فکر کنید دارید با کسی صحبت میکنید و میخواهید بگید “این کتاب” (نه اون یکی)، یا فقط به کتاب اشاره کنید و بگید “این“. یا شاید میخواهید بگید “همون شخصی که دیروز دیدیم”. اینجا ضمایر اشاره وارد عمل میشوند!
این ضمایر قویتر از حروف تعریف ساده (مثل der, die, das
) هستند و مثل یک “انگشت اشاره” زبانی عمل میکنند؛ توجه شنونده یا خواننده را به یک شخص یا شیء خاص و مشخص جلب میکنند. میتوانند قبل از اسم بیایند تا بر آن تاکید کنند، یا به تنهایی جای اسم بنشینند تا از تکرار آن جلوگیری کنند.
تسلط بر ضمایر اشاره به شما کمک میکند تا در صحبت کردن و نوشتن، واضحتر باشید و منظورتان را بدون ابهام برسانید. بیایید با مهمترین انواعشان آشنا شویم و ببینیم چطور ازشون استفاده کنیم!
انواع ضمایر اشاره مهم در زبان آلمانی
چند نوع اصلی از ضمایر اشاره وجود دارند که هر کدام کاربرد و تاکید خاص خودشان را دارند:
- der, die, das (و صرفهایشان): اشارهای قویتر از حرف تعریف معین!
- بله، کلمات
der, die, das
(و اشکال صرف شدهشون مثلden, dem, der, des
) که به عنوان حرف تعریف معین میشناسیم، میتونن به عنوان ضمیر اشاره هم استفاده بشن! وقتی اینطوری استفاده میشن، تاکید خیلی بیشتری نسبت به وقتی حرف تعریف هستند، دارند و معمولاً به چیزی اشاره میکنن که قبلاً صحبتش شده یا توی موقعیت مشخصه. - به عنوان ضمیر اشاره (به تنهایی جای اسم):
- Das ist nicht mein Fahrrad. Das ist seins. (این دوچرخه من نیست. آن/این یکی مال اوست.)
- Wer ist der Mann dort؟ Der ist mein Lehrer. (آن مرد کیست آنجا؟ او معلم من است.) – (این کاربرد کمی محاورهای است)
- Ich mag diese Blumen. Die sind sehr schön. (من این گلها را دوست دارم. آنها خیلی زیبا هستند.)
- بله، کلمات
- dieser, diese, dieses: اشاره به “این” یا “این یکی” (نزدیک)!
- این ضمیر به معنی “این” یا “این یکی” هست و معمولاً برای اشاره به کسی یا چیزی به کار میره که از نظر مکانی یا زمانی به گوینده نزدیکه یا تازه میخوایم برای اولین بار معرفیش کنیم یا روش تاکید کنیم.
- به عنوان اشارهگر (قبل از اسم – مثل یک صفت اشاره):
- Ich kaufe dieses Buch hier. (من این کتاب اینجا را میخرم.)
- Kennst du diesen Mann? (آیا این مرد را میشناسی؟)
- به عنوان ضمیر اشاره (به تنهایی جای اسم):
- Welches Buch möchtest du? Dieses! (کدام کتاب را میخواهی؟ این یکی!)
- Wer ist dieser؟ (این شخص کیست؟)
- jener, jene, jenes: اشاره به “آن” یا “آن یکی” (دور)!
- این ضمیر به معنی “آن” یا “آن یکی” هست و معمولاً برای اشاره به کسی یا چیزی به کار میره که از نظر مکانی یا زمانی دورتره. اغلب در تقابل با
dieser
استفاده میشه (این در مقابل آن). استفاده ازjener
در آلمانی مدرن، مخصوصاً در صحبت کردن روزمره، کمتر رایجه و بیشتر ازder/die/das da/dort
استفاده میشه. - به عنوان اشارهگر (قبل از اسم):
- Ich nehme jenen Stuhl dort. (من آن صندلی آنجا را برمیدارم.)
- به عنوان ضمیر اشاره (به تنهایی جای اسم):
- Welchen Stuhl möchtest du? Jenen! (کدام صندلی را میخواهی؟ آن یکی!)
- این ضمیر به معنی “آن” یا “آن یکی” هست و معمولاً برای اشاره به کسی یا چیزی به کار میره که از نظر مکانی یا زمانی دورتره. اغلب در تقابل با
- solcher, solche, solches: اشاره به “چنین” یا “این جور”!
- این ضمیر به معنی “چنین” یا “این جور” هست و برای اشاره به نوع یا کیفیت چیزی به کار میره، نه لزوماً نزدیکی یا دوری فیزیکی. میتونه با حرف تعریف یا بدون حرف تعریف بیاد و شکلش تغییر میکنه.
- به عنوان اشارهگر (قبل از اسم – مثل یک صفت اشاره):
- Ein solcher Fehler darf nicht passieren. (چنین اشتباهی نباید رخ دهد.)
- Solche Probleme sind selten. (این جور مشکلات نادر هستند.)
- به عنوان ضمیر اشاره (به تنهایی جای اسم – اغلب در جمع):
- Ich mag keine Äpfel. Solche esse ich nicht. (من سیب دوست ندارم. چنین چیزهایی را نمیخورم.)
- Gibt es solche noch؟ (آیا چنین چیزهایی هنوز وجود دارد؟)
- derselbe, dieselbe, dasselbe: اشاره به “همان”!
- این ضمیر به معنی “همان” یا “دقیقاً همان” هست و برای تاکید روی این استفاده میشه که چیزی با چیز دیگری که قبلاً ذکر شده کاملاً یکسانه و یکی است، نه فقط شبیه آن.
- این ضمیر از دو بخش تشکیل شده: der/die/das + selbe.
- به عنوان اشارهگر (قبل از اسم):
- Ich wohne in derselben Straße wie du. (من در همان خیابان تو زندگی میکنم.)
- Er trägt dasselbe Hemd wie yesterday. (او همان پیراهن دیروز را پوشیده است.)
- به عنوان ضمیر اشاره (به تنهایی جای اسم):
- Das ist nicht mein Fahrrad. Dasselbe steht dort. (این دوچرخه من نیست. همان آنجا ایستاده است.)
- Ich habe ihn zweimal angerufen, aber ich habe immer dieselbe Antwort bekommen. (من دو بار به او زنگ زدم، اما همیشه همان جواب را گرفتم.)
(توجه: ضمیر welcher, welche, welches
بیشتر به عنوان ضمیر پرسشی (“کدام؟”) یا موصولی (“که”) استفاده میشود. کاربرد آن به عنوان ضمیر اشاره کمتر رایج است و معمولاً در بافتهای خاصی به کار میرود که حالت انتخابی دارد، بنابراین برای زبانآموزان مبتدی، تمرکز بر انواع بالا کافی است.)
صرف ضمایر اشاره: مثل حروف تعریف معین رفتار میکنن!
خبر خوب اینه: صرف بیشتر ضمایر اشاره (مثل der (وقتی ضمیر اشاره است), dieser, jener, solcher) خیلی شبیه صرف حرف تعریف معین (der, die, das) هست!
یعنی پایانههایی که میگیرن، بر اساس جنسیت، تعداد و حالت دستوری اسمی که بهش اشاره میکنن (یا جایگزینش شدن)، همون پایانههایی هستند که برای der, die, das
در حالتهای مختلف استفاده میکنیم.
یادتون باشه: وقتی قبل از اسم میان، مثل اشارهگر (صفت اشاره) عمل میکنن و باید صرف بشن. وقتی به تنهایی جای اسم میان، ضمیر هستند و باز هم باید صرف بشن!
مثال صرف dieser
(مذکر مفرد) در حالتهای مختلف (برای فهم بهتر):
- Nom. masc.: dieser Mann ist nett. / Dieser ist nett. (این مرد مهربان است. / این یکی مهربان است.)
- Akk. masc.: Ich sehe diesen Mann. / Ich sehe diesen. (من این مرد را میبینم. / من این یکی را میبینم.)
- Dat. masc.: Ich helfe diesem Mann. / Ich helfe diesem. (من به این مرد کمک میکنم. / من به این یکی کمک میکنم.)
- Gen. masc.: Das Auto dieses Mannes. / Das Auto dieses. (ماشین این مرد. / ماشین این یکی.)
ضمایر der, die, das
وقتی ضمیر اشاره هستند، صرفشون دقیقاً مثل حرف تعریف معینه.
صرف derselbe, dieselbe, dasselbe
: قسمت اولش (der/die/das
) مثل حرف تعریف معین صرف میشه، و قسمت دومش (selbe
) مثل صفت بعد از حرف تعریف معین (یعنی معمولاً -e
یا -en
) صرف میشه.
- مثال در حالت داتیو مونث: in der selben Straße. (der در داتیو مونث میشه
der
،selbe
بعدder
پسوند-n
میگیره ->derselben
)
جدول صرف جامع
حالت | مذکر (der) | مؤنث (die) | خنثی (das) | جمع (die) |
Nominativ | der | die | das | die |
Genitiv | dessen | deren | dessen | deren |
Dativ | dem | der | dem | denen |
Akkusativ | den | die | das | die |
صرف der, die, das به عنوان ضمیر اشاره
حالت | مذکر (dieser) | مؤنث (diese) | خنثی (dieses) | جمع (diese) |
Nominativ | dieser | diese | dieses | diese |
Genitiv | dieses Mannes | dieser Frau | dieses Kindes | dieser Männer |
Dativ | diesem Mann | dieser Frau | diesem Kind | diesen Männern |
Akkusativ | diesen Mann | diese Frau | dieses Kind | diese Männer |
جدول صرف dieser, diese, dieses
حالت | مذکر (jener) | مؤنث (jene) | خنثی (jenes) | جمع (jene) |
Nominativ | jener | jene | jenes | jene |
Genitiv | jenes | jener | jenes | jener |
Dativ | jenem | jener | jenem | jenen |
Akkusativ | jenen | jene | jenes | jene |
جدول صرف jener, jene, jenes
حالت | مذکر | مؤنث | خنثی | جمع |
Nominativ | solcher | solche | solches | solche |
Genitiv | solchen | solcher | solchen | solcher |
Dativ | solchem | solcher | solchem | solchen |
Akkusativ | solchen | solche | solches | solche |
جدول صرف solcher, solche, solches
حالت | مذکر | مؤنث | خنثی | جمع |
Nominativ | welcher | welche | welches | welche |
Akkusativ | welchen | welche | welches | welche |
Dativ | welchem | welcher | welchem | welchen |
Genitiv | wessen | welcher | wessen | welcher |
جدول صرف welcher, welche, welches
حالت | مذکر (derselbe) | مؤنث (dieselbe) | خنثی (dasselbe) | جمع (dieselben) |
Nominativ | derselbe | dieselbe | dasselbe | dieselben |
Genitiv | desselben | derselben | desselben | derselben |
Dativ | demselben | derselben | demselben | denselben |
Akkusativ | denselben | dieselbe | dasselbe | dieselben |
کاربردهای خاص و تفاوتهای معنایی ظریف هر ضمیر
هر کدام از ضمایر اشارهای که یاد گرفتیم، کاربرد و تاکید خاص خودشان را دارند:
-
der, die, das (و صرفهایشان): تاکید روی چیز شناخته شده یا قبلاً ذکر شده!
- وقتی
der, die, das
(و صرفهایشان) به عنوان ضمیر اشاره استفاده میشوند (یعنی به تنهایی جای اسم میآیند)، تاکیدشان خیلی قویتر از زمانی است که حرف تعریف هستند. اغلب برای برگرداندن اشاره به چیزی استفاده میشوند که قبلاً در متن یا صحبت مطرح شده یا برای گوینده و شنونده کاملاً شناخته شده است. مثل “آن شخص”، “آن چیز”. - مثال: Ich habe ein Buch gelesen. Das war sehr gut. (من یک کتاب خواندم. آن (همان کتابی که خواندم) خیلی خوب بود.) –
Das
ضمیر اشاره است و با تاکید بهein Buch
برمیگردد. - مثال: Siehst du den Mann dort؟ Der ist mein Nachbar. (آن مرد آنجا را میبینی؟ او همسایه من است.) –
Der
ضمیر اشاره است و با تاکید بهden Mann dort
برمیگردد. (این کاربرد برای افراد کمی محاورهای است.)
- وقتی
- dieser, diese, dieses: اشاره به “این” یا “این یکی” (نزدیک در زمان یا مکان)!
- این ضمیر اصلیترین راه برای اشاره به کسی یا چیزی است که از نظر زمانی یا مکانی به گوینده نزدیک است. حس “همین یکی اینجا” یا “همین لحظه” را منتقل میکند. همچنین برای معرفی چیزی جدید با تاکید به کار میرود.
- مثال (اشاره به نزدیک): Nimm diesen Stuhl hier! (این صندلی اینجا را بردار!)
- مثال (اشاره به زمان حال/نزدیک): Dieser Winter ist sehr kalt. (این زمستان خیلی سرد است.)
- مثال (معرفی با تاکید): Diese Idee ist genial! (این ایده ناب است!)
- jener, jene, jenes: اشاره به “آن” یا “آن یکی” (دور در زمان یا مکان)!
- این ضمیر برای اشاره به کسی یا چیزی است که از نظر زمانی یا مکانی از گوینده دورتر است. اغلب در تقابل با
dieser
استفاده میشود (این در مقابل آن). - نکته مهم: استفاده از
jener
در آلمانی روزمره و گفتاری خیلی کمتر ازdieser
است و بیشتر در نوشتار رسمی یا برای ایجاد تضاد قوی و عمدی استفاده میشود. در محاوره معمولاً ازder/die/das da/dort
استفاده میشود. - مثال (تقابل دور با نزدیک): Ich nehme diesen Kuchen hier und jenen dort nicht. (من این کیک اینجا را برمیدارم و آن یکی آنجا را نه.)
- مثال (اشاره به زمان دورتر): In jenen Zeiten war alles anders. (در آن زمانها همه چیز فرق داشت.)
- این ضمیر برای اشاره به کسی یا چیزی است که از نظر زمانی یا مکانی از گوینده دورتر است. اغلب در تقابل با
solcher, solche, solches: اشاره به “چنین نوعی” یا “این جور”!
- این ضمیر به نوع، کیفیت یا دستهای از افراد یا چیزها اشاره میکند. مثل “چنین” یا “این جور” در فارسی. دلالت بر شباهت یا تعلق به یک گروه یا نوع خاص دارد. میتواند قبل از اسم بیاید یا به تنهایی به جای اسم بنشیند (معمولاً جمع).
- مثال (قبل از اسم): Ein solcher Tag kommt nur einmal im Leben. (چنین روزی فقط یک بار در زندگی پیش میآید.)
- مثال (به تنهایی – اشاره به چیزهایی از یک نوع): Ich mag keine lauten Partys. Solche mag ich nicht. (من مهمانیهای شلوغ را دوست ندارم. این جور چیزهایی را دوست ندارم.)
- derselbe, dieselbe, dasselbe: اشاره به “همان” (کاملاً یکسان)!
- این ضمیر برای تاکید روی این استفاده میشود که دو چیز یا شخص دقیقاً همان و کاملاً یکسان هستند، نه فقط شبیه هم یا از یک نوع. (مثل “همانند” در فارسی نیست که شباهت را برساند، بلکه بر یکسانی کامل دلالت دارد.)
- ساختارش یادتونه؟ از دو بخش تشکیل شده:
der/die/das
+selbe
. بخشder/die/das
مثل حرف تعریف معین و بخشselbe
مثل صفت بعد از حرف تعریف معین صرف میشود. - مثال: Wir wohnen in derselben Straße. (ما در همان خیابان (یک خیابان واحد) زندگی میکنیم.)
- مثال: Sie trägt dasselbe Kleid wie yesterday. (او همان پیراهن دیروز را پوشیده است.) – یعنی دقیقاً همون یک لباس رو پوشیده.
(توجه: ضمیر welcher
بیشتر به معنی “کدام؟” یا “که” (موصولی) است و کاربرد اشارهای آن کمتر رایج و معمولاً در بافتهای خاصی است که حالت انتخابی دارد، بنابراین تمرکز بر انواع اصلی بالا برای شما به عنوان زبانآموز مفیدتر است.)
مقایسه: ضمایر اشاره در کنار حروف تعریف و ضمایر دیگر
برای اینکه تفاوت ضمایر اشاره با کلمات شبیه به آنها را بهتر متوجه شوید:
- ضمایر اشاره در مقابل حروف تعریف معین (der, die, das):
- حرف تعریف معین: اسم را مشخص میکند اما تاکید قوی ندارد و معمولاً به سادگی در جمله میآید. مثال: Der Mann ist nett. (مرد (مشخص شده) مهربان است.)
- ضمیر اشاره (der, die, das و صرفهایشان): همان کلمات هستند اما با تاکید خیلی قویتر روی اسم شناخته شده یا برای اشاره به جمله/مفهوم قبلی. اغلب در جایگاهی غیر از جایگاه عادی حرف تعریف میآیند. مثال: Der ist mein Lehrer. (آن شخص (با تاکید زیاد) معلم من است.) / Ich habe ein Buch gelesen. Das war gut. (کتاب خواندم. آن (با تاکید روی کتاب قبلی) خوب بود.)
- ضمایر اشاره در مقابل ضمایر موصولی (der, die, das, welcher و صرفهایشان):
- ضمیر اشاره: به تنهایی جای اسم مینشیند یا قبل اسم میآید و روی آن تاکید میکند. جملات را به هم وصل نمیکند و فعل را به آخر جمله نمیفرستد (مگر اینکه در جایگاه اول جمله اصلی بیاید).
- مثال: Ich kenne den. (من آن شخص را میشناسم. –
den
ضمیر اشاره است.)
- مثال: Ich kenne den. (من آن شخص را میشناسم. –
- ضمیر موصولی: یک جمله فرعی (جمله موصولی) را شروع میکند که اطلاعات اضافی در مورد اسم قبلش میدهد و فعل جمله فرعی را به انتهای جمله میفرستد.
- مثال: Das ist der Mann, den ich kenne. (این آن مردی است که من میشناسم.) –
den
ضمیر موصولی است، جملهden ich kenne
را شروع کرده و فعلkenne
را به آخر فرستاده.
- مثال: Das ist der Mann, den ich kenne. (این آن مردی است که من میشناسم.) –
- ضمیر اشاره: به تنهایی جای اسم مینشیند یا قبل اسم میآید و روی آن تاکید میکند. جملات را به هم وصل نمیکند و فعل را به آخر جمله نمیفرستد (مگر اینکه در جایگاه اول جمله اصلی بیاید).
موارد خاص و ترفندهای کاربردی با ضمایر اشاره
- اشاره به وضعیت کلی با
das ist
/dies ist
: برای اشاره به یک وضعیت، ایده، یا کل جمله قبلی، اغلب ازdas ist
یاdies ist
استفاده میشود.- مثال: Er ist krank. Das ist schade. (او بیمار است. این مایه تاسف است.)
- مثال: Dies ist wichtig. (این (موضوع/مطلب) مهم است.)
- اشاره با حروف اضافه (ترکیبات da-/wo-): وقتی میخواهیم با حرف اضافه به چیزی (غیر از شخص) که قبلاً ذکر شده اشاره کنیم، اغلب از ترکیب
da-
با حرف اضافه استفاده میکنیم (مثلdarüber
=درباره آن،damit
=با آن،davon
=از آن). اینها هم نوعی اشاره هستند و خیلی پرکاربردند.- مثال: Er spricht über das Problem. Er spricht darüber. (او درباره مشکل صحبت میکند. او درباره آن صحبت میکند.)
der/die/das
به جای ضمایر شخصی (در محاوره): در صحبت کردن غیررسمی، گاهیder, die, das
(و صرفهایشان) با تاکید، به جای ضمایر شخصی (er, sie, es, sie) برای اشاره به افراد استفاده میشوند. این کاربرد میتواند کمی خودمانی یا حتی گاهی بیادبانه به نظر برسد.- مثال (محاوره): Wo ist Hans؟ Der kommt gleich. (هانس کجاست؟ او الان میآید. – به جای
Er kommt gleich
.)
- مثال (محاوره): Wo ist Hans؟ Der kommt gleich. (هانس کجاست؟ او الان میآید. – به جای
- ضمایر تاکیدی
selbst
وselber
: اینها به معنی “خودم”، “خودت”، “خودش” و… هستند و برای تاکید روی فاعل یا مفعول میآیند. این ضمایر صرف نمیشوند!selber
شکل محاورهایترselbst
است.- مثال: Ich mache das selbst/selber. (من خودم آن را انجام میدهم.)
- مثال: Er hat den Chef selbst angerufen. (او خود رئیس را تلفنی تماس گرفت.)
جمعبندی مبحث ضمایر اشاره: اشارههای دقیق و تاکیدی شما!
خب، با این بخش، مبحث ضمایر اشاره هم کامل شد! دیدید که این کلمات چقدر برای دقیقتر صحبت کردن، تاکید روی چیزهای خاص، و برگرداندن اشاره به چیزهایی که قبلاً ذکر شدهاند مهم هستند.
یاد گرفتیم که انواع مختلفی دارند (der/die/das, dieser, jener, solcher, derselbe) که هر کدام کاربرد و تاکید خاص خودش را دارد. مهمتر از همه، یاد گرفتیم که صرف میشوند و الگوهای صرفشان شبیه حروف تعریف معین است (پس نگران نباشید!). همچنین تفاوتهای آنها با حروف تعریف و ضمایر موصولی، و نکات کاربردی و موارد خاصشان را بررسی کردیم.
استفاده درست از این ضمایر باعث میشود صحبت کردن شما خیلی واضحتر، حرفهایتر و با تاکید مناسب به نظر برسد. با تمرین مثالها و تلاش برای استفاده از آنها در مکالمات و نوشتههایتان، به زودی بر این بخش مسلط خواهید شد و اشارههایتان دقیقتر و قویتر خواهد بود!