولی با یک حرف اضافه میآید (مثلاً sprechen mit
– صحبت کردن با، warten auf
– منتظر ماندن بر، sich freuen über
– خوشحال شدن از). در این حالت، اون حرف اضافه هم باید توی جمله فرعی موصولی ظاهر بشه و حالت ضمیر موصولی را تعیین کنه!
- قانونش چیه؟ وقتی جمله موصولی شامل حرف اضافه است، حرف اضافه همیشه قبل از ضمیر موصولی قرار میگیرد!
- مهمترین نکته: حالت دستوری ضمیر موصولی که بعد از حرف اضافه میآید، توسط همون حرف اضافه تعیین میشود، نه نقش ضمیر در جمله فرعی! این یک قانون خیلی مهمه که از درس حروف اضافه میآید (یادتونه؟ هر حرف اضافه با خودش حالت مشخصی میآورد).
- مثالها (به حرف اضافه و حالت ضمیر موصولی بعد از آن دقت کنید):
- Die Frau, mit der ich gesprochen habe… (زنی که من با او صحبت کردهام…)
- حرف اضافه:
mit
(همیشه با داتیو میآید). اسم مرجع:Die Frau
(مونث مفرد). ضمیر موصولی: باید مونث مفرد و در حالت داتیو باشد (چونmit
داتیو میخواهد). شکل داتیو مونث ازdie
میشود der. پسmit der
.
- حرف اضافه:
- Der Kurs, für den man bezahlen muss… (دورهای که باید برای آن پول پرداخت کرد…)
- حرف اضافه:
für
(همیشه با آکوزاتیو میآید). اسم مرجع:Der Kurs
(مذکر مفرد). ضمیر موصولی: باید مذکر مفرد و در حالت آکوزاتیو باشد (چونfür
آکوزاتیو میخواهد). شکل آکوزاتیو مذکر ازder
میشود den. پسfür den
.
- حرف اضافه:
- Die Stadt, wegen deren Lärm wir umgezogen sind. (شهری که به خاطر سر و صدای آن نقل مکان کردیم.) – این حالت (گنیتيو با ضمایر موصولی) کمتر رایج است.
- حرف اضافه:
wegen
(معمولاً با گنیتيو میآید). اسم مرجع:Die Stadt
(مونث مفرد). ضمیر موصولی: باید مونث مفرد و در حالت گنیتيو باشد (چونwegen
گنیتيو میخواهد). شکل گنیتيو مونث ازdie
میشود deren. پسwegen deren
.
- حرف اضافه:
- Die Frau, mit der ich gesprochen habe… (زنی که من با او صحبت کردهام…)
میانبر با ترکیبات “Wo-“: برای چیزها نه آدمها!
وقتی ضمیر موصولی به یک شیء، حیوان یا مفهوم انتزاعی برمیگردد (نه شخص!) و با یک حرف اضافه میآید، میتوانیم از یک ساختار کوتاهتر و پرکاربردتر استفاده کنیم: ترکیب wo-
با حرف اضافه!
- شکلش اینطوریه:
wo
+ حرف اضافه. (اگه حرف اضافه با حرف صدادار شروع بشه، برای تلفظ راحتتر یه-r-
بینشون اضافه میشه:wor-
+ حرف اضافه). - این ترکیبات جایگزین “حرف اضافه + ضمیر موصولی” برای اشیاء میشوند.
- مثال: Das Buch, woraus ich gelesen habe, gehört dir. (کتابی که من از آن خواندهام مال توست.)
- اینجا
woraus
=wo
+aus
. حرف اضافه اصلیaus
(که با داتیو میاد) حذف شده و به جایشworaus
اومده. معنی همونaus dem Buch
یاaus dem
را میدهد.
- اینجا
- مثالهای رایج دیگر:
worüber
(درباره آن – wo+über),womit
(با آن – wo+mit),wofür
(برای آن – wo+für),worauf
(بر روی آن – wo+auf). - کی از این میانبرها استفاده کنیم؟ فقط وقتی ضمیر موصولی به چیز، حیوان یا مفهوم برمیگردد، نه به شخص! برای شخص همیشه از ساختار “حرف اضافه + ضمیر موصولی” استفاده میکنیم.
حواستون باشه! اشتباهات رایج با ضمایر موصولی
مثل هر بخش دیگهای از گرامر آلمانی، ضمایر موصولی هم چالشهای خودشون رو دارن. اینها رایجترین اشتباهاتی هستن که زبانآموزها مرتکب میشن. دونستن این اشتباهات کمک میکنه خودتون هم ازشون دوری کنید و جملات صحیحتری بسازید:
- اشتباه در تعیین حالت ضمیر موصولی: این اصلیترین اشتباهه! استفاده از حالت اسم مرجع در جمله اصلی برای ضمیر موصولی کاملاً غلطه.
- یادتون باشه: حالت ضمیر موصولی همیشه از نقشش در جمله فرعی خودش (فاعل، مفعول مستقیم/غیرمستقیم، مالکیت) یا از حرف اضافه قبل خودش میاد!
- عدم تطابق جنسیت یا تعداد: فراموش کردن اینکه ضمیر موصولی باید حتماً با اسم مرجعش در جمله اصلی از نظر جنسیت و تعداد مطابقت داشته باشه.
- یادتون باشه: همیشه اول جنسیت و تعداد اسم مرجع رو مشخص کنید تا ریشه درست ضمیر (der, die, das, die (جمع)) رو انتخاب کنید.
- فراموش کردن قانون فعل آخر: جا گذاشتن فعل صرف شده در جایگاه دوم یا جای دیگر در جمله موصولی به جای انتهای جمله.
- یادتون باشه: در تمام جملات موصولی، فعل صرف شده حتماً و بدون استثنا به انتهای جمله میرود!
- قاطی کردن “Das” (ضمیر موصولی) و “Dass” (حرف ربط): این دو کلمه شبیه هم به نظر میان و حتی تلفظشون یکیه، اما معنی و کاربرد متفاوتی دارن.
- تفاوت:
Das
(با یک s) میتواند حرف تعریف، ضمیر اشاره، یا ضمیر موصولی باشد و همیشه به یک اسم اشاره دارد و جمله وصفی را معرفی میکند.Dass
(با دو s) یک حرف ربط فرعی است که جمله واره اسمی را معرفی میکند و به اسم برنمیگردد. - مثال: Das ist das Buch, das ich lese. (
das
ضمیر موصولی، به Buch برمیگردد) - مثال: Ich weiß, dass du müde bist. (
dass
حرف ربط، جمله فرعی اسمی را معرفی میکند)
- تفاوت:
- فراموش کردن ویرگولها: جدا نکردن جملات موصولی با ویرگول از جمله اصلی.
- یادتون باشه: جملات موصولی (که اطلاعات اضافی میدهند) همیشه با کاما قبل و بعد از خودشان، از جمله اصلی جدا میشوند!
- استفاده بیش از حد از “Welcher”: استفاده از
welcher
و اشکال آن در مکالمه روزمره به جایder
.- یادتون داشته باشید:
Welcher
بیشتر برای متون رسمی یا نوشتاری است. در صحبت کردن،der
و اشکال آن طبیعیتر هستند.
- یادتون داشته باشید:
- تکیه بر جایگزینهای محاورهای (مثل “wo” به تنهایی برای افراد): در برخی لهجهها ممکن است
wo
به جای ضمایر موصولیder/die/das
برای اشاره به افراد هم استفاده شود، اما این آلمانی استاندارد نیست و بهتر است از آن پرهیز کنید.- یادتون باشه:
Wo-
ترکیبات فقط برای اشاره به چیزها یا مفاهیم (نه اشخاص) همراه با حرف اضافه هستند. برای اشاره به شخص ازder/die
و صرفهایشان همراه با حرف اضافه استفاده کنید.
- یادتون باشه:
جمعبندی نهایی مبحث ضمایر موصولی: پلهایی برای ارتباط بهتر!
خب، مبحث مهم و کاربردی ضمایر موصولی به پایان رسید! دیدید که این ضمایر چطور مثل پل، جملات را به هم وصل میکنند و اطلاعات اضافی درباره اسمها میدهند.
یاد گرفتیم که شکلشان شبیه حروف تعریف معین است (der, die, das
)، با اسم مرجعشان در جنسیت و تعداد تطابق دارند، اما حالتشان را از نقشی که در جمله موصولی خودشان دارند (فاعل، مفعول و…) یا از حرف اضافه قبلشان میگیرند. همچنین یاد گرفتیم که فعل جمله موصولی همیشه به آخر میرود و با کاما از جمله اصلی جدا میشود. با اشکال welcher, wer, was
و ترکیبات wo-
هم آشنا شدیم.
ضمایر موصولی ابزارهای ضروری برای ساختن جملات پیچیدهتر، جلوگیری از تکرار و روانتر صحبت کردن هستند. درسته که جزئیات دارند و شاید نیاز به تمرین زیاد داشته باشند، اما با تحلیل مثالها و تلاش برای استفاده فعال از آنها در گفتار و نوشتار خودتان، به زودی بر این بخش مسلط خواهید شد و تواناییهای زبانی شما به سطح بالاتری ارتقا پیدا میکند.
به شما برای پایان موفقیتآمیز این مبحث تبریک میگویم! در ادامه مسیر یادگیری هم پرقدرت پیش بروید.
اگر در مورد ضمایر موصولی یا هر مبحث دیگری سوالی دارید، همیشه میتوانید بپرسید. در کنارتان هستم!