زمان گذشته کامل در زبان آلمانی، بهخصوص در مکالمات روزمره، خیلی پرکاربرده و برای صحبت کردن در مورد کارهایی استفاده میشه که تو گذشتهای تمام شدن و معمولاً نتیجه یا اثرشون الان در زمان حال مهمه. مثلاً وقتی میگیم: “Lisa hat gestern die Küche geputzt.” (لیزا دیروز آشپزخونه رو تمیز کرد.) منظور این است که عمل تمیز کردن در گذشته تمام شده، اما نتیجهاش این است که الان آشپپخانه تمیزه.
گاهی اوقات هم، اگر یک زمان مشخص در آینده معلوم باشه، میتونه برای کاری استفاده بشه که انتظار داریم تا اون زمان در آینده تموم بشه، مثلاً: «تا هفته آینده او مطمئناً آن را دوباره فراموش کرده است» (Bis nächste Woche hat er das bestimmt wieder vergessen).
کاربرد و اهمیت زمان گذشته کامل (Perfekt) در زبان آلمانی:
زمان گذشته کامل (Perfekt) در آلمانی عمدتاً اعمال تمام شده در گذشته را توصیف میکند و اغلب نتیجه یا ارتباط آن با زمان حال مهم است. این کاربرد تا حدی شبیه Present Perfect انگلیسی است (اما در آلمانی بسیار رایجتر و بیشتر بر اتمام عمل در گذشته تاکید دارد).
همانطور که قبلاً در بحث Präteritum گفتیم، در صحبت کردن روزمره آلمانیها، برای بیان بیشتر کارهای تمام شده در گذشته، از زمان گذشته کامل (Perfekt) استفاده میکنن، نه گذشته ساده (Präteritum). فقط برای چند فعل خیلی رایج مثل فعلهای مدال، sein (بودن) و haben (داشتن)، معمولاً همون شکل گذشته سادهشون (Präteritum) رو حتی توی حرف زدن هم به کار میبرن. پس، یاد گرفتن و تسلط بر Perfekt برای اینکه بتیم راحت آلمانی حرف بزنید و مکالمات رو بفهمید، ضروریه. این زمان توی تعریف کردن داستانهای روزمره و گفتن تجربههای شخصی خیلی کاربرد داره.
ساختار زمان گذشته کامل (Perfekt): اجزای اصلی
زمان گذشته کامل (Perfekt) در آلمانی از دو تا جزء اصلی درست میشه:
- فعل کمکی (Hilfsverb) که یا haben هست یا sein. این فعل کمکی بر اساس فاعل جمله و در زمان حال ساده (Präsens) صرف میشه.
- قسمت سوم فعل اصلی (Partizip II) که شکل گذشته فعل اصلیه و نشون میده کار تموم شده.
جایگاه این اجزا توی جمله خبری ساده:
فاعل + فعل کمکی (صرف شده در حال ساده) + سایر اجزای جمله + قسمت سوم فعل (Partizip II) (ته جمله)
قسمت سوم فعل معمولاً میره آخر جمله. قرار گرفتن فعل کمکی در جایگاه دوم و Partizip II در انتهای جمله، از ویژگیهای اصلی ساختار Perfekt هست.
انتخاب فعل کمکی مناسب: چه زمانی از «داشتن» و چه زمانی از «بودن» استفاده کنیم؟
اینکه برای ساختن Perfekt از فعل کمکی haben (داشتن) استفاده کنیم یا sein (بودن)، مهمترین قانون این زمانه و به نوع عمل فعل اصلی بستگی داره.
چه زمانی از فعل کمکی haben استفاده کنیم؟
این فعل کمکی برای بیشتر فعلها به کار میره، بهخصوص:
- افعال متعدی (Transitive Verben): فعلهایی که مفعول مستقیم (Akkusativ) میگیرن و عملشون مستقیماً روی کسی یا چیزی تأثیر داره.
- مثال: Michael hat das Büro aufgeräumt. (میشائیل دفتر را مرتب کرده است.) – ‘aufräumen’ مفعول Akkusativ ‘das Büro’ رو میگیره.
- افعال انعکاسی (Reflexive Verben): فعلهایی که با یه ضمیر انعکاسی (مثل sich) میان.
- مثال: Das Büro hat sich verändert. (دفتر تغییر کرده است.)، Ich habe mich gewaschen. (من خودم را شستم.)
- افعال لازم (بدون مفعول مستقیم) که تغییر مکان یا حالت رو بیان نمیکنن:
- مثال: Er hat aufgeräumt. (او مرتب کرده است.) – اینجا ‘aufräumen’ بدون مفعول آمده. Ich habe geduscht. (من دوش گرفتهام.)
- افعال مُدال (Modalverben) در زمان گذشته کامل: اینا معمولاً با مصدر فعل اصلی میان و فعل کمکی haben رو میگیرن (ساختار Perfekt II).
- مثال: Der Schüler hat die Aufgabe machen müssen. (دانشآموز مجبور بود تکالیف را انجام دهد.)
- خود فعل haben:
- Ich habe gehabt. (من داشتهام.)
چه زمانی از فعل کمکی sein استفاده کنیم؟
این فعل کمکی برای دستههای خاصی از فعلها به کار میره:
- افعال حرکتی (Bewegungsverben) که تغییر مکان رو نشون میدن و مفعول مستقیم نمیگیرن: فعلهایی که بیانگر رفتن از نقطهای به نقطه دیگه هستن (مثل gehen, laufen, fahren, fliegen, kommen, reisen, schwimmen و غیره).
- مثال: Sie ist nach Hause gegangen. (او به خانه رفت.)
- افعال بیانگر تغییر حالت (Zustandsveränderung): فعلهایی که نشوندهندهی تبدیل شدن از یک وضعیت به وضعیت دیگه هستن (مثل aufwachen/erwachen – بیدار شدن، einschlafen – به خواب رفتن، sterben – مردن، geschehen – اتفاق افتادن، schmelzen – ذوب شدن و غیره).
- مثال: Das Eis است geschmolzen. (یخ ذوب شده است.)
- برخی افعال خاص که همیشه sein میگیرن: اینا گروه کوچکی از فعلها هستن که باید حفظ بشن (مثل bleiben – ماندن، geschehen – اتفاق افتادن، gelingen – موفق شدن، misslingen – ناموفق بودن، sein – بودن، werden – شدن).
- مثال: Er است zu Hause geblieben. (او در خانه ماندهام.)
- خود فعل sein:
- Ich bin gewesen. (من بودهام.)
نکته مهم: بعضی فعلها ممکنه بسته به معنیشون (مثلاً اگر هم متعدی باشن و هم لازم) هم با haben و هم با sein بیان.
- مثال: Ich bin mit dem Flugzeug geflogen. (من با هواپیما پرواز کردهام.) – فعل لازم، تغییر مکان.
- مثال: Ich habe das Flugzeug geflogen. (من هواپیما را پراندهام.) – فعل متعدی، با مفعول Akkusativ ‘das Flugzeug’.
کاربرد فعل کمکی «داشتن» (haben) | کاربرد فعل کمکی «بودن» (sein) |
افعال متعدی | افعال حرکتی (تغییر مکان) |
افعال انعکاسی | افعال بیانگر تغییر حالت |
افعال لازم (بدون تغییر مکان/حالت) | افعال خاص (bleiben, geschehen, …) |
افعال مُدال | خود فعل «بودن» (sein) |
خود فعل «داشتن» (haben) |
ساخت قسمت سوم فعل (Partizip II): الگوها برای انواع افعال
برای ساختن زمان گذشته کامل (Perfekt)، همانطور که گفتیم، به Partizip II فعل اصلی نیاز داریم. نحوه ساختن این Partizip II بستگی به این دارد که فعل ما جزو کدام دسته باشد: باقاعده (ضعیف)، بیقاعده (قوی) یا مختلط.
۱. ساخت Partizip II برای افعال باقاعده (ضعیف): الگوی منظم
افعال باقاعده (یا ضعیف) در ساخت Partizip II الگوی نسبتاً ساده و مشخصی دارند:
قاعده کلی: شما معمولاً یک پیشوند “ge-“ به ابتدای فعل اضافه میکنید، سپس ریشه فعل را میآورید (که با حذف “-en” یا “-n” از مصدر به دست میآید) و در نهایت یک پسوند “-ت” به انتهای آن اضافه میکنید.
- مثال: lernen (یاد گرفتن) → ge + lern + ت = gelernt (یاد گرفته)
- مثال: spielen (بازی کردن) → ge + spiel + ت = gespielt (بازی کرده)
- مثال: machen (انجام دادن/ساختن) → ge + mach + ت = gemacht (انجام داده/ساخته)
موارد خاص در افعال باقاعده:
- اگر ریشه فعل به “-d” یا “-t” ختم شود: برای اینکه تلفظ راحتتر باشد، یک “-e-“ قبل از پسوند اصلی “-ت” اضافه میشود و پسوند به شکل “-et” در میآید.
- مثال: warten (منتظر ماندن) → ge + wart + et = gewartت (منتظر مانده)
- مثال: arbeiten (کار کردن) → ge + arbeit + et = gearbeitت (کار کرده)
- افعالی که مصدر آنها به “-ieren” ختم میشود: این دسته از فعلها پیشوند “ge-” را نمیگیرند. فقط کافی است یک پسوند “-ت” به ریشهی آنها اضافه کنید.
- مثال: studieren (تحصیل کردن) → studier + ت = studiert (تحصیل کرده)
- مثال: fotografieren (عکس گرفتن) → fotografier + ت = fotografiert (عکس گرفته)
ساخت Partizip II برای افعال باقاعده با یادگیری همین الگوها و موارد خاصشان، نسبتاً قابل پیشبینی است.
۲. ساخت Partizip II برای افعال بیقاعده (قوی): تغییرات غیرقابل پیشبینی
افعال بیقاعده (یا قوی) برای ساخت Partizip II با افعال باقاعده تفاوت اساسی دارند. آنها معمولاً یک پیشوند “ge-“ میگیرند و به جای “-ت”، یک پسوند “-en” به انتهایشان اضافه میشود. اما مهمترین ویژگی آنها، تغییر حرف صدادار (مصوت) در ریشه فعل است!
این تغییر مصوت در شکل گذشته ساده (Präteritum) و همچنین در Partizip II رخ میدهد و اغلب هیچ قانون مشخصی ندارد. یعنی باید شکل Partizip II این افعال را حفظ کنید.
بیایید چند مثال ببینیم و تغییر مصوت را در Partizip II آنها مشاهده کنیم:
- gehen (رفتن) → ge + gang + en = gegangen (رفته) (تغییر ریشه: gehen → gegangen)
- sehen (دیدن) → ge + seh + en = gesehen (دیده) (تغییر ریشه: sehen → gesehen – در اینجا مصوت ریشه همان e مانده است)
- schreiben (نوشتن) → ge + schreib + en = geschrieben (نوشته) (تغییر ریشه: schreiben → geschrieben)
- essen (خوردن) → ge + gess + en = gegessen (خورده) (تغییر ریشه: essen → gegessen – دقت کنید که ریشه تغییر کرده و s دوبل شده)
- trinken (نوشیدن) → ge + trunk + en = getrunken (نوشیده) (تغییر ریشه: trinken → getrunken)
- fahren (راندن) → ge + fahr + en = gefahren (رانده) (تغییر ریشه: fahren → gefahren)
همانطور که میبینید، الگوهای تغییر ریشه در افعال قوی متفاوت است و نیازمند حفظ کردن است.
۳. ساخت Partizip II برای افعال مختلط: ترکیبی از هر دو
افعال مختلط، همانطور که از نامشان پیداست، ویژگیهای هر دو دسته را ترکیب میکنند. در ساخت Partizip II، آنها هم پیشوند “ge-“ را میگیرند و هم تغییر مصوت ریشه (مانند افعال قوی) دارند، اما به جای پسوند “-en”، پسوند “-ت” (مانند افعال باقاعده) را میگیرند.
- مثال: denken (فکر کردن) → ge + dach + ت = gedachت (فکر کرده) (تغییر ریشه: denken → gedacht)
- مثال: bringen (آوردن) → ge + brach + ت = gebracht (آورده) (تغییر ریشه: bringen → gebracht)
- مثال: wissen (دانستن) → ge + wuss + ت = gewussت (دانسته) (تغییر ریشه: wissen → gewusst)
- مثال: haben (داشتن) → ge + hab + ت = gehabt (داشته) (تغییر ریشه: haben → gehabt)
شناختن این دسته از افعال و الگوی خاص Partizip II آنها مهم است تا در صرفشان اشتباه نکنید.
مصدر (Infinitive) | گذشته ساده (Präteritum) | قسمت سوم فعل (Partizip II) |
gehen | ging | gegangen |
sehen | sah | gesehen |
schreiben | schrieb | geschrieben |
essen | aß | gegessen |
trinken | trank | getrunken |
fahren | fuhr | gefahren |
denken | dachte | gedachت |
bringen | brachte | gebracht |
wissen | wusste | gewussت |
haben | hatte | gehabt |
در ادامه بحث زمان گذشته کامل (Perfekt)، بیایید سراغ یکی از مهمترین قسمتهای این زمان برویم: نحوه ساخت Partizip II برای انواع فعلها.
خلاصه الگوهای ساخت Partizip II:
- تفاوت اصلی در محیط استفاده:
- Perfekt: بیشتر توی زبان محاوره و صحبت کردن روزمره استفاده میشه.
- Präteritum: بیشتر توی زبان رسمی و نوشتاری مانند ادبیات، مقالههای خبری، گزارشها و سندهای رسمی به کار میره. (وقتی کتاب داستان میخونید، فعلها اغلب در Präteritum هستند.)
- استثنائات مهم:
- با این حال، برای چند تا فعل خیلی پرکاربرد، مخصوصاً sein (بودن)، haben (داشتن)، werden (شدن) و افعال مُدال (Modalverben)، خیلی وقتا زمان گذشته ساده (Präteritum) حتی توی حرف زدن هم استفاده میشه و رایجتر از Perfekt آنهاست. مثال: به جای “Ich bin müde gewesen” معمولاً “Ich war müde” گفته میشود.
- اگر شکل Präteritum فعل دشوار تلفظ شود، ممکن است حتی در نوشتار هم از Perfekt استفاده شود.
- استفاده از Präteritum میتواند به متن لحنی ادبیتر یا رسمیتر بدهد.
- در برخی مناطق (اتریش و جنوب آلمان)، Perfekt تقریباً فقط در محاوره و Präteritum تقریباً فقط در نوشتار استفاده میشود.
کاربرد زمان گذشته کامل (Perfekt) در زبان آلمانی محاورهای و نوشتاری
همانطور که قبلاً گفته شد، زمان گذشته کامل (Perfekt) نقش اصلی را در زبان آلمانی محاورهای برای اشاره به گذشته ایفا میکند. آلمانیزبانان بومی معمولاً از Perfekt به عنوان زمان گذشته اصلی در مکالمات روزمره، بازگویی وقایع و به اشتراک گذاشتن تجربیات استفاده میکنند.
در زبان آلمانی نوشتاری، به ویژه در متون رسمیتر مانند رمانها، مقالات خبری و علمی، Präteritum اغلب برای روایت وقایع گذشته ترجیح داده میشود و به نوشتار لحنی رواییتر یا رسمیتر میبخشد.
با این حال، حتی در نوشتار نیز ممکن است از Perfekt در دیالوگها یا نقل قولهای مستقیم برای نشان دادن نحوه صحبت کردن واقعی افراد استفاده شود. همچنین، همانطور که قبلاً ذکر شد، Präteritum افعال “بودن” (sein)، “داشتن” (haben)، “شدن” (werden) و افعال مُدال، استثنا هستند و در هر دو زبان محاورهای و نوشتاری رایجاند.
در نتیجه، انتخاب بین Perfekt و Präteritum یک تصمیم سبکی مهم در زبان آلمانی است. Perfekt در گفتار غالب است، در حالی که Präteritum اغلب در نوشتار رسمی ترجیح داده میشود. آگاهی از تفاوتهای منطقهای نیز به زبانآموزان در درک ظرافتهای استفاده از زمانها در مناطق مختلف آلمانیزبان کمک میکند.
خلاصه تفاوتها و شباهتهای اصلی بین Perfekt و Präteritum:
ویژگی | زمان گذشته کامل (Perfekt) | زمان گذشته ساده (Präteritum) |
---|---|---|
ساختار | فعل کمکی (haben یا sein) + Partizip II | ریشه فعل + پسوندهای خاص |
زبان گفتاری | معمولاً برای اکثر افعال ترجیح داده میشود | برای sein, haben, werden و افعال مدال استفاده میشود |
زبان نوشتاری | همچنین استفاده میشود، به خصوص در نوشتههای غیررسمی | در نوشتههای رسمی رایجتر است |
تمرکز | اغلب بر نتیجه در زمان حال تأکید دارد | عمل کامل شده در گذشته را توصیف میکند |
تغییرات منطقهای | در زبان نوشتاری در تمام مناطق رایجتر است | در زبان گفتاری غالب است، به ویژه در جنوب آلمان و اتریش |
مثالهای متنوع از جملات با زمان گذشته کامل در زبان آلمانی
برای درک بهتر کاربرد زمان گذشته کامل در زبان آلمانی، در اینجا مثالهای متنوعی ارائه میشود:
با فعل کمکی «داشتن» (haben):
- لیزا دیروز آشپزخانه را تمیز کرد. (Lisa hat gestern die Küche geputzt)
- من موسیقی گوش کردهام. (Ich habe Musik gehört)
- او دیروز تنیس بازی کرد. (Sie hat gestern Tennis gespielt)
- من تکالیفم را انجام دادهام. (Ich habe meine Hausaufgaben gemacht)
- ما پیتزا خوردهایم. (Wir haben Pizza gegessen)
- او نامهای نوشته است. (Er hat einen Brief geschrieben)
- ما غذا را پختهایم. (Wir haben das Essen gekocht)
- آنها پول زیادی به دست آوردهاند. (Sie haben viel Geld verdient)
- من اتاقم را تمیز کردهام. (Ich habe mein Zimmer aufgeräumت)
- شما همه به موسیقی گوش دادهاید. (Ihr habt Musik gehört)
- او دوستش را صدا کرد. (Sie hat ihre Freundin angerufen)
- من یک قهوه نوشیدهام. (Ich habe einen Kaffee getrunken)
- کارولین صبحانه را فراموش کرده است. (Caroline hat das Frühstück vergessen)
- مهمانها در مهمانی رقصیدهاند. (Die Gäste haben auf der Party getanzt)
- من آلمانی یاد گرفتهام. (Ich habe Deutsch gelernt)
- دختر به شوخی خندیده است. (Das Mädchen hat über den Witz gelacht)
- اینگه مدت زیادی مطالعه کرده است. (Inge hat lange gelesen)
- دانشآموز مجبور بود تکالیف را انجام دهد. (Der Schüler hat die Aufgabe machen müssen)
- دانشجویان مجبور بودند برای امتحان مطالعه کنند. (Die Studenten haben für die Klausur lernen müssen)
- پسر باید اتاقش را مرتب میکرد. (Der Junge hat sein Zimmer aufräumen sollen)
- ما در را بستهایم. (Wir haben die Tür zugemacht)
- آیا تو تخت را مرتب کردهای؟ (Hast du das Bett gemacht?)
- تام دوشنبه مهمانی داشت. (Tom hat am Montag eine Party gehabt)
- من جواب را نمیدانستم. (Ich habe die Antwort nicht gewussت)
- من یک کتاب خواندهام. (Ich habe ein Buch gelesen)
- من کیک پختهام. (Ich habe einen Kuchen gebacken)
- من دوش گرفتهام. (Ich habe geduscht)
- من کتاب را خواندهام. (Ich habe das Buch gelesen)
- میشائیل دفتر را مرتب کرده است. (Michael hat das Büro aufgeräumت)
- او تصمیم گرفته است که همیشه منظم باشد. (Er hat sich vorgenomen, jetzt immer so ordentlich zu sein)
- دفتر تغییر کرده است. (Das Büro hat sich verändert)
با فعل کمکی «بودن» (sein):
- او به خانه رفته است. (Sie ist nach Hause gegangen)
- پسر امروز به مدرسه رفته است. (Der Junge ist heute zur Schule gegangen)
- دختر از روی مانع پریده است. (Das Mädchen ist über das Hindernis gesprungen)
- اوضاع اتفاق افتاده است. (Die Situation ist passiert)
- زن بلند شده است. (Die Frau ist aufgestanden)
- دانشآموز به خانه رفته است. (Der Student ist nach Hause gefahren)
- من دو ساعت پیش راه افتادهام. (Ich bin vor دو Stunden losgefahren)
- من اینجا پیاده آمدهام. (Ich bin hierher gelaufen)
- من بیدار شدهام. (Ich bin aufgewachت)
- آنا دیروز با ماشین رانندگی کرد. (Anna ist gestern mit dem Auto gefahren)
- آنا هفته گذشته به برلین پرواز کرد. (Anna ist letzte Woche nach Berlin geflogen)
- سیگی دیروز در استخر پرید. (Sigi ist gestern in den Pool gesprungen)
- آیا شما خوب خوابیدهاید؟ (Haben Sie gut geschlafen?)
- دانشآموز از مهمانی رفته است. (Der Student ist von der Party weggegangen)
- اتوبوس ساعت 8 حرکت کرده است. (Der Bus ist um 8 Uhr abgefahren)
- آنا به آلمان پرواز کرد. (Anna ist nach Deutschland geflogen)
- من ساعت 7 به خانه آمدم. (Ich bin um 7 Uhr nach Hause gekommen)
- آیا شما قبلاً به خواب رفتهاید؟ (Bist du schon eingeschlafen?)
- پل دانشآموز کوشایی بوده است. (Paul است ein fleißiger Student gewesen)
- ساندرا دیروز به کلاس نیامد. (Sandra است gestern nicht zum Unterricht gekommen)
- ما سال گذشته به اروپا سفر کردیم. (Wir sind letztes Jahr nach Europa gereist)
- آیا شما تا به حال به استرالیا پرواز کردهاید؟ (Bist du jemals nach Australien geflogen?)
- من هرگز در چین نبودهام. (Ich bin noch nie in China gewesen)
- آنها شنبه به سینما رفتند. (Sie sind am Samstag ins Kino gegangen)
- ما به خانه رفتهایم. (Wir sind nach Hause gegangen)
- آیا شما ساعت ده به خواب رفتهاید؟ (Seid ihr um zehn Uhr eingeschlafen?)
- آیا شما به دانشگاه رفتهاید؟ (Seid Sie zur Uni gelaufen?)
- مادربزرگم در سال 1978 فوت کرد. (Meine Großmutter است im Jahre 1978 gestorben)
- من به مادیسون راندهام. (Ich bin nach Madison gefahren)
- آنها با دوچرخهشان راندهاند. (Sie sind mit ihrem Fahrrad gefahren)
- من به آلمان پرواز کردهام. (Ich bin nach Deutschland geflogen)
- شما به خانه رفتید. (Du bist nach Hause gegangen)
- او زود بیدار شد. (Er است früh aufgestanden)
- ما به سینما رفتیم. (Wir sind ins Kino gegangen)
- آنها دیر به خانه آمدند. (Sie sind spät nach Hause gekommen)
- کودک ساعت 7 بیدار شد. (Das Kind است um 7 Uhr aufgewachت)
- مادربزرگم در سن 80 سالگی فوت کرد. (Meine Großmutter است mit 80 Jahren gestorben)
- من سوار اتوبوس شدم. (Ich bin in den Bus eingestiegen)
- من دو ساعت پیش راه افتادم. (Ich bin vor دو Stunden losgefahren)
- من اینجا پیاده آمدهام. (Ich bin hierher gelaufen)
- من بیدار شدهام. (Ich bin aufgewachت)
- همه همکاران به دفتر او آمدهاند. (Alle Kollegen sind in sein Büro gekommen)
- عشق میشائیل به نظم بیدار شده است. (Michaels Ordungsliebe است erwachت)
- چه اتفاقی برای میشائیل افتاده است؟ (Was است mit Michael geschehen?)
- همه همکاران به دفتر او آمدهاند. (Alle Kollegen sind in sein Büro gekommen)
- عشق میشائیل به نظم بیدار شده است. (Michaels Ordungsliebe است erwachت)
- چه اتفاقی برای میشائیل افتاده است؟ (Was است mit Michael geschehen?)
نتیجهگیری: تسلط بر زمان گذشته کامل (Perfekt)، کلید مکالمه روان آلمانی
خب، به پایان بحث شیرین زمان گذشته کامل (Perfekt) رسیدیم! دیدیم که این زمان یکی از ارکان اصلی گرامر آلمانی و برای برقراری ارتباط مؤثر، به ویژه در زبان محاورهای، فوقالعاده مهم است.
این زمان برای توصیف اعمالی که در گذشته به پایان رسیدهاند به کار میرود و از ترکیب فعل کمکی “داشتن” (haben) یا “بودن” (sein) و قسمت سوم فعل (Partizip II) ساخته میشود. یادگیری اینکه چه زمانی کدام فعل کمکی را انتخاب کنید و چطور Partizip II را برای انواع فعلها به درستی بسازید، از نکات کلیدی برای استفاده از این زمان است.
همچنین، درک تفاوتهای ظریف بین Perfekt و گذشته ساده (Präteritum) و آگاهی از اینکه هر کدام بیشتر در محاوره یا نوشتار استفاده میشوند، به شما کمک میکند تا با اطمینان و دقت بیشتری از این زمان در موقعیتهای مختلف استفاده کنید.
یادتان باشد، همانطور که در هر مبحث گرامری، با تمرین مستمر و قرار گرفتن در معرض زبان آلمانی در قالبهای مختلف (گوش دادن، خواندن)، میتوانید به تدریج بر پیچیدگیهای Perfekt غلبه کرده و به تسلط لازم برای استفاده روان از آن، مخصوصاً در صحبت کردن، دست یابید.