توی آلمانی، اسمها، ضمیرها و صفتها بر اساس نقشی که توی جمله دارن (مثلاً فاعل هستن، مفعول مستقیم هستن یا غیرمستقیم، مالکیت رو نشون میدن)، شکلشون عوض میشه.
ما چهار تا حالت اصلی داریم که باید باهاشون آشنا بشیم:
- Nominativ (فاعلی): این حالت نشوندهندهی کنندهی کار توی جمله است. وقتی میپرسیم “کی؟ چی؟” (Wer? Was?) جوابمون معمولاً فاعل و در حالت Nominativ هست.
- Genitiv (اضافی/ملکی): این حالت برای نشون دادن مالکیت یا وابستگی به کار میره. سوال کلیدیاش “مال کی؟ مال چی؟” (Wessen?) هست که قبلاً مفصل دربارهاش صحبت کردیم.
- Dativ (مفعول غیرمستقیم): این حالت معمولاً گیرندهی غیرمستقیم عمل فعل یا کسی/چیزی که از عمل فعل سود میبره رو نشون میده. سوال اصلیاش “به کی؟ برای کی؟” (Wem?) هست.
- Akkusativ (مفعول مستقیم): این حالت نشوندهندهی کسی یا چیزی هست که مستقیماً تحت تأثیر عمل فعل قرار میگیره. سوال کلیدیاش “چه کسی را؟ چه چیزی را؟” (Wen? Was?) هست.
خیلی وقتها زبانآموزها بین دو حالت آخر، یعنی Akkusativ و Dativ، کمی قاطی میکنند. نگران نباشید! این کاملاً طبیعیه و امروز میخوایم این تفاوتها رو کامل و واضح توضیح بدیم تا این دو حالت براتون روشن بشن.
نقش حالت دستوری Akkusativ: مفعول مستقیم جمله
حالت Akkusativ، که بهش “Wen-Fall” هم میگن، بیشتر نقش مفعول مستقیم رو توی جمله بازی میکنه. مفعول مستقیم اون شخص یا چیزیه که عمل فعل راست و پوستکنده روش انجام میشه؛ یعنی مستقیماً تحت تأثیر فعل قرار میگیره.
برای اینکه مفعول Akkusativ رو توی یه جمله پیدا کنید، کافیه بعد از اینکه فاعل (کنندهی کار) و فعل (خود کار) رو پیدا کردید، این سوال رو بپرسید: “Wen oder was?” (چه کسی را؟ چه چیزی را؟). جواب این سوال، همون مفعول مستقیم و در حالت Akkusativ هست.
بیایید چند تا مثال ببینیم:
- Ich sehe den Mann. (من آن مرد را میبینم.)
- سوال: Wen sehe ich? (چه کسی را میبینم؟)
- جواب: Den Mann. (آن مرد را.) -> پس “den Mann” مفعول Akkusativ است. عمل “دیدن” مستقیماً روی “مرد” انجام شده.
- Sie liest ein Buch. (او یک کتاب میخواند.)
- سوال: Was liest sie? (چه چیزی میخواند؟)
- جواب: Ein Buch. (یک کتاب.) -> پس “ein Buch” مفعول Akkusativ است. عمل “خواندن” مستقیماً روی “کتاب” انجام شده.
- Er liebt seine Frau. (او همسرش را دوست دارد.)
- سوال: Wen liebt er? (چه کسی را دوست دارد؟)
- جواب: Seine Frau. (همسرش را.) -> پس “seine Frau” مفعول Akkusativ است. عمل “دوست داشتن” مستقیماً متوجه “همسرش” است.
توی این مثالها، کلمههای پررنگ مفعول مستقیم هستند و به سوال “Wen oder was?” جواب میدهند.
نقش حالت دستوری Dativ: مفعول غیرمستقیم جمله
حالت Dativ، که بهش “Wem-Fall” هم میگن، بیشتر نقش مفعول غیرمستقیم رو توی جمله بازی میکنه. مفعول غیرمستقیم معمولاً کسی یا چیزی رو نشون میده که از انجام فعل سود میبره، بهش چیزی داده میشه، یا به طور غیرمستقیم تحت تأثیر فعل قرار میگیره. معمولاً این مفعول گیرندهی یه چیزیه.
برای اینکه مفعول Dativ رو پیدا کنید، سوال اصلی که معمولاً میپرسیم اینه: “Wem?” (به چه کسی؟ برای چه کسی؟). گاهی برای اشیاء هم ممکنه بپرسند “Wem oder was?”، ولی سوال کلیدی و متداول برای Dativ بیشتر همون “Wem?” هست که معمولاً برای شخص به کار میره.
چند تا مثال ببینیم:
- Ich gebe dem Mann das Buch. (من به آن مرد کتاب را میدهم.)
- سوال: Wem gebe ich das Buch؟ (به چه کسی کتاب را میدهم؟)
- جواب: Dem Mann. (به آن مرد.) -> پس “dem Mann” مفعول Dativ است. او گیرنده کتاب است.
- Sie hilft ihrer Freundin. (او به دوستش کمک میکند.)
- سوال: Wem hilft sie؟ (به چه کسی کمک میکند؟)
- جواب: Ihrer Freundin. (به دوستش.) -> پس “ihrer Freundin” مفعول Dativ است. کمک به نفع اوست.
- Er dankت seinen Eltern. (او از والدینش تشکر میکند.)
- سوال: Wem dankت er؟ (از چه کسی تشکر میکند؟) (در فارسی با “از” میآید، ولی در آلمانی با Dativ)
- جواب: Seinen Eltern. (از والدینش.) -> پس “seinen Eltern” مفعول Dativ است. تشکر متوجه آنهاست.
توی این مثالها، کلمههای پررنگ مفعول غیرمستقیم هستند و به سوال “Wem?” جواب میدهند.
تشخیص Akkusativ و Dativ با استفاده از سوالات کلیدی: یک روش قدم به قدم
همانطور که دیدیم، برای پیدا کردن مفعول Akkusativ سوال “Wen oder was?” و برای مفعول Dativ سوال “Wem?” را میپرسیم. نکتهی طلایی اینه که این سوالات را باید نسبت به فعل و فاعل جمله بپرسیم. یعنی اول باید فاعل (کنندهی کار) و فعل (خود کار) رو توی جمله پیدا کنیم، بعد با پرسیدن این سوالها از فعل، میتونیم مفعولهای مستقیم و غیرمستقیم رو تشخیص بدیم.
حالا برای اینکه این روش بهتر جا بیفته، بیایید چند تا مثال پیچیدهتر که هم مفعول Akkusativ و هم مفعول Dativ دارند را بررسی کنیم:
مثال ۱: Der Lehrer gibt dem Schüler das Buch. (معلم به دانشآموز کتاب را میدهد.)
- فاعل (Wer؟): Wer gibt؟ -> Der Lehrer (معلم) – در حالت Nominativ
- فعل (Was tut؟): Was tut der Lehrer؟ -> gibt (میدهد)
- مفعول Dativ (Wem؟): Wem gibt der Lehrer (das Buch)؟ -> Dem Schüler (به دانشآموز) – در حالت Dativ (گیرنده است)
- مفعول Akkusativ (Was؟): Was gibt der Lehrer (dem Schüler)؟ -> Das Buch (کتاب را) – در حالت Akkusativ (چیزی که داده شده، مستقیماً تحت تأثیر فعل است)
مثال ۲: Die Mutter kauft ihrem Kind ein Eis. (مادر برای فرزندش یک بستنی میخرد.)
- فاعل (Wer؟): Wer kauft؟ -> Die Mutter (مادر) – در حالت Nominativ
- فعل (Was tut؟): Was tut die Mutter؟ -> kauft (میخرد)
- مفعول Dativ (Wem؟): Wem kauft die Mutter (ein Eis)؟ -> Ihrem Kind (برای فرزندش) – در حالت Dativ (کسی که سود میبرد)
- مفعول Akkusativ (Was؟): Was kauft die Mutter (ihrem Kind)؟ -> Ein Eis (یک بستنی را) – در حالت Akkusativ (چیزی که خریده شده، مستقیماً تحت تأثیر فعل است)
این روش قدم به قدم با سوال پرسیدن از فاعل و فعل، خیلی کمک میکنه تا ساختار جمله رو بشکافیم و بفهمیم هر کلمه (به خصوص مفعولها) چه نقشی داره و در چه حالتی قرار میگیره. این کلید تشخیص Akkusativ از Dativ در جملات است!
حروف اضافه با Akkusativ
یه سری حروف اضافه توی آلمانی هستن که هر اسمی یا ضمیری بعدشون بیاد، حتماً باید توی حالت Akkusativ قرار بگیره. یاد گرفتن این حروف اضافه خیلی کمک میکنه که راحتتر حالت کلمهها رو تشخیص بدیم. اینم لیست حروف اضافه رایجی که Akkusativ میسازن:
- durch (از میان)
- für (برای)
- gegen (بر علیه، به طرف)
- ohne (بدون)
- um (دور، در ساعت)
- bis (تا)
- (entlang) (در امتداد – میتواند حالت Genitiv را نیز بگیرد)
- (wider) (بر خلاف – قدیمی)
- (betreffend) (مربوط به)
- (à, je, pro, per) (به ازای هر، برای هر)
در اینجا چند مثال از کاربرد این حروف اضافه در جملات با ترجمه فارسی آورده شده است:
- Er geht durch den Park. – او از میان پارک میرود.
- Das Geschenk ist für dich. – این هدیه برای تو است.
- Das Auto fährt gegen den Baum. – ماشین به درخت برخورد میکند.
- Sie kommt ohne ihren Mann. – او بدون شوهرش میآید.
- Wir gehen um das Haus. – ما دور خانه میرویم.
- Der Kurs dauert bis nächste Woche. – این دوره تا هفته آینده طول میکشد.
- Wir spazieren den Fluss entlang. – ما در امتداد رودخانه قدم میزنیم.
در این جملات، اسمها و ضمایر بعد از حروف اضافه مشخصشده، همگی در حالت Akkusativ قرار دارند.
حروف اضافه با Dativ
همونطور که حروف اضافه Akkusativ داشتیم، یه سری حروف اضافه هم هستن که همیشه اسم یا ضمیری که بعدشون میاد رو توی حالت Dativ قرار میدن. حفظ کردن این حروف اضافه هم برای تشخیص حالت Dativ خیلی به کار میاد. اینم لیست حروف اضافه رایجی که Dativ میسازن:
- aus (از، بیرون از)
- bei (نزد، پیش، با – همراهی)
- mit (با – وسیله، ابزار)
- nach (بعد از – زمان، به – شهرها/کشورهای بدون حرف تعریف)
- seit (از – زمان، برای – مدت)
- von (از – مبدأ، درباره)
- zu (به، به طرف)
- gegenüber (روبروی)
- außer (به جز)
- gemäß (مطابق با)
- entsprechend (متناسب با)
- nahe (نزدیک)
- samt (به همراه)
در اینجا چند مثال از کاربرد این حروف اضافه در جملات با ترجمه فارسی آورده شده است:
- Er kommt aus Deutschland. – او از آلمان میآید.
- Ich wohne bei meinen Eltern. – من نزد والدینم زندگی میکنم.
- Sie fährt mit dem Bus. – او با اتوبوس میرود.
- Wir gehen nach Hause. – ما به خانه میرویم.
- Ich lerne Deutsch seit drei Monaten. – من سه ماه است که آلمانی یاد میگیرم.
- Das Geschenk ist von meiner Mutter. – این هدیه از طرف مادرم است.
- Ich gehe zum Arzt. – من پیش دکتر میروم.
- Das Café ist gegenüber dem Kino. – کافه روبروی سینما است.
در این جملات نیز، اسمها و ضمایر بعد از حروف اضافه مشخصشده، همگی در حالت Dativ قرار دارند.
حروف اضافه دوگانه (Wechselpräpositionen)
یک گروه خیلی مهم از حروف اضافه در زبان آلمانی وجود دارند که بهشون میگیم حروف اضافه دوگانه یا Wechselpräpositionen. چرا “دوگانه”؟ چون این حروف اضافه بستگی به معنی جمله و بهخصوص نوع فعل، میتونن اسم یا ضمیر بعد از خودشون رو هم در حالت Akkusativ بیارن و هم در حالت Dativ.
این حروف اضافه بیشتر برای حرف زدن درباره مکان، موقعیت یا جهت استفاده میشن. اینم حروف اضافه دوگانه رایج:
- an (به، در کنار – معمولاً برای سطح عمودی یا نقطه تماس)
- auf (روی – معمولاً برای سطح افقی)
- hinter (پشتِ)
- in (در، به داخلِ)
- neben (کنارِ)
- über (بالایِ، رویِ – بدون تماس یا با تماس)
- unter (زیرِ، پایینِ)
- vor (جلوِ، قبل از – در زمان)
- zwischen (بینِ)
قانون ساده: Wo؟ (Dativ) یا Wohin؟ (Akkusativ)
خبر خوب اینه که قانون استفاده از Akkusativ یا Dativ با این حروف اضافه دوگانه خیلی ساده و منطقی هست:
- اگر حرف اضافه نشوندهندهی حرکت یا جهت به سمت جایی باشه و جواب سوال “Wohin؟” (به کجا؟) رو بده، از حالت Akkusativ استفاده میکنیم. اینجا فعل معمولاً یک فعل حرکتیه.
- اگر حرف اضافه نشوندهندهی یک موقعیت ثابت یا مکان باشه و جواب سوال “Wo؟” (کجا؟) رو بده، از حالت Dativ استفاده میکنیم. اینجا فعل معمولاً یک فعل حالتی یا بیانگر موقعیت ثابته.
همین قانون “کجا؟” در برابر “به کجا؟” کلید استفاده صحیح از این حروف اضافه دوگانه است و به ما کمک میکنه تا حالت دستوری درست رو انتخاب کنیم.
برای اینکه این موضوع براتون واضحتر بشه، این جدول رو ببینید که کاربرد حروف اضافه دوگانه رو هم توی حالت Akkusativ و هم توی حالت Dativ نشون میده:
حرف اضافه دوگانه | Wohin? + Akkusativ | Wo? + Dativ | ترجمه فارسی (Wohin?) | ترجمه فارسی (Wo?) |
an | Ich hänge die Lampe an die Wand. | Die Lampe hängt an der Wand. | من لامپ را به دیوار آویزان میکنم. | لامپ به دیوار آویزان است. |
auf | Ich lege das Buch auf den Tisch. | Das Buch liegt auf dem Tisch. | من کتاب را روی میز میگذارم. | کتاب روی میز قرار دارد. |
hinter | Ich stelle das Fahrrad hinter das Haus. | Das Fahrrad steht hinter dem Haus. | من دوچرخه را پشت خانه میگذارم. | دوچرخه پشت خانه قرار دارد. |
in | Ich gehe in das Haus. | Ich bin in dem Haus. | من به داخل خانه میروم. | من در خانه هستم. |
neben | Ich setze mich neben meinen Freund. | Ich sitze neben meinem Freund. | من کنار دوستم مینشینم. | من کنار دوستم نشستهام. |
über | Ich hänge das Bild über das Sofa. | Das Bild hängt über dem Sofa. | من عکس را بالای مبل آویزان میکنم. | عکس بالای مبل آویزان است. |
unter | Ich lege den Teppich unter den Tisch. | Der Teppich liegt unter dem Tisch. | من فرش را زیر میز میگذارم. | فرش زیر میز قرار دارد. |
vor | Ich stelle die Schuhe vor die Tür. | Die Schuhe stehen vor der Tür. | من کفشها را جلوی در میگذارم. | کفشها جلوی در قرار دارند. |
zwischen | Ich setze mich zwischen meine Freunde. | Ich sitze zwischen meinen Freunden. | من بین دوستانم مینشینم. | من بین دوستانم نشستهام. |
همانطور که در بخش قبلی دیدیم (و اگر مثالها را دیده باشید)، در مورد حروف اضافه دوگانه، فعل جمله نقش خیلی مهمی در تعیین اینکه حالت بعدی Akkusativ باشد یا Dativ ایفا میکند.
یادتان باشد:
- اگر فعل نشون بده که یک حرکت یا تغییر مکان از نقطهای به نقطهی دیگر وجود داره (و جواب سوال “Wohin؟” به کجا؟ باشه)، اسم یا ضمیر بعد از حرف اضافه دوگانه در حالت Akkusativ قرار میگیره.
- اگر فعل نشون بده که یک موقعیت ثابت و بدون تغییر در یک مکان مشخص وجود داره (و جواب سوال “Wo؟” کجا؟ باشه)، اسم یا ضمیر بعد از حرف اضافه دوگانه در حالت Dativ قرار میگیره.
پس همیشه اول به فعل دقت کنید!
افعالی که همیشه با مفعول Akkusativ میآیند
حالا بیایید از حروف اضافه دوگانه فاصله بگیریم و سراغ گروه دیگری از فعلها برویم. خیلی از فعلها در زبان آلمانی متعدی (transitive) هستند. این یعنی چی؟ یعنی برای اینکه معنیشون کامل و واضح بشه، به یک مفعول مستقیم (Akkusativ) نیاز دارند. عمل این فعلها مستقیماً روی اون مفعول Akkusativ انجام میشه.
این فعلها همیشه (بدون نیاز به هیچ حرف اضافه خاصی) یک اسم یا ضمیر را در حالت Akkusativ در کنار خودشان میآورند. مثل فعلهایی که قبلاً در مثالهای Akkusativ دیدیم: “sehen” (دیدن)، “lesen” (خواندن)، “lieben” (دوست داشتن). عمل دیدن مستقیماً روی “آن مرد” انجام میشود، عمل خواندن روی “یک کتاب”، و عمل دوست داشتن روی “همسرش”.
اینم یه لیست از فعلهای رایجی که معمولاً مفعول Akkusativ میگیرن:
- haben (داشتن)
- sehen (دیدن)
- finden (پیدا کردن)
- fragen (پرسیدن)
- lieben (دوست داشتن)
- essen (خوردن)
- trinken (نوشیدن)
- lesen (خواندن)
- schreiben (نوشتن)
- kaufen (خریدن)
- machen (انجام دادن، ساختن)
- suchen (جستجو کردن)
- treffen (ملاقات کردن)
- anrufen (تماس گرفتن)
- besuchen (بازدید کردن)
- bestellen (سفارش دادن)
- erklären (توضیح دادن – میتواند Dativ نیز بگیرد)
- finden (یافتن)
- mögen (دوست داشتن)
- nehmen (گرفتن)
- einladen (دعوت کردن)
- brauchen (نیاز داشتن)
- bezahlen (پرداخت کردن)
- bekommen (دریافت کردن)
- benutzen (استفاده کردن)
- beschreiben (توصیف کردن)
- besichtigen (بازدید کردن – دیدنیها)
- buchen (رزرو کردن)
- abholen (دنبال کسی رفتن)
- abschließen (قفل کردن)
- ankreuzen (علامت زدن)
- anmachen (روشن کردن)
- anmelden (ثبت نام کردن)
- anschauen/ansehen (نگاه کردن)
- aufmachen (باز کردن – میتواند Dativ نیز بگیرد)
- ausfüllen (پر کردن)
- ausgeben (خرج کردن)
- ausmachen (خاموش کردن، قرار گذاشتن)
- auspacken (باز کردن بستهبندی)
- backen (پختن)
- beachten (توجه کردن)
- begrüßen (سلام کردن)
در اینجا چند مثال از کاربرد این افعال با مفعول Akkusativ و ترجمه فارسی آنها آورده شده است:
- Ich habe einen Hund. – من یک سگ دارم.
- Sie sieht ihren Freund. – او دوستش را میبیند.
- Er findet die Schlüssel. – او کلیدها را پیدا میکند.
- Wir fragen den Weg. – ما راه را میپرسیم.
- Du liebst Schokolade. – تو شکلات دوست داری.
افعالی که همیشه با مفعول Dativ میآیند
یک گروه دیگر از فعلها توی زبان آلمانی هستن که معمولاً با یک مفعول Dativ همراه میشوند. این فعلها عملشان را مستقیماً روی چیزی انجام نمیدهند (مثل فعلهای Akkusativ ساز)، بلکه بیشتر نشان میدهند که عمل فعل یک تأثیر غیرمستقیم روی یک شخص یا چیز دیگر دارد، یا آن شخص/چیز ذینفع یا درگیر در آن عمل به صورت غیرمستقیم است.
این فعلها به جای اینکه جواب سوال “چه کسی را؟ چه چیزی را؟” (Wen oder was?) باشند، معمولاً به سوال “به چه کسی؟ برای چه کسی؟” (Wem?) مربوط میشوند.
اینم یه لیست از فعلهای رایجی که معمولاً مفعول Dativ میگیرن:
- helfen (کمک کردن)
- danken (تشکر کردن)
- glauben (باور کردن)
- gefallen (خوش آمدن، دوست داشتن)
- passen (اندازه بودن – لباس)
- schmecken (مزه دادن – خوب بودن مزه برای کسی)
- weh tun (درد کردن)
- antworten (پاسخ دادن)
- begegnen (ملاقات کردن – اتفاقی)
- bringen (آوردن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- vertrauen (اعتماد کردن)
- zuhören (گوش دادن)
- ähneln (شبیه بودن)
- drohen (تهدید کردن)
- folgen (دنبال کردن)
- gehören (متعلق بودن)
- befehlen (دستور دادن)
- leid tun (متأسف بودن)
- passieren (اتفاق افتادن برای کسی)
- gehorchen (اطاعت کردن)
- anbieten (پیشنهاد دادن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- erklären (توضیح دادن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- empfehlen (توصیه کردن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- leihen (قرض دادن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- schenken (هدیه دادن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- schreiben (نوشتن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- zeigen (نشان دادن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- wünschen (آرزو کردن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
- schicken (فرستادن – میتواند Akkusativ نیز بگیرد)
در اینجا چند مثال از کاربرد این افعال با مفعول Dativ و ترجمه فارسی آنها آورده شده است:
- Ich helfe meinem Bruder. – من به برادرم کمک میکنم.
- Sie dankt ihrer Mutter. – او از مادرش تشکر میکند.
- Er glaubت ihm nicht. – او او را باور نمیکند.
- Das Buch gefällت mir. – این کتاب مرا خوش میآید.
- Die Hose passt ihr. – این شلوار به او میخورد.
بسیار خوب! بعد از آشنایی با فعلهایی که فقط مفعول Akkusativ یا فقط مفعول Dativ میگیرند، بیایید سراغ دسته سوم برویم: فعلهایی که همزمان میتوانند هر دو مفعول را داشته باشند.
افعالی با هر دو مفعول Akkusativ و Dativ: وقتی دو مفعول در یک جمله داریم!
یه گروه دیگه از فعلها هم توی زبان آلمانی هستن که میتوانند هم مفعول مستقیم (Akkusativ) و هم مفعول غیرمستقیم (Dativ) بگیرند. این فعلها معمولاً مربوط به اعمالی هستند که در آنها “چیزی” به “کسی” داده میشود، نشان داده میشود، گفته میشود یا فرستاده میشود. فعلهایی مثل “geben” (دادن)، “zeigen” (نشان دادن)، “sagen” (گفتن)، “schicken” (فرستادن) و… اغلب در این دسته قرار میگیرند.
در این نوع جملات که دو مفعول داریم، ترتیب قرار گرفتن مفعولها نکته مهمی است. قانون کلی معمولاً اینطور است:
- اگر هر دو مفعول (هم Dativ و هم Akkusativ) اسم باشند:
- مفعول Dativ معمولاً قبل از مفعول Akkusativ میآید.
- مثال: Ich gebe dem Mann (Dativ – اسم) das Buch (Akkusativ – اسم). (من به آن مرد کتاب را میدهم.)
- اگر یکی یا هر دو مفعول ضمیر باشند:
- معمولاً ضمیر Akkusativ قبل از مفعول Dativ (چه اسم و چه ضمیر) میآید.
- مثال (ضمیر Akkusativ + اسم Dativ): Ich gebe es (Akkusativ – ضمیر) dem Mann (Dativ – اسم). (من آن را به آن مرد میدهم.)
- مثال (اسم Akkusativ + ضمیر Dativ): Ich gebe ihm (Dativ – ضمیر) das Buch (Akkusativ – اسم). (من به او کتاب را میدهم.)
- مثال (ضمیر Akkusativ + ضمیر Dativ): Ich gebe es (Akkusativ – ضمیر) ihm (Dativ – ضمیر). (من آن را به او میدهم.)
دونستن این ترتیب قرار گرفتن مفعولهای Akkusativ و Dativ در جملات خیلی مهمه تا بتونید جملههای آلمانی رو بهدرستی بسازید و متوجه منظور گوینده یا نویسنده بشوید.
اینم یه لیست از فعلهای رایجی که هم مفعول Akkusativ و هم مفعول Dativ میگیرن:
- geben (دادن)
- schenken (هدیه دادن)
- zeigen (نشان دادن)
- schreiben (نوشتن)
- erklären (توضیح دادن)
- leihen (قرض دادن)
- bringen (آوردن)
- kaufen (خریدن)
- erzählen (تعریف کردن)
- anbieten (پیشنهاد دادن)
- bestellen (سفارش دادن)
- empfehlen (توصیه کردن)
- mitteilen (اطلاع دادن)
- rauben (دزدیدن از کسی)
- reichen (دست دادن، رساندن)
- sagen (گفتن)
- schicken (فرستادن)
- stehlen (دزدیدن)
- überlassen (واگذار کردن)
- verbieten (منع کردن)
- verschweigen (پنهان کردن از کسی)
- versprechen (قول دادن به کسی)
- wegnehmen (از کسی گرفتن)
- wünschen (آرزو کردن برای کسی)
- antworten (پاسخ دادن به کسی)
- beweisen (ثابت کردن به کسی)
- borgen (قرض گرفتن/دادن به کسی)
- liefern (تحویل دادن به کسی)
- nennen (نامیدن کسی)
- reservieren (رزرو کردن برای کسی)
- zurückzahlen (پس دادن به کسی)
- beibringen (یاد دادن به کسی)
- holen (آوردن برای کسی)
- malen (نقاشی کشیدن برای کسی)
- mitbringen (با خود آوردن برای کسی)
- aussuchen (انتخاب کردن برای کسی)
- ausziehen (درآوردن لباس کسی)
- anschauen (نگاه کردن به کسی)
- aufmachen (باز کردن برای کسی)
- beantworten (پاسخ دادن به سوال کسی)
- glauben (باور کردن حرف کسی)
- kochen (پختن برای کسی)
- schneiden (بریدن برای کسی)
- schulden (بدهکار بودن به کسی)
- verdienen (شایسته بودن برای کسی)
- verkaufen (فروختن به کسی)
- zeigen (نشان دادن به کسی)
در اینجا چند مثال از کاربرد این افعال با هر دو مفعول Akkusativ و Dativ و ترجمه فارسی آنها آورده شده است:
- Ich gebe dem Freund ein Buch. (Wem gebe ich ein Buch? Dem Freund. Was gebe ich dem Freund? Ein Buch.) – من به دوست یک کتاب میدهم.
- Sie schenkt ihrem Bruder ein Fahrrad. (Wem schenkt sie ein Fahrrad? Ihrem Bruder. Was schenkt sie ihrem Bruder? Ein Fahrrad.) – او به برادرش یک دوچرخه هدیه میدهد.
- Er zeigt uns das Foto. (Wem zeigt er das Foto? Uns. Was zeigt er uns? Das Foto.) – او به ما عکس را نشان میدهد.
- Die Mutter liest ihrem Kind eine Geschichte vor. (Wem liest die Mutter vor? Ihrem Kind. Was liest die Mutter ihrem Kind vor? Eine Geschichte.) – مادر برای فرزندش یک داستان میخواند.
تغییر ضمایر در حالت های Akkusativ و Dativ
ضمایر شخصی هم توی آلمانی بسته به حالتشون (Akkusativ یا Dativ) تغییر شکل میدن. دونستن این تغییرات خیلی مهمه تا بتیم ضمیرها رو درست به عنوان مفعول توی جملههامون استفاده کنیم. این جدول صرف ضمایر شخصی رو توی حالتهای Nominativ (فاعلی)، Akkusativ (مفعول مستقیم) و Dativ (مفعول غیرمستقیم) نشون میده:
ضمیر (فارسی) | Nominativ (فاعل) | Akkusativ (مفعول مستقیم) | Dativ (مفعول غیرمستقیم) | مثال (Akkusativ) – آلمانی و فارسی | مثال (Dativ) – آلمانی و فارسی |
من (man) | ich | mich | mir | Er sieht mich. – او مرا میبیند. | Sie hilft mir. – او به من کمک میکند. |
تو (to) | du | dich | dir | Ich liebe dich. – من تو را دوست دارم. | Ich danke dir. – من از تو تشکر میکنم. |
او (مرد) (u (mard)) | er | ihn | ihm | Wir fragen ihn. – ما او را میپرسیم. | Ich gebe ihm das Buch. – من به او کتاب را میدهم. |
او (زن) (u (zan)) | sie | sie | ihr | Er sieht sie. – او او را میبیند. | Ich helfe ihr. – من به او کمک میکنم. |
آن (ān) | es | es | ihm | Ich mag es. – من آن را دوست دارم. | Das Buch gehört ihm. – کتاب مال آن است. |
ما (mā) | wir | uns | uns | Er besucht uns. – او ما را ملاقات میکند. | Sie zeigt uns das Haus. – او به ما خانه را نشان میدهد. |
شما (shomā) | ihr | euch | euch | Ich sehe euch. – من شما را میبینم. | Ich gebe euch die Schlüssel. – من به شما کلیدها را میدهم. |
آنها (ānhā) | sie (Plural) | sie (Plural) | ihnen | Wir rufen sie an. – ما آنها را صدا میزنیم. | Ich helfe ihnen. – من به آنها کمک میکنم. |
شما (محترمانه) (shomā (mohtaramāne)) | Sie | Sie | Ihnen | Er fragت Sie. – او از شما میپرسد. | Ich danke Ihnen. – من از شما تشکر میکنم. |
این جدول نشان میدهد که چگونه ضمایر در حالت Akkusativ و Dativ تغییر میکنند. به عنوان مثال، ضمیر “ich” (من) در حالت Akkusativ به “mich” و در حالت Dativ به “mir” تبدیل میشود.
مثال های جامع
برای درک بهتر تفاوت بین کاربرد Akkusativ و Dativ، در اینجا چند مثال جامع با استفاده از اسمها، ضمایر، حروف اضافه و افعال مختلف با ترجمه فارسی آورده شده است:
- Der Hund bellت den Briefträger an. (Akkusativ: den Briefträger – Wen bellت der Hund an؟) – سگ نامه رسان را پارس میکند.
- Die Katze liegt auf dem Tisch. (Dativ: auf dem Tisch – Wo liegt die Katze؟) – گربه روی میز دراز کشیده است.
- Ich lege die Katze auf den Tisch. (Akkusativ: auf den Tisch – Wohin lege ich die Katze؟) – من گربه را روی میز میگذارم.
- Er gibt ihr einen Blumenstrauß. (Dativ: ihr – Wem gibt er؟ Akkusativ: einen Blumenstrauß – Was gibt er؟) – او به او یک دسته گل میدهد.
- Sie bedankت sich bei ihrem Freund für das Geschenk. (Dativ: bei ihrem Freund – Bei wem bedankت sie sich؟ Akkusativ: das Geschenk – Wofür bedankت sie sich؟) – او از دوستش برای هدیه تشکر میکند.
- Wir fahren durch die Stadt. (Akkusativ: durch die Stadt – Wo fahren wir durch؟) – ما از میان شهر رانندگی میکنیم.
- Das Auto gehört meinem Vater. (Dativ: meinem Vater – Wem gehört das Auto؟) – این ماشین مال پدرم است.
- Ich sehe ihn. (Akkusativ: ihn – Wen sehe ich؟) – من او را میبینم.
- Sie hilft ihm. (Dativ: ihm – Wem hilft sie؟) – او به او کمک میکند.
- Er erzählt uns einen Witz. (Dativ: uns – Wem erzählt er؟ Akkusativ: einen Witz – Was erzählt er؟) – او برای ما یک جوک تعریف میکند.
این مثالها به خوبی نشون میدن که حالتهای Akkusativ و Dativ چطور توی ساختارهای مختلف گرامری استفاده میشن. برای اینکه بتیم این حالتها رو درست تشخیص بدیم، خیلی مهمه که نقش فعل، حروف اضافه و سوالهای مربوطه (“Wen oder was؟” برای Akkusativ و “Wem؟” برای Dativ) رو خوب بفهمیم. اینا کلیدهای اصلی برای درک تفاوت و کاربرد صحیح این دو حالت مهم توی زبان آلمانی هستن.
نتیجهگیری: تسلط بر Akkusativ و Dativ، کلید درک ساختار جمله آلمانی
خب، بعد از اینکه به طور مفصل درباره حالتهای Akkusativ و Dativ صحبت کردیم، امیدوارم تفاوت اصلی این دو برایتان روشن شده باشد.
نکته اصلی اینجاست که Akkusativ معمولاً نقش مفعول مستقیم را دارد و با سوال “Wen oder was؟” (چه کسی را؟ چه چیزی را؟) مشخص میشود، در حالی که Dativ اغلب نقش مفعول غیرمستقیم را ایفا میکند و با سوال “Wem؟” (به چه کسی؟ برای چه کسی؟) پیدا میشود.
دیدیم که انتخاب این حالتها به فعلها (برخی فعلها Akkusativ ساز و برخی Dativ ساز هستند) و به حروف اضافه بستگی دارد. به خصوص درباره حروف اضافه دوگانه (Wechselpräpositionen) یاد گرفتیم که قانون ساده “Wo؟” (Dativ) در برابر “Wohin؟” (Akkusativ) تعیینکننده است. همچنین فراموش نکنید که ضمایر شخصی هم در این دو حالت شکلشان تغییر میکند.
فهمیدن اینکه هر کلمه در جمله چه نقش دستوریای دارد و اینکه بتوانید مفعولهای مستقیم و غیرمستقیم را تشخیص دهید، برای ساخت جملات صحیح و بیان دقیق منظورتان در زبان آلمانی ضروری است.
پس همانطور که همیشه توصیه میکنیم، تمرین کلید اصلی است! سعی کنید با انجام تمرینهای مختلف و خواندن متون آلمانی، کاربرد این دو حالت را در موقعیتهای گوناگون ببینید و یاد بگیرید. هرچه بیشتر با این ساختارها روبرو شوید، تشخیص و استفاده صحیح از Akkusativ و Dativ برایتان آسانتر و طبیعیتر خواهد شد.